هری با رون و هرمیون در قطار هاگوارتزدر باره علامت شوم حرف میزدند
هری:هرمیون چرا گوش نمیدی اسنیپ یه مرگخواره و به ولدمورت خدمت میکنه اگه رسیدیم حتما باید با شنل نامری با هم بریم نشونت بدم
رون با حسرت به ماهی مرکبش نگاه میکرد گفت منم با هری موافقم
هرمیون که کتاب سفر با اژدها را میخواند آن دو را نادیده گرفت
-راستی هری مامانم یه کم پول بهم داده من پولامو از خیلی وقت پیش نگه داشتم میتونی چند گالیون بهم بدی آخه میخوام جارو بخرم
هری گفت اگه رسیدیم حتما بهت میدم
در همین هنگام صدای تلق تولوق چرخ دستی آمد.....
چند نکته :
1 - دوست عزیز کلمات رو بولد کنین خواهشا، چشم من در میاد تا بخونم پستتون رو!
2 - جلوی اسم گوینده دیلاوگ حتما (:) بگذارید.
3 - یه مقدار به غیر از دیالوگ ها، به فضا سازی و توصیف حالات هم توجه کنید.
این موارد رو رعایت کنین دفعه بعد حتما تایید خواهد شد دوست خوبمتایید نشد!
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۸/۶/۲۱ ۱۰:۱۹:۱۳