نام: عمه مارج
گروه: گریفیندور !! کلا هر جا عزیز ِ عمه هستش عمه هم اونجاست، صرفا محض ِ اختشاش
چوب جادو: چوب جادو ندارم، ولی یه تركه آلبالویی هستش که هری رو باهاش کتک میزدم، فکر کنم همون از سرش هم زیاد باشه D:
توضيحات: خواهر ورنون است و هري را از اول عمرش مجبور كرده بودند كه او را "عمه" صدا كند.
خانه اش در همسايگي كلنل فابستر و در يك باغ بزرگ در دهكده است و در آنجا سگهايي از نژاد بولداگ پرورش ميدهد.
دادلي را خيلي دوست دارد و به راحتي برايش پول خرج ميكند درعوض چشم ديدن هري را ندارد و هميشه او و والدينش را تحقير كرده و به آنها توهين ميكند.
در يكي از شبهاي كريسمس براي دادلي يك آدم آهني كامپيوتر آورد و براي هري يك جعبه بسكويت مخصوص سگها!
قبل از ورود هري به هاگوارتز هري غفلتا پايش را روي پنجه ي ريپر سگ محبوب عمه مارج گذاشت. او نيز به داخل باغ دويد و از يكي از درختها بالا رفت و سگ به دنبالش. عمه مارج تا نيمه شب از آوردن سگ به داخل خانه خودداري كرد.
در تابستان قبل از شروع سال سوم هاگوارتز توسط هري مثل بادكنك باد شد اما توسط مامورين سحر و جادو به حالت اوليه برگشت و حافظه اش اصلاح شد.
پینوشت: با تشکر از اینکه تریبون در اختیار ِ من و ریپر گذاشتین؛ ریپر هم به عنوان ِ تشکر واق میکنه و از تهه دل آرزو داره منوی مدیریت رو لیس بزنه ( ریپر:
)
تایید شد!مجددا به ایفای نقش خوش آمدید.
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲ ۲۳:۴۱:۲۸