با توجه به نامه كاملا مشخصه كه طرف مرگخوار بوده كه از لرد جدا شده بوده و حتما كشته شده چون از مرگ خودش خبر داشته و در ضمن اگر از جبهه سفيد بود با دامبي همراه بود و يا حداقل وقتي دامبي داشت در مورد گذشته لرد جستوجو مي كرد متوجه رد پاي او مي شد پس در اين او مرگخواري بوده كه در كنار لرد اين اطلاعات رو بدست آورده
اما در مورد برادر سيريوس بيشتر به نظر مي ياد آدم بزدلي بوده باشه كه نمي تونسته به خوبي دوستورات رو اجرا كنه و از ترس مجازات فرار كرده براي همين كشتنش پس اون ر. آ . ب نبوده
اما من شخصا فكر مي كنم اين مسئله به خيلي قبل از حتي اون دوران ميرسه مثلا اون زماني كه هيچكس خبر نداشته اون كجاست و در حال كسب قدرت و ايجاد جاودانه سازها بوده و اين شخص از راز اون مطلع شده و مي دونسته كه مي ميره مثلا در مورد مراحلي كه سر راهش بوده حدس هايي زده بوده و مي دونسته كه در اين راه مي ميره اون از كارهايي كه لرد مي كرده و يا قصد انجامشون رو داشته با خبر شده بوده و مي خواسته اونو از بين ببره و رازشو مي دونسته كه مثلا اون معجون چيه و چطور در مقابلش مقاومت كنه و نامه رو قبلا نوشته بوده
و يا شايد جاودانه ساز رو قبلا از قرار گرفتن در اونجا دزديده بوده و لرد بعدا جاودانه ساز تقلبي رو اونجا گذاشته بوده
كه در اين حالت ممكنه كه مي دونسته كه اون تقلبيه و طرفو كشته ولي جاودانه ساز اصلي رو پيدا نكرده و خودش جاودانه ساز تقلبي گذاشته كه خيلي احمقانه هست يا شايد نفهميده بوده باشه چون او يارو هم هركي بوده جادو گر خوبي بوده و يا شايد خود اون يارو اين بساط و درست كرده باشه و جاودانه سازو لرد جاي ديگه اي گذاشته بوده.
البته ممكنه كه اون طرف كسي بوده باشه كه قبلا بهش اشاره اي شده حتي اگه اسم نيومده باشه
مثلا چند نفر متوجه گريه هري براي سيريوس بعد از مرگش شدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واسش يه تاپيك ميزنم
اونجا بگين