من شخصيتم تغيير نميکنه يا اگه تغيير کنم خيلی قابل مشاهده نيست ولی اگه قدرتی داشتم که بتونم حال کسی را که خوشم نمّياد بگيرم بازم اين قدرتو در موقي به خصوص استفاده ميکردم

من به جادوگر بودن علاقه ای ندارم چون جادوگر نیستم و ساحره م و لی خب دوست دارم یه کارایی رو بکنم که کسی توانایی انجام اونارو نداره مثل هری که می تونست به زبون مارا حرف بزنه در حالیکه ماگلها این ویژگی رو ندارن .مثلا یه چیزای خاصی رو ببینم یا اینکه بتونم حوادثی رو پیش گویی کنم که کسی از وقوع اونا اطلاع نداره و کلا کارهایی رو انجام بدم که عقل و هوش مشنگها از درکشون عاجزه ولی پیگویجن ساحره می تونه اونا رو به نحو احسن و با تکون دادن چوبدستیش حتی بدون اون و با خیره شدن به چیزای مختلف و با گفتن یه ورد خاص انجام بده.

من جلوي هواي نفس( :slap:) حتماً ميگرفتم.

من میشدم لرد ولدمورت دوم



چقدر بی جنبه ام من
نه؟

من میشدم لرد ولدمورت دوم

دقیقا مسعله ی اصلی همینه به نظر من شخصیت اصلی ادم تغییر نمی کنه ولی اگه یکی قبل از داشتن این قدرت ادم بدی نبوده وبعد از بدست اوردنش ادمه بدی شده این بدی از اول توی وجودش بوده ولی بروزش نداده.

آره آدم اگه همچین قدرتی داشته باشه می تونه به خیلی ها کمک. می تونه کارهایی بکنه که هیچ کس دیگه نمی تونه بکنه. فقط به بستگی داره که کسی که همچین قدرتی به دست میاره چه جور آدمی باشه.

اگه من واقعااین قدرتوداشتم سعی میکردم از اون برای کمک کردن هرچه بیشتربه دیگران وبخصوص خانواده ودوستام استفاده کنم.وفکر میکنم شخصیت اصلیم هیچ تغییری نمیکرد.

چرا قابل مقایسه نیست. شما در اطرافت کسی مثل دادلی سراغ نداری که نیاز به یه گوش مالی حسابی داشته باشه؟
آدم که نمی تونه بزاره قدرتش خاک بخوره. اگه شما از این قدرت در جای دیگه ای استفاده می کردید لطفاً بنویسید.

آره من هم همینو می گم. آدم وقتی جادوگر شده قدرت هایی داره که خیلی کیف می دم چند نفر را با اون بیچاره کرد. حتی هری هم به صورت ساده از این شیوه در برابر دادلی استفاده می کنه.