آرتيكوس جان فكر مي كنم كه لازم نباشه در مورد وجود يا عدم وجود اين قدرت ها بحث بشه ، توي كتاب به صراحت به اين نيروها اشاره شده.

نظر من اينه كه اين قدرت ها براي كساني مورد استفادست كه خصوصيات اخلاقيه اين چهار شخص رو داشته باشن.
هري توي سال دوم توي حفره اسرار تونست شمشير گودريك گريفيندور رو در بياره؛ نه بخاطر اينكه نواده ي اون بوده ، بلكه چون توي گروه گريفيندوره و نيروي شجاعت رو كه لازمه ي اين گروهه در اختيار داره.پس مي شه نتيجه گرفت كه اين نيروها تحت اختياره افراديه كه خصوصيات بنيانگذاران رو داشته باشن.

در مورد نوع اين نيروها:
خب مسلمه كه اين نيروها با قدرت هاي بنيانگذاران تعيين شده.ولي فكر نمي كنم كسي كه شي هافلپاف يا راونكلا رو در اختيار داره باهوش يا سختكوش بشه.......بنظرم اين نيروها شايد مثل يك طلسم قدرتمند كار خاصي رو انجام ميدم....مثلا شايد قدرت محافظتي داشته باشن.

اگر در نظر بگيريم كه اين اشيا قدرت حفاظت دارن پس مي شه گفت كه چرا لرد از اونها براي هوراكراكس هاش استفاده كرده.اين طوري قدرت طلسم هاي خودش هم قويتر مي شن.

در مورد اينكه اصلا چرا بايد همچين نيروها و قدرت هايي توي اين اشيا وجود داشته باشه.....فكر مي كنم يكي از علتهاش مي تونه اين باشه كه بعد ها كمكي براي ديگران باشه.يعني در مواقع نياز بتونن از اينها كمك بگيرن....

فکر می کنم اشیاء در ابتدا کاملاً ساده بودند. اما چون تاریخی بودند یا مورد علاقه صاحبان اصلیشون، برای جادوگران دیگه جذابیت داشتن. برای همین به مرور جادوهای متعددی به اونها اضافه شد. البته دلیلی برای این حرفم ندارم. ضمناً ظاهراً خود شیء خیلی مهم نیست. طریقه درست استفاده از اون مهمه. یعنی شخصیت جادوگر و مهارتش تواماً در استفاده تأثیر داره. بدون شک ولدومورت یک هافلپاف نبود، اما با مهارت زیادش تونست فنجان رو گول بزنه! یکی از چیزهای جادویی خیلی جالب، کلاه گروه بندیه. این کلاه شیء تاریخی خاصی نیست، اما توانایی درک شخصیت رو داره.
به هر حال فکر می کنم اگه جادوگر خیلی ماهر باشه، بتونه به راحتی از اشیاء تاریخی گروههای دیگه استفاده کنه!
هری پاتر هم در واقع هم یک اسلایترینه و هم یک گریفیندور. کلاه به شدت اصرار داشت که اونو به اسلایترین بفرسته و در ضمن اون تونست شمشیر گریفیندور رو برداره. بنابراین فکر کنم بتونه از هر دو شیء تاریخی استفاده کنه.
پس فکر می کنم اشیاء تاریخی برای جادوگران بزرگ (که تعدادشون کمه) خیلی مهم نیستند، اما برای بقیه مهمند. چون بقیه به سادگی نمیتونن از پس اونا بر بیان. شاید برای همینه که ولدومورت دوست داره از اونا استفاده کنه تا هر کسی نتونه به راحتی جادو رو باطل کنه.

خب من در مورد وجود داشتن قدرت يا نداشتن آن و يا چگونگي استفاده از آن را با سه احتمال(كه نظر خودمه)مطرح ميكنم:

الف-قدرتهاي اشيا موروثي چهار بنيانگذار افسانه اي و وجود خارجي ندارد:خب همونطور كه دامبلدور به هري گفت ولدمورت از اشيا معمولي براي بوجود آوردن هوروكس(نشان قدرت) استفاده نميكنه و اشيا اي كه قدمت بيشتري داشته باشه ترجيح ميده و اونم به خاطر غرورش.به خصوص اشيا بنيانگذارهاي هاگوارتز كه وابستگي خاصي بهشون داره.پس شايد قدرتي وجود نداره و ولدمورت فقط براي قدمت آنها و وابستگي و غرور خودش از آنها استفاده كنه.ولي اينجا يه ايراد داره!همانطور كه ميدانيم افسانه ها از تاريخ واقعي با شاخ و برگ و اغراق زياد به وجود مي آيند.پس در تاريخ مطمئنا چيزي بوده كه چنين افسانه اي ساخته شده مثل تالار اسرار كه آن را افسانه مي دانستند ولي حقيقت اين بود كه وجود داره.پس احتمال وجود آن قدرتها زياده.

ب-فقط نوادگان چهار بيانگذار قادر به استفاده از اشيا موروثي ميباشند:خب ولدمورت به عنوان نواده اسلايترين قادر بوده از قدرت موجود درون اشيا موروثي اسلايترين استفاده كنه و هزيپا اسميت نيز به عنوان نواده هافلپاف ميتونسته از فنجان استفاده كنه ولي به گفته خودش هيچ وقت اين كارو امتحان نكرده بوده و اگه دقت كرده باشيد هري به عنوان نواده گريفيندور از شمشير گريفيندور در كتاب 2 از كلاه بيرون كشيد و ازش براي كشتن مار استفاده كرد و بعد دامبلدور هم گفت كه فقط يه گريفيندوري واقعي ميتونسته اون شمشير رو از كلاه بيرون بكشه.پس ميتونيم نتيجه بگيريم كه قدرت هر شئ موروثي را فقط وارث واقعي آن ميتونه استفاده كنه.

ج-جادوگرهاي قدرتمند و داراي پشتوانه قوي جادويي ميتوانند از قدرت آن اشيا استفاده كنند:خب در كتاب 6(شاهزاده دورگه)در خاطره جن خانگي هزيپا اسميت موقعي كه فنجان رو به ولدمورت نشون ميده گفت كه من اون رو به طور كامل امتحانش نكردم!اين يعني كه هزيپا تلاش خودش رو كشف و استفاده قدرت كرده بوده ولي به دليل اينكه جادوگر قدرتمندي نبوده نتوسته قدرت شئ رو تحت كنترل خودش در بياره ولي ولدمورت به دليل باهوش و قدرتمند و داراي پشوانه قوي جادويي بودن راه استفاده از آنها را پيدا كرده(يا از قبل ميدونسته)و تحت كنترل خودش در آورده.


حالا اين قدرت جادويي چي هست؟
به نظر من هر شئ كه هر كدام متعلق به يكي از بنيانگذار ها هستش مربوط به صفات بارز آنها ميشده.براي مثال:ريونكلا صفت بارزش هوش و ذكاوت زياد بوده پس شي اون باعث ميشه فرد قدرت عمل و فكر سريعتري داشته باشه.
براي گريفيندور در حمله هوشيار و دقيق و شجاع و در بدترين حالت بتوني از خودت در مقابل خطر دفاع كني.
براي اسلايترين غرور و صحبت كردن به زبان ماري و شيوه فريب دادن رو بدون كمترين نقصي بهت ميده.
براي هافلپاف هم مهرباني و تلاشگر و در زمان خطر به فكر ديگران نيز بودن و يا به عبارتي عشق ورزي هستش.
اينها ميتونه يكي از قدرتهاي درون اشيا موروثي باشه.(در مورد بقيه اش هم بحث خواهيم كرد)

حالا قدرتهاي درون اشيا چه ربطي به هوروكس ها ميتونه داشته باشه؟
به نظر من احتمالا نابود كردن هوروكسهاي بوجود آمده از اين اشيا احتمالا سخت تر هستش.و به بدليل داشتن قدرت زياد و قدمت جادويي باعث افزايش قدرت ولدمورت و عملكرد او ميشه و شايد باعث جاودانگي بدن ولدمورت(كه ربطي به هوروكسها نيز ندارد)شود.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
لطفا بيايد و با من در مورد اين موضوع بحث كنيد.
مرسي

خب توي كتاب شاهزاده دورگه به گنجينه هاي متعلق به هافلپاف و اسلايترين اشاره شد.
توي فصل 20 كتاب شاهزاده دورگه ترجمه ي ويدا اسلاميه ص 153 به نقل از هپزيبا اسميت نوشته شده:
" .....اين سالهاست كه در خاندانمون به نسل بعدي منتقل مي شه.قشنگه،نه؟و بايد انواع و اقسام قدرت ها رو داشته باشه ولي من به طور كامل امتحانش نكردم و فقط......."
اين نشون مي ده كه شي متعلق به هلگا هافلپاف داراي قدرت جادويي خاصيه! پس مي شه گفت كه احتمالا اشيا اسلايترين و راونكلا و گريفيندور از قدرتي نظير بر خوردارند.
حالا اين قدرت چيه؟
اين قدرت بر روي هوراكراكس هاي لرد چه تاثيري داره؟
اصلا علت وجود اين قدرت ها چيه؟
............
خب مي خواهيم روي اين موضوعات بحث انجام بديم.

فقط لطفا توجه كنيد كه :
1.اگر نظري نداريد لازم نيست توي بحث شركت كنيد!
2.اين تاپيك گفتگو در مورد نوع هوراكراكس ها نيست!
3.منتظر فعاليت مثبت و نظرات همگي هستيم!
4..................