فلور: وای باز دیر رسیدم! وای خدای! وای همین الانه بچه ها منو بکشن!
می رسم به زمین و کل ملت مدرسه رو می بینم!
فلور: ماااااااااااااااا مامان من دیر رسیدم!
آوریل همکلاسی خوب و مهربون هم گروهی ناناز من با چو دوست جون جونی با یونا و لونا و دویل و روح بینز و همه ی گروه ریون می یان طرفم و با چوب هایی که تو دستشونه جلب منو نگاه می کنن و دورم حلقه می زنن!
ملت ریونی:
فلور: ام... ام خب من همیشه شاگرد تنبله هستم گیر ندین من همیشه شاگرد تنبله بودم چه اینجا چه اونجا!
چو با نگاهی جلب!: نه بابا نمی خواد خالی ببندی!
پس معدل کل 19/17 چی چیه؟؟
فلور:
ها اون فرق داره!
و همه می ریزن رو سرم!
یکدفعه از اون zطرف زمین صدای جیغ و فریاد همه ی بچه ها بلند می شه و ناگهان محوطه خالی می شه! تنها اعضای ریونکلا سر در گم به معلم خیره می شن!
ویژ ویژ ویژ
مرلین همینطور در حال چرخیدن به دور خودشه و هر لحظه تبدیل به یک آدمی می شه! ناگهان شکل صورتش کش می یاد دستت کوچیک می شه کش می یاد قدش کوتاه می شه و یکدفعه استوپ می کنه
همه ی اعضای ریون:
مرلین تبدیل یافته نگاهی به خودش می کنه! تغییر کرده
فلور جلو می ره و با نگاهی عجیب داره مرلین تغییر یافته رو نگاه می کنه
مرلین به حرف می یاد : فف....ف... لور آینه داری؟؟
فلور سریع دستشو تو جیبش می کنه و یک آینه در می یاره
مرلین اونو می گیره و خودشو نگاه می کنم!
مرلین تغییر یافته: چی می بینم! من لرد بلرویچم! آه من خودمم خدای من!
همه ی بچه ها از گوشه و کنار می یان که تغییر کردن معلم رو تبریک بگن!
لرد بلر: هووووووووم سریع برید سر تکالیفتون که کلی کار دارم با توام فلور یکبار دیگه دیر برسی!
فلور: چی گفتی؟
لرد بلر: ها هیچی آینه ات رو پس نمی دم!
فلور می ره که تکالیف رو انجام بده!
لرد بلرویچ از شما ميخواد تا چوب جادوتون رو دستتون بگيرين.شما بايد چيكار كنين؟می ایستم نگاش می کنم!
نه منظورم اینکه می گم چوبی جون بیا بغل بریم سفر یک جای دور از راه دور با یک بلور دور بزنیم یک جای سوت و کور!
لرد بلرویچ:
نه منظورم اینکه ای چوب بیا در دستان من جای گیر
ناگهان چوب با سرعت زیادی از رو زمین بلند می شه و با شاخه اش می زنه تو صورتم!
فلور:
و فلور به زور چوبو از صورتش می کنه و در دست می گیره!
هنگام سوار شدن بر روی چوب جارو و آغاز پرواز ، چه نکاتی رو باید رعایت کنین ؟اول چوب جارو رو راست می گیریم به صورت موازی با سطح زمین اگر زمین شیب داره به اون شیب می دیم اگر سر پایینه به صورت سر پایینی اگر سر بالاییه به صورت سر بالایی! باید حالت موازی یک صفحه و یک خط در فضا رو انجام بدیم! به طوری که زمین و چوب جارو در یک صفحه نباشن
خب حالا پای راست رو بلند کرده می زاریم اون ور چوب حالا خودمونو می کوبینیم رو چوب جارو به سمت جلو خم شده چونه باید یکم با چوب فاصله داشته باشه یک شلاق از تو ردامون در می یاریم می زنیم به چوب و می گیم یاهووووووووو برو حیووون! و هر از گاهی برای اینکه چوب نایسته با دست به دسته اش ضربه زده
در حال پرواز حرکات آکروباتیک انجام می دیم که چون تازه کاریم سقوط می کنیم رو زمین و راهیی بیمارستان شده اونجا همه ی داروهارو خورده تا بتونیم سلامت برگردیم سره زمین و دوباره همون حرکات دوباره سقوط دوباتره بیمارستان دوباره برگرشتن و این داستان ادامه دارد
لرد بلرویچ:
احساس خودتون رو در هنگام ارتفاع گرفتن از زمین و پرواز شرح بدین ؟ ها من احساس خوشگلی بیش از حد بهم دست می ده!
لردبلوریچ:
هوم نه من احساس می کنم بسیار خوشبختم و اینکه همه رو بسیار ریز دیده و من سرور هرچی مورچه ام
نمایشنامه ای از لحظه در دست گرفتن چوب جارو تا لحظه فرود اومدن روی زمین بنویسین:من با همون حرکات شاقه سوار جارو شده و بسیار محکم دسته جار می گیرم و با شلاق و دست نمی زارم جارو بایسته! در حال گشت و گذار در حال پروازم و دارم ملت مورچه ایی رو ریز می بینم که می خوام حرکات آکروباتیک انجام بدم که ناگهان از روی جارو پام لیز خورده سقوط می کنم و اتفاقا .... بر روی دستان معلم افتاده!
فلور:
لردبلرویچ:
فلور: من می دونستم خوشگلم و می دونستم خوشبختم!
لرد بلرویچ:
تو واقعا امیدواری بتونی روی جارو سوار بشی و کوییدیچ بازی کنی؟
فلور: اوه اف کورس!
لرد برویچ با چشمانی مشکوک! و چوب جارو بدست! و در حال داد و فریاد فلور رو پرت می کنه رو زمین! و فلور در حال در رفتن و بلریچ در حال دویدن به دنبال فلور تا حسابش رو برسه!
فلور ناگهان در حال دویدن نگاهیی به پشت سرش می کنه
لردبلرویچ را در حال:
فلور:
دوباره هر دو شروع به دویدن می کنن
فلور باز بر می گرده و
بوب!
فلور: