آغاز اوباشگری کینگزلی كمي بيشتر از كمي نا اميد شده بود و از پنجره بيرون رو نگاه مي كرد.هوا رو به تاريكي ميرفت کینگزلی طبق معمول با ديدن غروب دلش گرفت...
و اينجا بود كه با ديدن غروب آتش شيطنت در چشم هاي سالازار ديده شد و رو به لودو گفت:
حالا وقتشه يه برنامه ي ديگه راه بندازيم.
لودو هم كه سرش درد مي كرد براي اوباش گري گفت: خوب سالادي برنامه شب چيه؟
سالازار گفت : تو هم يكم فكر كن! يكم فقط يكم فشار بيار!
لودو هم به آسمون خيره شد و بعد از چند دقيقه خيلي آروم زير لب چيزي گفت كه سالازار موفق به فهميدن منظورش نشد.
سالازار: هووووممم...لودو بلند...
لودو گفت:نظرت چيه يكم سر كارشون بذاريم تا حال ضربتي ها جا بياد ها؟
_ عزيز دل هدف همينه پروفسور...هدفت از اين سول چيه دادا؟
_ آها سالاد عزيز!يادمه گفتي يه نفر ديگه پيشنهاد همكاري با گروه داده درسته؟
_خوب...
_نظرت چيه...ببين به اعلاميه مي ديم كه يه دفتر جديد باز شده و براي همكاري با گروه ضربت اعلام آمادگي مي كنه.يا اصلا بهتره به دعوت نامه بديم و گره اونا رو دعوت كنيم تا ضمن پذيرايي ازشون بهشون پيشنهاد همكاري بديم هان؟
_ خوب كه چي بشه؟
_ عضو جديد يكم خطرناك هست نه؟؟؟!!!
برقي از رضايت تو چشم هاي سالازار ديده شد و گفت: هووومممم...همشون رو نابود ميكنه!عمر گروهشون كوتاهتر از اوني ميشه كه فكرشو مي كردند!!!
در حالي كه با فكر از بين بردن گروه ضربتي ها حسابي حال مي كردند يهو لودو گفت:ولي اين كه نميشه آشوب گري!بيشتر يه جور قتل ميشه!تازه اگه اونا از بين برن حال كيو پس ما با كارامون بگيريم؟؟؟
_با اينكه خيلي حال مي كردم اما منم الان داشتم به همين فكر مي كردم.يه جواب دارم! يه كاري مي كنيم ...به دوست گراممون ميگيم نكشتشون فقط يكم اذيتشون كنه و گيرشون بندازه .اينجوري هم يكم مي ترسن هم مي تونن خودشون رو نجات بدن و در ضمن وقتي سرشون گرمه...ميريم شهرداري و كار نيمه تموممون رو تموم مي كنيم...؟!
لودو كه ابتدا خوشنود به نظر ميومد يكم فكر كرد و گفت :حالا به اين دوست جديد بايد تقشه رو چطور توضيح بديم؟
احساس افتخار و غرور سر تا پاي سالازار و فرا گرفت و گفت :فراموش نكردي كه يه باسيليسك توسط يه مار زبان كنترل ميشه...!
..........................................
صبح ساعت 9
مقر ضربتي ها:
آشا در حالي كه به سمت کینگزلی ميرفت گفت:
هي کینگزلی نگاه كن ...اين يه دعوت نامس...!اين عاليه!اينا ميخوان اسپانسر ما بشن! واسه ساعت 6 دعوتمون كردن...وووووييي اين عالي مگه نه؟
...