صفحه اصلی
انجمنها
اخبار
گالری
دنیای هری پاتر
درباره ما
تماس با ما
آرشیو جادوگران
خوش آمدید، Guest
نمایش پروفایل
ویرایش پروفایل
اطلاعیهها
جغددانی 
خروج
تاریخ عضویت: 1391/06/13
تولد نقش: 1395/12/19
آخرین ورود: دوشنبه 25 تیر 1397 22:49
از: وزارت سحر و جادو
پست‌ها:
1513
خب... امروز اومدم تا مسئول دادگاه رو پس از بررسی های انجام شده معرفی کنم.
کسی که معرفی میکنم صد در صد حافظ عدالت در این دولت خواهد بود... و بهش اعتماد دارم.
ضمن اینکه لطفا دادگاه رو بلافاصله بعد از انتخاب فعال کنه و اولین مجرم رو محاکمه کنه. مجرم فعلی متاسفانه به جزایر بالاک هدایت شده... پس به یک مجرم جدید نیاز خواهیم داشت!
قاضی دولت و حافظ عدالت، کسی نیست جز ورونیکا اسمتلی.
با آرزوی موفقیت برای ایشان.
کسی که معرفی میکنم صد در صد حافظ عدالت در این دولت خواهد بود... و بهش اعتماد دارم.
ضمن اینکه لطفا دادگاه رو بلافاصله بعد از انتخاب فعال کنه و اولین مجرم رو محاکمه کنه. مجرم فعلی متاسفانه به جزایر بالاک هدایت شده... پس به یک مجرم جدید نیاز خواهیم داشت!
قاضی دولت و حافظ عدالت، کسی نیست جز ورونیکا اسمتلی.
با آرزوی موفقیت برای ایشان.
تاریخ عضویت: 1394/04/31
تولد نقش: 1396/09/23
آخرین ورود: یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 19:12
از: جهنم
پست‌ها:
80
سلام من یه کار بر عادی ام اما کتابای هری پاتر و همه شو سه بار خونده ام ومی تونم کمک حالتون باشم تو وزارت باید از کسی استفاده کنید که کمک به دیگران تو خنش باشه نه فقط حرف این از خصایص گریفندوری هاست . 
عمو نوروز نیا اینجا که این خونه عزا داره
پدر خرج یه سال قبل شب عید و بدهکار
چشای مادر از سرخی مثل ماهی هفت سینن
که ازبس تر شدن دائم دیگه کم کم نمیبینن
برادر گم پشت سرنگ های فراموشی
تن خواهر شده پرپر تو بازار هم آغوششی
توی این خونه ی تاریک کسی چشم انتظارت نیست
تا وقتی نون و خوش بختی میون کول بارت نیست
عمو نوروز نیا اینجا بهار از یاد ما رفته
روی سفره نه هفت سین نه نون نه ___
عمو نوروز تو این خونه تموم سااال زمستونه
گل وبلبل یه افسانه است فقط جغد که میخونه
بهارو شادی عید و یکی از اینجا دزدی
یکی خاکستر ماتم رو تقویم ما پاشیده
عمو نوروز نیا اینجا
پدر خرج یه سال قبل شب عید و بدهکار
چشای مادر از سرخی مثل ماهی هفت سینن
که ازبس تر شدن دائم دیگه کم کم نمیبینن
برادر گم پشت سرنگ های فراموشی
تن خواهر شده پرپر تو بازار هم آغوششی
توی این خونه ی تاریک کسی چشم انتظارت نیست
تا وقتی نون و خوش بختی میون کول بارت نیست
عمو نوروز نیا اینجا بهار از یاد ما رفته
روی سفره نه هفت سین نه نون نه ___
عمو نوروز تو این خونه تموم سااال زمستونه
گل وبلبل یه افسانه است فقط جغد که میخونه
بهارو شادی عید و یکی از اینجا دزدی
یکی خاکستر ماتم رو تقویم ما پاشیده
عمو نوروز نیا اینجا
چون حکایتی مگو رفته ام ز یاد ها...برگ بی درختمُ در مسیر باد ها
نیشها و نوشها چشیده ام...بس روا و نا روا شنیده ام
هرچه داغ را به دل سپرده ام...هرچه درد را به جان خریده ام
.... در مسیر باد ها....
هرچه داغ را به دل سپرده ام...هرچه درد را به جان خریده ام
.... در عبور سال ها.....
نه صدایی نه سکوتی نه درنگی نه نگاهی...نه تو را مانده امیدی نه مرا مانده پناهی
نیشها و نوشها چشیده ام...بس روا و نا روا شنیده ام
هرچه داغ را به دل سپرده ام...هرچه درد را به جان خریده ام
.... در مسیر باد ها....
هرچه داغ را به دل سپرده ام...هرچه درد را به جان خریده ام
.... در عبور سال ها.....
نه صدایی نه سکوتی نه درنگی نه نگاهی...نه تو را مانده امیدی نه مرا مانده پناهی
باسیلیسک ها می آیند...
تاریخ عضویت: 1394/01/26
آخرین ورود: یکشنبه 9 اسفند 1394 17:25
از: آنجا که عقاب پر بریزد...
پست‌ها:
212
درود بر نقاب پنج شیش عالم
آقا زیر پاتو یه نیم نیگا بندازی، یکیو می بینی به نام آیت الخودوم اوتو بگمنیوس. اگه لایق بدونی و مرگخوار(البته در آینده ای نه چندان دور)، ما رو هم تو اون لیستت به عنوان داوطلب داشته باش...
با تشکر
آقا زیر پاتو یه نیم نیگا بندازی، یکیو می بینی به نام آیت الخودوم اوتو بگمنیوس. اگه لایق بدونی و مرگخوار(البته در آینده ای نه چندان دور)، ما رو هم تو اون لیستت به عنوان داوطلب داشته باش...
با تشکر
Only Raven
.:.بالاتر از مرگ را هم تجربه خواهم کرد.:.
تاریخ عضویت: 1393/05/06
تولد نقش: 1399/02/31
آخرین ورود: یکشنبه 30 مرداد 1401 15:19
از: تبار مشتای آهنیم، زنده تو شهر دزدای پاپتیم
پست‌ها:
520
بنده هستم، از اون جایی که باید چند تا زندانی پیدا کنم بندازم تو آزکابان. 
every fairytale needs a good old-fashioned villain
حاجیت بازی رو بلده 
حاجی بودیم وقتی حج مد نبود... 
