فلور به سرعت تری را از بند رهانید و شیرجه ای زد وبا یک حرکت اکشن چوب دستی اسنیپ که داشت در هوا پرواز میکرد را قاپید و به سوی الفیاس وحشت زده یورش برد.
در این عین الفیاس که از ترس ردایش خردلی رنگ شد بود فریاد زد :
- بانـــــــــــــــــــــــــــــــــــو کمــــــــــــــــــــــــــــــــــــک...
با یه پرش جومونگی خودشو به آغوش بانو انداخت.
بانو که تحمل وزن سنگین الفیاس را نداشت تلو تلو خوران به عقب رفت و سپس با آخرین نیرویی که داشت الفیاس را به سمت کلونل که داشت ازپشت به طرف فلور یورش میبرد پرت کرد و کلونل دریک چشم بهم زدن به کتلت تبدیل شد!
الفیاس از جایش بلند شد لبخندی به بانو زد و به طرف بانو رفت...
تری و فلور با نگاه تحسین برانگیزی به بانو نگاه میکردند ....