بعد از ظهر گرمى بود وهرى در تخت خوابيده بود و داشت خواب مى ديد.
خواب هرى: هرميون و رون داشتند روى زمين غلط مى زدن و فرياد مى زدند : هرى كمك ،ما مسموم شديم.
هرى از خواب مى پره و
( به من چه دفعه ى اول هم اين كار رو كرد
).
و وقتى داشته مى لرزيده با خودش فكر مى كنه كه بايد به كلاس معجون سازى بره تا كمكشون كنه.
با كلى زحمت از روى تخت درمانگه بلند ميشه و پاى شكستش رو كه خانوم پافرى به علت رفتن به كوچه ى دياگون ،درمان نكرده بود به دنبال خود مى كشد.
همه سركلاسشون بودن و اسنيپ هم به هاگزميد رفته بود.
مغز هرى:
به طرف كلاس معجون سازى رفت و داخل شد ولى يك دفعه خشك شد چون اون روح مزاحم نفرت انگيز بد عنق اونجا بود.
اون داشت روى تخته نقاشى مى كشيد كه متوجه ى هرى شد.
گفت: خب خب خب ما اين جا چى داريم؟
هرى كه گلويش خشك شده بود بدون فكر جوب داد: دنبال پروفسور اسنيپ مى گردم.
تا هرى اين رو گفت سالازار و مورفين داشتند به در كلاس نزديك مى شدند ، و حرف مى زدند.
مورفين: من كه مى گم تمام جارو هاى مدرشه رو از چين بياريم.
سالازار : الانشم بيشتر از چيز ها چينى هستند.
مورفين: گفتى چيز؟
سالازار:
بدعنق با بجنسى گفت: آقاى مدير ما اين جا...
او نتوانست صحبتش را تمام كند چون هرى روى او پريد و شروع كردن به كشتى گرفتن.
سالازار : مورفين تو صدايى نشنيدى؟
مورفين: :hyp:
سالازار:
و او مورفين را به دفتر مدرسه برد.
در همان حال هاگزميد
اسنيپ داشت براى آيلين هديه ى روز مادر مى گرفت كه به بچه هاى ريونكلاو و گريفندور برخورد كرد كه كنار هم ايستاده بودند و داشتند گريه مى كردند.
اسنيپ داد زد: شما اين جا چى كار مى كنين.
لى گفت :آقا اجازه.
اسنيپ: نه. جيمز تو بگو اين جا چه خبره.
دافنه با قيافه ى معروفش به جيمز فرصت حرف زدن نداد و با گريه
گفت: ما به رون و اون ماد بلاد(mud blood) نه ببخشيد هرميون سم داديم تا هرى رو بكشونن اين جا ولى فكر كنم راست راستى دارن مى ميرن. :worry:
اسنيپ اول اين
وبعد اين
و بعد اين
مغز اسنيپ: من نمى تونم بذارم اونا بمى رن چون منو مى كشن و اون هرى هم با اون معجون سازى خرابش اين ها رو به جاى اين كه نجات بده مى كشه. چه گيرى كردم ها.
اسنيپ گفت:چه سمى بود ؟
همه:
اسنيپ:
و به مدرسه آپارات كرد.
مدرسه
هرى بعد از پيروزى در مقابل بد عنق سريع داشت توى كتاب اسنيپ دنبال پاد زهر مى گشت.
قسمت باهوش مغز هرى كه به اندازه ى نخود بود گفت: اصلا من بايد دنبال پازهر كدوم سم بگردم؟
اسنيپ وارد شد و بدون توجه به هرى پاد زهر بيشتر زهر ها را برداشت و به هاگزميد آپارات كرد.
هاگزميد
اسنيپ پاد زهر را به رون و هرميون داد و اون ها رو به بيمارستان منتقل كرد.
سه روز بعد
هرى درحالى كه پادزهر بيشتر زهر ها را در دست داشت به هاگزميد رفت و وقتى ديد كه دوستانش آن جا نبودن ، فكر كرد كه مثل ماجراى سال پنجم شده .
و بعد هم راهش را كشيد و رفت.
دليل كشاندن هرى به آن جا: مسابقه ى دو جادويى با پاى شكسته