نام:الستور مودی
سن: حدود پنجاه سال
چوب :ساخته شده از چوب درخت خاس و یک پر موی ققنوس

گروه:گودریک گریفندور
ویژگی ظاهری: یک چشمم در درگیری دریده شد به جای ان یک چشم جادویی دارم
سابقه: کاراگاه سابق وزارت خانه و معلم دفاع در برابر جادوی سیاه در سال چهارم.

علایق: کاراگاهی

و در خدمت جادوی سفید و البوس دامبلدور فقید

تایید شد!

ببنید خواهشا منطقی رفتار کنید.

مطمئنا هر فیلمی نقطه ضعف هایی داره اما متاسفانه بعضی از شما به طور بسیار غیر منطقی به فیلم 6 حمله بردید و بیشتر شما هم از این گلایه داشتید که چرا فیلم دقیقا مثل کتاب نیست.
مثلا گفتید چرا لونا به جای تانکس هری رو پیدا کرد یا اینکه چرا خاطرات تام ریدل ساخته نشد و مسایلی از این قبیل .....
به عنوان جواب باید بگم رولینگ نعوذ بالله خدا نیست که بگیم تمام جملات کتاب بدون نقص بوده و باید توی فیلم اجرا بشه مطمئنا هر صحنه ای که داشته ساخته میشده روش کار شده و به این نتیجه رسیدند که اگه قسمتی از کتاب تغییر پیدا کنه خیلی بهتره.
حتی بعضی صحنه ها هم به فیلم اضافه شد مثل حمله ی مرگخوارها به خونه ی ویزلی ها که با اینکه توی کتاب نبود ساخته شد و به اعتقاد من صحنه ی خیلی خوب و تاثیر گذاری هم بود. هر چند برخی مسایل کوچک فیلم 7 رو زیر سوال برد اما واقعا لطمه ای به ساختار فیلم 7 نمی زنه.
فیلم از دو لحاظ ساخته میشه یکی نظر خوانندگان کتاب و دیگری نظر کسانی که کتاب را نخوانده اند. مطمئنا اگه شما این مسئله رو در نظر بگیرید خیلی مشکلاتتون با فیلم 6 حل میشه
ولی با این توصیفات بازم فیلم نقطه ضعف هایی داشت مثل کش دار کردن موضوع عشق رون و لاوندر یا حتی استفاده ی بیش از حد دراکو از کمد غیب وظاهر

گالیون-ماهی مرکب-حسرت-عامت شوم-کتاب-جارو-اژدها-قطار هاگوارتز-شنل نامریی
وقتی ان علامت شوم را بالای سرش دیده بود باز هم ان نور سبز در ذهنش متجلی شده بود. نوری که هری با دیدن ان احساس حسرت به او دست می داد.
او می خواست دیگر این علامت شوم را نبیند .تصمیمش را گرفته بود. او برای اینکار یک شنل نامریی- ده گالیون پول- کتاب افسون های ضد چادوی سیاه و البته مهم تر از همه دوست وفادارش رون و همچنین ماهی مرکب دریاچه و اژدهای هاگرید(نوربرت) هم با او بودند. اینها مواردی بود که به هری دلگرمی میداد و برای مبارزه او را اماده تر میساخت.
همچنان در فکر بود که رون یک سقلمه به او زد و گفت:
-رسیدیم بلند شو دیگه راستی هری یادت نری جاروی اذرخشتو برداری تو که دوست نداری گم بشه؟
هری پیش خو د میگفت: ای کاش این اخرین سفر من با قطار هاگوارتز نباشد.

تایید شد!

نام: الستور مودی
گروه:گریفندور
شغل: در سال چهارم معلم دفاع در برابر جادوی سیاه بودم.

من در جادو مهارت بالایی دارم. به نظر خودم من بعد از البوس تام و سوروس در رده ی چهارم جادوگران برترم.
من یک چشم جادویی دارم که با ان همه اطراف رو زیر نظر دارم.

سن:حدود 50سال
چوب دستی: ساخته شده از چوب درخت خاس به همراه یک تار موی اسب تک شاخ

دوست عزیز شما باید اول در تاپیک بازی با کلمات شرکت کرده و بعد از تایید شخصیت مورد نظرتون رو معرفی کنید.

نام: اراگوگ
سن:نزدیک به 65 سال
ظاهر:دارای چهار چشم و هشت پا و ابرو های سفید رنگ
سرپرست: هاگرید وقتی بچه بود منو در یک کمد در هاگوارتز پنهان کرد.
اتهامات:میگفتند من اون دختره رو (اسمش چی بود ؟ اهان میرتل گریان)کشتم اما هاگرید از من دفاع کرد و منو از قلعه فراری داد.
علاقه :از گوشت انسان لذت میبرم و به شدت از باسیلیک میترسم یه جورایی اون ولدمورته حیواناته.
گروه:عنکبوت غول پیکر

قوانین ایفای نقش رو بخونید.