هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۴:۵۰ جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹

محيا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۱۷ جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۸:۰۷ شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۹
از ناکجااباد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3
آفلاین
از وقتي مرگخوار از ازکابان فرار کرده بود کاراگاه ارامش نداشت.کاراگاه به اميد پيدا کردن مرگخوار کنار دريا رفت.بوي خون مشامش را پر کرده بود.در دل تاريکي حرکتي را ديد.کاراگاه براي مبارزه اماده شد.ناگهان سرماي کشنده اي در تنش ريشه افکند.در آن سياهي شب ديوانه ساز را ديد که به طرفش مي آمد.چوبش را رو به ديوانه ساز گرفت....اکسپکتوپاترونم

تایید شد!


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۶ ۲۱:۵۳:۳۳

محفل يا ولدمورت مسئله اين است....


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۳۹ پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹

فلورین فورتسکوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۰ سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳ دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۰
از بستنی فروشی کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 86
آفلاین
آزکابان - دریا - خون - کارآگاه - فرار - دیوانه ساز - سرما - مرگخوار - شب - مبارزه


در آزکابان شب سردی بود .. بادی که از دریا می آمد ، سرمایش تا مغز استخوان ها راه میافت
مرگخواری در گوشه ای کز کرده بود و به سختی با افکار بدی که دیوانه سازها در او ایجاد می کردند ، مبارزه می کرد.. به امید تنهای دلیل زنده ماندش.. فرار از زندان و کشتن کارآگاهی که او را به آنجا کشانده بود و ریختن خونی که این زندگی را برای او ساخته بود ...
چه انتقام شیرینی خواهد بود
...

تایید شد!


ویرایش شده توسط Dr@co Malfoy در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۵ ۲۲:۲۹:۱۰
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۶ ۱۱:۰۸:۴۱

تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۹

مری فریز باود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۴ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۲۹ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵
از زیر عذاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1014
آفلاین
آزکابان - دریا - خون - کارآگاه - فرار - دیوانه ساز - سرما - مرگخوار - شب - مبارزه





قوانین ورودی کافه

1. مبارزهای طولانی مدت با یک دیوانه ساز
2. ریختن خون یک اژدهای شاخدار اسکاتلندی
3.گذراندن یک شب در سرمایی بسیار سخت در پشت در کافه
4.آوردن یک لیتر آب از دریا با تشت (فراموش نکنی که شما جادوگر هستید!)
5.کشتن یک کاراگاه و یا بوسیدن داغ یک مرگخوار!

پ.ن:افرادی که از آزکابان فرار کرده باشند در اولویت قرار دارند.


ویرایش شده توسط مری فریز باود در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۴ ۲۰:۳۳:۳۷

خداحافظی در اوج یا خروج فوج فوج... مسئله این است!


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۱:۱۶ چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۹

فینیاس نایجلوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۸ سه شنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۷:۴۲ شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۱
از آه....به شما چه ربطی داره فضول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 16
آفلاین
آزکابان - دریا - خون - کارآگاه - فرار - دیوانه ساز - سرما - مرگخوار - شب - مبارزه
ازکابان دریا خون شده بود.دیوانه ساز وحشی روح کاراگاه را از بدنش جدا کرد.ان کاراگاه بیچاره مرد.مبارزه بین مرگخوار و کاراگاهان شروع شد.زندانیان از هر سو فرار می کردند.شب ترسناکی بود و سرما حس می شد.

تایید شد!


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۴ ۱۷:۵۷:۳۴

مرگ بر گریفیندور




Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۵۸ سه شنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۹

فینیاس نایجلوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۸ سه شنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۷:۴۲ شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۱
از آه....به شما چه ربطی داره فضول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 16
آفلاین
آزکابان - دریا - خون - کارآگاه - فرار - دیوانه ساز - سرما - مرگخوار - شب - مبارزه

شب سردی بود.کاراگاه ترسو از ترس می لرزید زیرا اطرافش را دیوانه ساز گرفته بودند.ازکابان نابود شده بود زیرا دریا به شدت با ان برخورد کرده بود.زندانیان فرار کرده بودند. کاراگاه های زیادی دنبال زندانیان می گشتند.مرگخوار ها با کاراگاه ها مبارزه می کردند و آن ها را می کشتند. خون از بدن کاراگاهان می چکید.سرما ی هوا بسیار بسیار شدید بود.

لطفا تاییدش کنین please

تایید نشد.
دوست عزیز برای چندمین بار میگم: جمله بندی هاتون مشکل داره و ربط معنایی درستی هم به هم نداره. مثلا به جای "دیوانه ساز" باید بگی "دیوانه سازها". یا اول میگی کار آگاه از ترس میلرزید بعد میگی آزکابان در اثر برخورد دریا!! نابوده شده و بعد زندانیان هم سالم موندن!! و فرار کردن!
اگه اینبار هم بعد از ویرایش پستتون اینو پاک کنید تا یه مدت بعد تایید نمیشید!


ویرایش شده توسط فينیاس نايجلوس بلک در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۴ ۸:۳۶:۳۵
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۴ ۱۰:۴۸:۲۹

مرگ بر گریفیندور




Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۰:۳۸ شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
آن شب آزکابان دریای خون کارآگاهانی شده بود که مرگخوارها هنگام فرار به جای مبارزه دیوانه ساز ها را به جانشان انداخته بودند تا روحشان از سرما یخ بزند!


هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۵۵ جمعه ۱۹ آذر ۱۳۸۹

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
کلمات جدید:

آزکابان - دریا - خون - کارآگاه - فرار - دیوانه ساز - سرما - مرگخوار - شب - مبارزه



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹

دراگومیر دسپارد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۸ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۵:۵۴ جمعه ۲۶ اسفند ۱۳۹۰
از مدرسه جادوگري هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 11
آفلاین
تک شاخ - ممنوعه - تیر کمان - سانتور - هاگرید - اسب - حمله - تسترال - دفاع - جنگل
حس نفرت تمام وجودش را پر كرده بود ... نميدانست چرا بايد اين درس را با وجود همچون معلمي بخواند ؛ غولي دورگه و خون كثيف !!
هاگريد تعدادي تسترال وحشي و زشت آورده بود و اظهار ميداشت كه اينها ناز و زيبا هستند و هيچ آسيبي به كسي نميرسانند !
اصلا چه چيز باعث شده بود اين غول كثيف به خود اجازه دهد تا بچه ها را تا وسط جنگل ممنوعه ببرد ؟ جايي كه حيواناتي وحشي و كثيف مانند سانتور ها در آن ميزيستند ؛ جايي مخوف كه سال پيش لرد والا ولدمورت در آن ديده شده بود ...
خوب به ياد داشت روزي را كه كوييرل با بدني كه با لرد بزرگ تقسيم كرده بود به خوردن خون نقره اي رنگ اسب تك شاخ مي پرداخت ...
شيهه اي در فضا پيچيد و بچه ها سر خود را برگرداندند تا ببينند صدا از كجا نشات ميگيرد ... چند سانتور تيركمان به دست روبروي بچه ها ايستاده بودند و هر آن امكان داشت به سوي آنها حمله ور شوند ... در نظر دراكو راهي براي دفاع وجود نداشت اما هاگريد همچنان ميگفت : اوه اينها خطرناك نيستند بچه ها !

پایان


لطفا تاییدش کنین PLEASE

تایید شد!
باید کوتاه تر مینوشتی، ولی اینقد قشنگ و جالب نوشته بودی که نتونستم تایید نکنم.


ویرایش شده توسط دراگومیر دسپارد در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۸ ۱۹:۴۴:۳۶
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۸ ۲۰:۰۶:۴۱


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۳:۰۲ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹

روزبه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۱ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۲:۱۳ جمعه ۱۹ آذر ۱۳۸۹
از عاشق كه ساعت نميپرسن ...!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
تيركمان خود را بالا گرفته و همانطور كه زه را به سختي ميكشيد سعي داشت اسب تك شاخي را كه در كنار هاگريد وسط جنگل ممنوعه ايستاده بود هدف گيرد .
حركت تسترال در حال پرواز طوري بود كه هر لحظه امكان افتادن از آن ارتفاع وجود داشت و اين باعث ميشد نتواند به درستي نشانه گيري كند .
ناگهان اتفاق عجيبي رخ داد و باعث شد تعادل خود را از دست داده و با سر به زمين برخورد كند .
بالشت خود را چنگ زده و از خواب پريد . خواب درد ناكي بود ... حمله ي سانتور ها ... دفاع هاگريد از اسب تك شاخ ...

________________________________________

موندم ظهور ولدمورت چه ربطي داشت اين وسط ؟ (:-؟؟)

تایید شد!


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۶ ۱۲:۲۹:۱۳


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹

روزبه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۱ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۲۲:۱۳ جمعه ۱۹ آذر ۱۳۸۹
از عاشق كه ساعت نميپرسن ...!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
تيركمان خود را بالا گرفته و همانطور كه زه را به سختي ميكشيد سعي داشت اسب تك شاخي را كه در كنار هاگريد وسط جنگل ممنوعه ايستاده بود هدف گيرد .
حركت تسترال در حال پرواز طوري بود كه هر لحظه امكان افتادن از آن ارتفاع وجود داشت و اين باعث ميشد نتواند به درستي نشانه گيري كند .
ناگهان اتفاق عجيبي رخ داد و باعث شد تعادل خود را از دست داده و با سر به زمين برخورد كند .
بالشت خود را چنگ زده و از خواب پريد . خواب درد ناكي بود ... حمله ي سانتور ها ... دفاع هاگريد از اسب تك شاخ ... ظهور ولدمورت ...


____________________________________________

يه رول مسخره :دي

شما باید دوباره پست بزنید و کلمات داده شده رو بولد کنی یا بصورت برجسته بنویسی طوری که در متن مشخص و متمایز از سایر کلمات باشند. بعنوان مثال: هاگرید.


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۱۵ ۲۲:۴۳:۳۱







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.