هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: هماهنگی كتابها و فيلمها
پیام زده شده در: ۲۰:۰۸ دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷
#1
خب من فکر میکنم خیلی از چیزهایی که توی کتاب خوندم یا توی فیلم نبوده یا هم اشتباه بوده.
همین طور از این صحنه یک دفعه میپرند به اون صفحه فیلم پنج که واقعا بد بود امیدوارم بقیه فیلم ها به بدی این فیلم نباشه.


جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: چه كسي باعث مرگ سيريوس شد؟!!
پیام زده شده در: ۱۹:۴۶ دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷
#2
خب بیشترین تقصیر رو هری داشت نظر من اینه که اگه اون چفت شدگی رو خوب یاد میگرفت الان شاید سیریوس نمی مرد.


جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: چگونه با سایت جادوگران آشنا شدید؟
پیام زده شده در: ۱۸:۲۰ دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷
#3
منم یکی از دوستانم این سایت را به من معرفی کرد و من هم عضو شدم و از انتخابی که کردم بسیار خوشحالم.


جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: نظر سنجي:شما چقدر با ايده تي شرت هري پاتري موافق هستين؟
پیام زده شده در: ۱۳:۰۰ پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۷
#4
خب اگر همچین تیشرت هایی هم که بیاد من نمیپوشم اصلا از این جور تیشرت ها خوشم نمی اید ولی خوب جالبه!


جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: آیا میشه با زمان برگردون مرده ها رو زنده کرد؟
پیام زده شده در: ۱۲:۲۱ پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۷
#5
به نظر نه. این روش فقط برای انسان ها نیست بلکه برای همه ی موجودات است اما باید اون فردی که زمان برگردون را داره باید توانایی این کار را داشته باشه یعنی باید بتونه از مرگ کسی جلوگیری کنه پس زمان برگردون یک وسیله است برای نجات دادن .
و ان کسی که صاحب زمان برگردون است باید راه و روش نجات دادن را بلد باشد.


جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: دفتر رسیدگی به مشکلات بازیکنان
پیام زده شده در: ۱۷:۳۵ سه شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۶
#6
نه پرسی من شکایت دارم. لا اقل جیمی پیکس رو به عنوان مجازی بذارین. چون اون دفعه ی بعدی وارد تیممون می شه. پرسی ما نمی خوایم گراوپ رو به عنوان مجازی تیممون بشناسن. جیمی پیکس می تونه مجازی تیممون باشه. کسی دیگه ای رو قبول نداریم.
(خوب حرف زدم. عصبانی نبودما!)


سالازار رو گذاشتم ، زمانی که جیمی اومد توی تیم تغییر میکنه


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۷ ۱۷:۵۲:۲۳

جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: عضویت در کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۴:۴۰ شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۶
#7
سلام این طور که معلومه تیم هدنور تنها تیم خالی هستش بنابراین من به عنوان مهاجم در تیم هدنور شرکت می کنم. کاپیتان هدویگ اجازه هست؟


جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۶
#8
شناسه ی قبلی که جینی ویزلی رو داشت از ماه نمی دونم قبل از دی تا حالا نیامده و من جاشو می گیرم.

++++++++++
1- نام و نام خانوادگی:جینی ویزلی
2- سن: از 11 سالگی وارد هاگوارتز شدم.
3- جنس: زن
4- سال : از سال اول وارد هاگوارتز شدم.
5- رنگ چشم: عسلی6- گروه : گروه شجاعان گریفندور
6- مو :بسیار بلند ،قرمز رنگ
7- ظاهر کلی : بسیار زیبا با موهای قرمز
8- کویدیچ : حکومت وقتی برای تفریح نمیگزارد در ضمن من انسان نیستم.
9- چوب جادو: چوب برادرانمو استفاده می کردم.
10- علاقه ها: کوییدیچ بخصوص جستجو گری و مهاجم بودن
11 - توانمندیها: کوییدیچ
12- توضیحات: در سال اول وارد هاگوارتز شدم و از همان اولین نگاه عاشق هری شدم. در اوایل از او خجالت می کشیدم اما از سال دوم به بعد دیگر خجالتی در کار نبود. با هری ازدواج کردم و دارای سه بچه به نام جیمز هری پاتر و آلبوس سوروس پاتر و لی لی پاتر دارم و از زندگی در کنار هری خشنود هستم.

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۱۹ ۱۱:۵۸:۳۴
ویرایش شده توسط بانوی چاق در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۱۹ ۲۰:۵۶:۰۹
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۲۰ ۱۲:۲۶:۱۹

جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۳:۳۶ پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۶
#9
تا یک ربع دیگر کلاس معجون سازی شروع می شد و لوپین و سیریوس و جیمز به طرف دخمه ها حرکت کردند. کلاسشان با گروه اسلایترین تشکیل می شد و این مایه ی خوشحالیه جیمز و سیریوس و ناراحتی اسنیپ بود. در راه کلی درباره ی اسنیپ صحبت کردند:
سیریوس: آره حال می کنم اگه یه بار دیگه گیرش بیارم.
جیمز: این دفعه نوبته تو هستش که حالشو بگیری.
لوپین: ولش کنین دیگه با این که ازش بدم میاد ولی این دلیل نمی شه که این قدر مورد تحقیر قرارش بدین.
سیریوس حرف لوپین را نادیده گرفت و گفت: هم... به نظرت چه وردی رو روش امتحان کنم؟ ها؟
جیمز: بهتره که... به خاطر لوپین کم ضایش کنیم پس بهتره که ورد...
اما قبل از این که بخواد وردو به زبان بیاره چشمشان به اسنیپ افتاد. اسنیپ نیم نگاهی پر از خشم به آن ها کرد و به راهش ادامه داد.سیریوس بدون مقدمه چوبدستی اش رو بیرون آورد و ساده ترین وردی که به ذهنش رسید بر زبان آورد:
_ اکسپلیارموس...

بانوي چاق عزيز!
داستان خوبي نوشته بودي... بهتر بود كه كمي بيشتر ادامش مي دادي و به جاهاي بهتري مي رسونديش!
بهرحال خوب بود...

تأييد شد!


ویرایش شده توسط سارا اوانز در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۱۸ ۱۷:۵۷:۵۸

جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________



Re: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۹:۵۵ سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۶
#10
اسنیپ وارد کافه شده بود. با شنل سبز رنگش به سوی پنجره رفت و به بیرون نگاهی انداخت. بعد از چند لحظه سرش را برگرداند چشمش به سیریوس افتاد و بسیار متعجب شد. به طرف صندلی خالی رفت و بر روی آن نشست. سعی کرد وانمود کند که سیریوس را ندیده است. در همان حال سیریوس متوجه ورود او شد. با نگاهی حیله گرانه به او چشم دوخت. فکر هایی در سر داشت. در پشت سرش مادام با حالتی عاشقانه به او نگریسته بود.
اصلا حواصش نبود که نوشیدنی دوم سیریوس در حال ریختن است.
سیریوس سرش را برگرداند و بطری خالی را روی میز گذاشت.
سیریوس: مواظب باش نوشیدنیم ریخت!
مادام ناکهان متوجه نوشیدنی شد و به سیریوس گفت: آه ... ببخشید حواسم نبود.
سیریوس: یارو همیشه اینجا میاد؟
مادام: منظورت کیه؟ و با اشاره ی سر سیریوس به اسنیپ گفت: هر وقت زمان گردش هاگزمید باشه میاد. چه طور مگه؟
سیریوس سرش را دوباره بر گرداند و مشغول خوردن شد. مادام به طرف میز اسنیپ رفت و گفت: چی سفارش می دین؟
اسنیپ: یه نوشیدنی کره ای! لطفا. مادام رفت و نوشیدنی را آماده کرد. ناگهان سیریوس به طرف میز اسنیپ رفت و رو برویش نشست. اسنیپ زیر لب چیزی گفت و سیریوس گفت: مشکلیه.
_ نه و بعد نوشیدنی اش را که مادام آورده بود برداشت. هنوز لبش به نوشیدنی نرسیده بود که سیریوس نوشیدنی اش را به طرف صورتش پاشید. اسنیپ خشمگینانه بلند شد و نوشیدنی خود را بر روی صورت سیریوس پاشید و قاه قاه خندید.. سیریوس که از این پیشامد متعجب و ناراحت شده بود با ناراحتی نوشیدنی را به مادام داد و مادام را با هزار عشق و آرزو و اسنیپ را با لباسی کثیف و خوشحال از پیروزی اش تنها گذاشت...

بانوي چاق عزيز!
پستت كمي با عجله نوشته شده بود. صحنه هاي واقعه و مهم داستان خوب پرداخته نشده بود.
مثلا جايي كه اسنيپ و سيريوس با هم رو به رو مي شن...
ديالوگ ها رو هم هميشه در يك خط جدا بنويس تا كاملا مشخص بشن!
بيشتر از اين درباره پستت چيزي نمي گم... يك بار ديگه تلاش كن و سعي كن واقعي تر و جذابتر بنويسي...
موفق باشي..

تأييد نشد.


ویرایش شده توسط سارا اوانز در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۲ ۱۴:۵۳:۵۲

جادو گران سفید بهترین افراد روی زمین هستند

_________________________________________







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.