اهم... اوهوم ...
كينگزلی ما مرگخوارها فقط يك كله كچل ميشناسيم و در لغت نامه ما دو كچل معنا ندارد. چه رسد به كچل اول و كچل دوم!
واما بعد
درود بر ارباب بزرگ، لرد كبير
ارباب هر جا پا بذارند ردی از اين مرگخوار هم خواهند ديد. خوش امديد.
لطفا به اين سوالات جان نثار هم پاسخ دهيد:1- تفاوت بين طنز نويسی و جدی نويسی؟
2- تا چه حد می توانيم از طنز در نوشته هايمان استفاده كنيم؟
3- استفاده از شكلك تا چه حد امكان پذير است و آيا در متن های جدی هم می شود از انها استفاده كرد؟
4- نقش علائم نوشتاری در متن (آيا نحوه ی بكار بردن علائم نگارشی در شيوه جدی نويسی با طنز متفاوت است)
5- نحوه فاصله گذاری بين پاراگراف ها، دايالوگ ها و جمله مرتبط با يك ديالوگ.
6- اصطلاح فضاسازی به چه معناست و در كجا كاربرد دارد؟
7- چطور خلاصه ای كامل و دقيق از نوشته ها تهيه نمود تا فرد خواننده كاملا متوجه قضايا و سوژه در جريان شود.
8- وقتی سوژه ای را پيش می بريم بايد چه مواردی را در اولويت قرار دهيم؟( منظورم كلی گویی و حاشيه گویی است و نحوه تعادل بين اين دو بگونه ای كه به كل سوژه صدمه نرسد)
9- چطور داستان يا سوژه را بنويسيم كه طولانی نشود؟( اين مخصوصا مشكل عمده منه كه وقتی حالتها رو شرح می دم دچار اين معزل می گردم)
10- انتهای رلی كه نوشته ايم چطور باشد تا نفر بعدی را ترغيب به ادامه ان سوژه كند؟
فعلا همين سوالات به ذهن من رسيد.
با تشكر
---------------------------------
پ.ن: ارباب يه موقع آتيشی نشينا! می دونم برخی از موارد بالا رو قبلا به من گفتيد، ولی احساس كردم همون اشكلات سابق من، ممكنه برای برخی هنوز سوال باشه.