هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۲۲ شنبه ۸ شهریور ۱۳۹۳
#1
هرپوی کثیف
این خوبه؟
کسی نگرفتتش؟
ولی اطلاعات ازش ندارم


این شخصیت آزاده و میتونی معرفیش کنی.
توجه داشته باش که خیلی شخصیت ها توی کتاب به طور کامل معرفی نشدن و شاید فقط اسمشون اومده باشه در نتیجه نیازی نیست شخصیت رو بشناسی اما در عوض اگه چنین شخصیتی انتخاب کنی باید خودت به مرور توی نوشته هات و با رفتارت توی سایت یک شخصیت پردازی برای شناسه ات ارائه بدی.


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۱۰ ۲:۵۸:۳۸

برو .....بیخیال....

عشق ؟!
اون چیه دیگه؟


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۰۴ جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۳
#2
نام:سالازار اسلایترین


گروه:اسلیترین

قیافه: مجسمه ای که ازم توی مدرسه هست ماله پیریمیه وگرنه من یه آدم جوون با ته ریش و موهای جو گندمي هستم که همیشه یه فرق وسط باز میکنم چشامم سبزه بدن نسبتا اندامی دارم (تازه دارم میرم باشگاه تا درستش کنم) قدم ۱۷۸ وزنم ۶۸

اخلاقم بده خیلی تندم نژادپرستم نیستم فقط اعتقاد داشتم اول که مدرسه رو باز کردیم باید فقط اصیل زاده ها رو راه بدیم تا یه وقت مردم واکنش بد نشون ندن بگن بچه های مارو بردین جادوگر تحویلمون دادید ولی یکم منحرفم یادمه معشوقم ریونکلاو بود هی میگفت بیا باهم ازدواج کنیم ولی قبول نکردم میخواستم آزاد باشم(خاطر نشان میکنم هلگا دختر منم هست یعنی من جد تمام ریونکلاویا هستم)
عشق جادوی سیاهم هیچکی توش حریفم نیست همین الانم بگم دوست صمیمیم گریفندوره وای به حال هر کی بهش توهین کنه به ذکاوت بی قانونی و حیله گریم معروفم یکی از بهترین جستجوگرام هستم همیشه با گودریک سرش دعوا بود تو تیم ولی من بهترم

چوبدستی:چوب درخت سیاه آب دیده شده با زهر باسلیسک با هسته ی نیش باسلیسک

جارو:حال نمیکنم با تسترال اینور اونور میرم(اگه آپارات نکنم)


زندگینامه:یکی از چهار بنیان‌گذار مدرسهٔ علوم و فنون جادوگری هاگوارتز و قدرتمندترین آن‌ها ، سازندهٔ حفره اسرار ، يكي از بهترين دوئل كنندگان و معجو سازان عصر خودم(الانم فکر کنم تام و هری به پام برسن تازه اونم تو دوئل اسنیپم توی معجون) ، تازه جادوی سیاه مدرنم من اختراع کردم


این شخصیت گرفته شده ولی هنوز توی لیست به روز نشده. لطفا یه شخصیت دیگه انتخاب کن.
تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۷ ۲۳:۲۶:۵۱

برو .....بیخیال....

عشق ؟!
اون چیه دیگه؟


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱:۵۴ سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۳
#3
مرسی که بهم فرصت دادی دنیا رو نابود کنم من مثل ولدمورت ضعیف نیستم چون من عشق رو با خودم دارم
عاشق خوارای عزیز ازتون دعوت میکنم بهم بپیوندید


برو .....بیخیال....

عشق ؟!
اون چیه دیگه؟


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۳:۴۲ دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳
#4
حقیقت و میخوای کلاه؟ باشه پس بگیرش

اگه یه زره هر جا باشه حقم بخورن دمار از روزگارشون در میارم
برام عشق از همه چیز مهم تره حتی براش حاضرم دنیارو نابود کنم
اصلا فکر درس خوندن حالمو بد میکنه ولی نمیدونم چرا نمره هام همیشه خوبه
زود جوش میارم سر هر چی باشه همیشه داد میزنم
قیافم خوبه ولی اصلا به قیافم نمیرسم یعنی تنبل تر از اونم که برسم
ترجیح میدم وقتای بیکاریم یا با دوستام برم بیرون یا تنها باشم
دوستام خیلی برام مهمن البته بعد مامانم
یه بار شکست عشقی خوردم از موقع به بعد عاشق نشدم یعنی دلم به هیچکی گیر نمیکنه
همیشه از زیر کار فرار میکنم اگه بخوام کاری بکنم که دوسش ندارم خیلی بهانه میگیرم ولی تهش انجام میدم
غرم زیاد میزنم
کافی بود کلاه جان......
در مورد گروهم بگم من یاد باید بد ....بد.... باشم یا خوبی که داره شیطونی میکنه اونم بد....پس یا بزارم تو گریفندور یا اسلیترین
ولی هشدار میدم برم اسلیترین یه چیزی ازم درمیاد که ولدمورتم فرار کنه
تو گریفندورم قول میدم رو دست دوقلوها بلند شم بهت قول میدم


برو .....بیخیال....

عشق ؟!
اون چیه دیگه؟


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۳:۱۱ دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳
#5
شجاع/ کله خراب/ زودجوش میارم/همیشه آماده دعوام/اول خانواده بعد دوستان برام مهمترین چیزن/معمولا از چیزی فرار نمیکنم/اگه چیزی رو بخوام حتما بدستش میارم

گریفندور رو ترجیح میدم البته ته مایه شرارت درونم میگه اسلیترین ولی همون گریفندور


برو .....بیخیال....

عشق ؟!
اون چیه دیگه؟


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۳:۰۷ دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳
#6
-پسره احمق؛ درست مثل پدرت همیشه فکر میکنی میتونی هر کاری بکنی حماقتتو از پدرت به ارث بردی؟

-با پدرم درست صحبت کن خیانت کار؛ تو اونو راحت کشتی کسی که ۲۰ سال مثل پدرت بود تو چی از احساس میدونی؟ تو یه ترسوی حتی حاضر نشدی باهاش مثل یه مرد بجنگی.ترسو

وقتی کلمه آخر از دهن هری بیرون اومد طلسم اسنیپ با تموم قدرت به سینش خورد . هری نمیدونست طلسم چی بود ولی هرچی بود دردش از کرسیو هم بیشتربود.
درد هری رو بیهوش کرد ولی اسنیپ اون به هوش آورد ؛هنوز کارش باهاش تموم نشده بود

-مثل اینکه زبونتم از پدر کثیفت به ارث بردی؛

-میکشمت....با همین دستام میکش......

خون نذاشت جملشو تموم کنه؛معلوم بود طلسم اسنیپ کارشو کرده بود البته لگدی که نوش جان کرده بودم بی تاثیر نبود.هر جوری بود راه گلوشو باز کرد

-من تو خاطراتت بودم بدبخت یادت رفته چه جوری ازش میترسیدی یادت رفته چه جوری بهش حسادت میکردی همیشه دلت می خواست مثله اون باشی ولی کثی........ آخ

ایندفعه به جای شکمش صورتش هدف پای اسنیپ شد

-اون خوک پست هیچی نداشت که من بخوام.....

ولی خود اسنیپ هم میدونست که داره دروغ میگه؛همیشه به جیمز حسودی میکرد اون خوشتیپ بود؛ خانوادش پولدار بود؛دوستای زیادی داشت؛استادا دوسش داشتند ولی سوروس هیچ کدوم براش نبود. فقط یه چیزی از جیمز میخواست یه چیز....

لیلی........حاضر بود دنیا رو نابود کنه ولی لیلی باهاش باشه.

هری متوجه تغییر حالت اسنیپ شد خواست غافل گیرش کنه ولی وقتی صورتشو دید در جا خشکش زد

دیگه یه صورت تاریک و بی احساس نبود...داشت میدرخشید.برق حسرت گذشته چشایه تاریک اسنیپ رو روشن کرده بود....ابرو هایی که همیشه از نفرت توی هم بود حالا زیر بار غم خم شده بود ...اون لبخند تحقیر آمیزه همیشه حالا داشت میلرزید.

به راستی او که بود؟هری دیگر اسنیپ را نمیشناخت؟


بعد از نوشتن پستت یکبار مرورش کن تا اشکالات تایپی و نگارشیش رو برطرف کنی.
تایید شد! سال اولیا از این طرف!



ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۳ ۱۱:۳۷:۳۰

برو .....بیخیال....

عشق ؟!
اون چیه دیگه؟






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.