پاسخ به: بررسی پست های انجمن ارتش تاریکی
ارسال شده در: شنبه 28 بهمن 1402 18:54
تاریخ عضویت: 1386/08/08
تولد نقش: 1387/08/11
آخرین ورود: دیروز ساعت 23:21
از: ما گفتن...
لیسا! از دیدنت شادروان شدیم!
البته که می شه.
بررسی
پست شماره 372 نیروگاه اتمی، لیسا تورپین:
نقل قول:
مرگخوار بخت برگشته که تا قبل از این گیر بلاتریکس و شکنجههای او افتاده بود، حالا مجبور شده بود با هکتور سر و کله بزند
شروعت ساده و آروم بود. بعد از این همه پست که ماجرا داره پیش می ره، یه شروع آروم و ساده خیلی می تونه کمک کننده باشه. سوژه رو کمی آروم می کنه و انگار صبر می کنه که خواننده هم بهش برسه.
نقل قول:
او به حال خودش غبطه خورد. هیچوقت برای اتفاقات خوب برنده نشده بود. هزاران بار در قرعه کشی جاروی پرنده 2024 شرکت کرده بود اما برنده نشده بود؛ ولی حالا بین جمعیت کثیر مرگخواران او انتخاب شده بود. مرگخوار هرگز خوش شانس نبود!
ایده این قسمت خیلی خوب بود. می تونستی بیشتر طولش بدی و از بدشانسیای مرگخواره بنویسی. یه کمی عجیب و غریب تر باشه. جارو یه کم ساده بود. ولی به هر حال روش خوبی برای اثبات بدشانسی مرگخواره بود.
نقل قول:
حالا که انتخاب شده بود چرا مجبور بود با هکتور همکار شود؟ چرا لینی نه؟ حتی کار کردن با بچهی سه ساله ای مثل کوین هم بهتر به نظر میرسید.
اینجاش هم خوب بود. انتخاب لینی و کوین عالی بود. بطور نامحسوس تحقیر شدن که خیلی بامزه اس. لینی ریزه و کوین بچه اس.
نقل قول:
- ده دقیقه از ده روزو همین الان تلف کردی. بیا تو دیگه! 
دیالوگ و شکلک هر دو خیلی خوب بودن. مناسب هکتور.
نقل قول:
بخاطر انفجار از آزمایشگاه گرد و خاک بلند شده بود. میز هکتور تقریبا از وسط نصف شده بود و روی زمین بطری های شکسته که محتوای رنگی آن ها روی زمین ریخته شده بود دیده میشد.
با وجود همه این ها، صاحب آزمایشگاه در درحالی که معجون آبی رنگی در دست داشت با انرژی ویبره میرفت که انگار از نتیجه کارش عمیقاً راضی بود.
اینم یکی از جاهایی بود که می شد بیشتر در موردش نوشت. البته خیلی مهم نبود. ولی سوژه خوبی داشت. اگه سوژه کم میاوردی می تونستی ازش کمک بگیری.
جمله آخر یکی دو کلمه کم و زیاد داره. می تونه اصلاح بشه:
با وجود همه این ها، صاحب آزمایشگاه درحالی که معجون آبی رنگی در دست داشت طوری با انرژی ویبره میرفت که انگار از نتیجه کارش عمیقاً راضی بود.نقل قول:
- میدونم هیچی از معجون سازی نمیفهمی ولی تا وقتی من اینجام اصلا نگران نباش. من بهترین معجون ساز قرنم.
دیالوگش خوب بود. شکلک هم دو بارش اشکالی نداره ولی مواظب باش هر جا هکتور حرف زد اینو نزنی. گاهی می تونه زده بشه. اینجوری خواننده هم نمی دونه کی باید انتظارش رو داشته باشه و براش جالب تر می شه.
سوژه رو تقریبا پیش نبردی که خیلی خوبه.
طنزت خوبه. شخصیت هات خوبن.
شکلک ها کم و به جا هستن.
دلمون برای لیسا هم تنگ شده. زودتر بیاد بپره وسط سوژه ها.