امتیازات جلسهی دوم مامج! همونطور که اول نمرات جلسه پیش بتون گفتم، مشکلی نی اگه شما به عنوان تازهوارد یا حتی یه ارشد، چیزی رو بلد نباشید. به عنوان کسی که اومده واس یاد دادن ِ یه چی، اصن غَمم نی که شاگردای این کلاس، آکبند آکبند اومده باشن شرکت کنن و فدا سرتون.
آمّا! آمّا! وختی یه چی رو توضیح میدم [ چه توی متن تدریس، چه توی نقدم ] خوش دارم ببینم تأثیرش رو. جیرینگ؟
بریم سر نمرهها و نقدا!
گریفندور
رکس ویزلیسوتی دادی رکس؟
واقعاً در حد تو هست که من بت بگم "رولت رو یه بار بخون!" ؟!
در حد تو هس که بگم ناهماهنگی فعل و فاعل داری توی این جمله:
نقل قول:
هر کلاه و بنیان گذاری بودند که مشخصه گریفیندور را شجاعت معرفی کردند.
در حد تو هس که بت بگم "گریفی" و "تیکه پاره" وسط یه رول جدی-نوشتاری، ناهمگونی داره؟
باس بت بگم هرجای رولت که رسیدی علامت تعجب نذار، به جز نقاط اوج قضیه؟!
بعضاً یه سوتیهایی میدی که آدم دلش میخواد بهت کلاً دَه بده!
و امّا نقدت.
فقط میتونم بگم گریفندور یه ناظر خوب پیدا کرده!
در نهایت این که..
سوتیهای مسخره نده ویزلی! ~~> 28 !نویل لانگ باتمهوووم..
خب نویل!
اولاً که خب البته ما رول جدی به شکل گفتاری هم داریم، ولی عموماً توی طنزوجد، لحن نوشتهمون نوشتاریه.
دوماً که ازت کم کم انتظار میره اونقدر روی شخصیت ویولت شناخت پیدا کرده باشی که بدونی ویولت خعلی خشنطوره و الفاظی مث "عشقم" ازش شنیده نمیشه.
سوماً که دیالوگهای پشت سر هم این شکلی نوشته میشن:
نقل قول:
- ویو ، عزیزم .
- چیه الاف ؟
- همراه نمیخوای ؟
و غیره.
بعدشم، وات؟! اژدها؟! عامو اژدهامون کوجا بود!
کلهاژدری یورتمه برو!
مانورت روی شخصیتهای همکلاسیات خوب بودش. آباریکلا! سعی کن به شخصیتای ایفای نخش مسلّط باشی داوش.
بعدش من گیج شدم، ویولت مگه نرفته بود توی جنگل؟ ینی خب توی رول من مشخص بود که ویولت بچه ها رو ول کرده به امون مرلین و زیر شلواریش.
بعد چی شد که برگشت؟
بعد مگه نگفتی نویل داره با اتودش روی جونورش نقاشی میکشه؟! بعد چی شد که نویل فاصله گرفت؟ هرچند بار که میخونم، نمیفهمم. من از این پاراگراف:
نقل قول:
همه هرجوری که شد ، رفتن پیش یه دونه از اون جونورا و یه جوری خودشون رو مشغول نشون دادن ؛ ویکی با زیرشلواری تدی یه پاپیون درست کرد و گذاشت روی شاخ اژدهاش ، گیدیون برای اژدهاش گیتار زد و نویل هم برای اینکه یه کاری بکنه با اتودش روی پوست اژدهاش نقاشی کشید و بقیه ی داستان .
برداشت کردم که اوضاع گل و بلبله و ملت محشور شدن با جونورا.
بعد چی شد اینجا؟
نقل قول:
خب ، همه سوار اژدهاشون بشن .
همه ی بچه ها مضطرب هم دیگه رو نگاه کردن و هیچ کدوم تا حالا به این فکر نکرده بود که اونا عاتقشون رو به اون موجودات دل نازک ثابت کردن وگرنه قبل از نزدیک شدن به هرکدومشون ، از روی زمین محو میشدن .
نویل غافل از همه جا سرجاش وایساده بود و اصلن حواسش به بقیه نبود که حداقلش یه قدم رفته بودن عقب و اون از همه جلو تر بود .
- پسر ، چرا معطلی ؟
- کی ؟ من ، استاد ؟
- آره . برو جلو .
حواست باشه نویل. ابهام نباس داشته باشه رولت. ابهام، کَمَر بهترین سوژهها و قویترین داستانا رو میشکنه و تاپیکهای ادامهدار رو با خاک گور یکی میکنه. حواستو جمع کن پسر!
و اما در موردت نقدت..
عامو چیکاریه خو چرو ایقده خشونت؟!ایزی تایگر!
بعدشم من اشاره کرده بودم "ریزبینانه و دقیق"! ببین. نویل. نقد فقط ایراد گرفتن نیست. باس یه وختایی راهنمایی هم کُنی طرف رو. باس خعلی عمیق بری توی رولش و بزرگترین مشکلش رو بکشی بیرون و سعی کنی باهاش حل کنی اون مسئله رو. میگیری چی میگم؟
از اونجا که یه منتقد حرفهای نیستی، از نقدت نمره کم نمیکنم. و از اونجا که بار اولته که میای توی این کلاس و تا به حال نقدت نکردم، از اولین سؤالت هم چیزی کم نمیکنم. ولی بدون، این نمره یه نمرهی فُرمالیتهس الان! میگیری چی میگم؟ باس خعلی بری بالا واس یه سی ِ واقعی از مامج.
~~> 30!گیدیون پریوتگید، جلسه پیش چی گفته بودم بت؟ یادته؟
نقل قول:
دقیقاً چیزی که اگر شکلک نداشت، میشد به یه رول طنزوجد نزدیک شه. امّا دُز بلاهتش پایینه.
بهت توصیه میکنم انیمیشن ببینی. یا فیلم و سریالای طنز. راسّش، روونا منو ببخشه، میخوام یاد بدم چطور کاملاً احمقانه، جدی باشی.
اینو همیشه یادت باشه. رولای طنزوجد به شکل غیر قابل باوری احمقانهن. ینی خواننده میخواد سرت هوار بکشه که: «تو این موقعیت چه جای شوخیه؟!
» و مخوفترین موقعیتها رو، به ابلهانهترین شکل ممکنه توصیف میکنه.
من اینو جلسهی پیش گفتم و این جلسه حقیقتاً به شکل تحسینبرانگیزی بهش عمل کردی. امّا چیزی که فکر کنم درست متوجه نشدی اینه که
رول طنزوجد، طنز نیست!ببین رول طنز، از هیچ منطق و قانونی پیروی نمیکنه. ینی ببین، گیدیون توی یه رول طنز میتونه له شه زیر پای کلهاژدری و بعد نویل بادش کنه، اما توی طنزوجد، میشه بنویسی:
نقل قول:
شلـ... راستی.. افکت صدایی جا خالی دادن چه بود؟!
خب، گیدیون اگر دیر جنبیده بود، زیر پای کلهاژدری، دو بُعدی میشد و بعد به تلمبهای احتیاج داشت تا بُعد سومش را باز یابد.
به توضیحات استاد در مورد تکالیفش دقت کُن پسر!
نکتهی مهم: اونجا که پرانتز گذاشتی که "گیدیون را ! " ؟ لازم نبود حقیقتاً.
نقطه ها رو یادت نره گیدیون. اینو واقعاً باس به تو بگم؟!
شکلک جای نخطه رو نمیگیره! و اما نقدت..
خوووب بود گیدیون. فک کنم بشه ازت یه منتقد در آورد!
~~> 25 ! یوآن آبرکومبیبعضی وختا آدم واس امتیازایی که کم میکنه میخواد سرشو بکوبه به دیوار حتی.
تو بهترین شاگرد این کلاس بودی یوآن. جزو واقعیترین 30 هایی که جلسه پیش دادم. حواسپرت! حواست کجاس؟! گفته بودم توی تدریسم که:
نقل قول:
اما ظاهرش؛ لحنش؛ روایتش؛ همه و همه جدی.
اون شکلکا چیکار میکنن وسط پستی که قراره ظاهر جدی داشته باشه آخه روباه؟ پوف.
رولت عالی بود. واقعاً عالی بود. اما رول طنزوجد نبود! علیالقاعده اصن نباس نمره رو بگیری، ولی خب.. اگه اون شکلکا رو حذف کنیم، تو یه رول محشر نوشتی. پنج نمره میگیرم ازت و رول رو طنزوجد حساب میکنیم.
حوااااس پـــــرت!
در مورد نقدت..
مگه منتقدا چشونه؟
نقدت خوب بود به هر حال. از تواَم میشه یه منتقد در آورد.
~~> 25 !جرج ویزلیپسر، باز که ظاهر رولت دوشواری داره. یه سر به موزهی ویزنگاموت [ طبعاً توی ویزنگاموت!
] بزن. ظاهر پستات همونطور که جلسهی قبل اشاره کردم خعلی دوشواری داره پسر خوب.
نکتهای که از مراجعه به موزه متوجه خواهی شد اینه که اصن مهم نی شدّت و حدّت یه احساس چقده، ما هیچوقت از "دوتا شکلک پشت سر هم" استفاده نمیکنیم!
و در ادامه، همونطور که توی پست تدریسم اشاره کردم، ظاهر رول طنزوجد، جدیه! ینی نباس شکلک داشته باشه بابای رکس.
دشمنت شرمنده در ادامه. واس گذاشتن لینک، بالای پستت، اونجا که نوشته "اندازه" ؟! خب؟ دقیقاً بالاش عکس یه زنجیر هس. دیدی؟ روش کلیک میکنی و لینکت رو کپی میکنی و اسمش رو مینویسی و تادااا! لینک ِ شوما آمادهس!
نقدت هم خوب بود گرچه ظاهر عجیبی داشت. ینی یه نفس جمله ها رو گفته بودی و رفتی بودیا.
برادر ِ من، یه علامتی، نخطهای، تعجبی، چیزی! میگرخه خو بچه این نقدو ببینه که.
از نقدت نمرهای کم نمیشه، اما خب رولت به خاطر همون بحث طنزوجد نبودن.. هوومم.. نباس نمرهای بگیره.. ولی..
اوکی. به پاس ِ این جسارتت توی امتحان کردن یه سبک جدید، نصف نُمره رو برات رد میکنم. قبول؟!
~~> 20!فرد ویزلیتوی پست تدریسم اشاره کردم که "ظاهر" رول طنزوجد، باس جدی باشه. ظاهر جدی ینی نباس شکلک داشته باشه. درسته؟
و البته خب من تأکید نکرده بودم، لکن بدیهتاً شوما نمیتونی کلاسو ول کنی بری ول بگردی پنج روز دیه برگردی.
ظاهر پستت مقادیری دوشواری داره. به موزهی ویزنگاموت واقع در انجمن ویزنگاموت مراجعه کن. ببین، بین دیالوگ و توصیف بعدش دو تا اینتر زدن.
بین هر پاراگراف و پاراگراف بعدی دو تا اینتر زدن.
از دوتا علامت نگارشی در انتهای جمله استفاده نکردن. این که "شوکول بدید!." غلطه. یا نقطه، یا علامت تعجب! جفتشون با هم که نمیشه پسر خوب!
در مورد نقدت..
فقط احساس منه یا یه جورایی سر هم بندی کردی تکلیفتو؟
رولِت که خب طبق همون مسئلهای که توی جلسه پیش اشاره کرده بودم، طنزوجد نبود. از لحاظ ظاهر مشکل داشت که البته خب.. انتظار میره بعد ها تصحیح کنی این مشکل رو و ایرادی بت وارد نی به عنوان یه تازهوارد. لکن، بابت دقت نکردن به متن تدریس بت ایراد وارده. علیالقاعده نباس تکلیف اول پذیرفته شه، ولی خب چون به هر حال زحمت کشیدی و جرئتشو داشتی که یه سبک جدید رو امتحان کنی [ دس مریزاد گریفندوری!
] نصف نمره رو بت میدم. و چون نقدت واقعاً خیلی کَم بود.. دو امتیاز هم اینجا کم میکنم. Fair Enough؟!
~~> 18 ! امتیاز گروه گریفندور: 39
ریونکلا
لودو بگمنلودِر.
اتفاقاً طنزوجد رو اگه دُرُس بنویسی، دُز خندهش خعلی بالاتر از طنزه. به خاطر اون حماقتی که توی طرز نوشتنش هس. بین خودمون بمونه که اصن انتظارشو نداشتم همچی طنزوجد ِ قویای داشته باشی. دَس مریزاد پسر!
آما در مورد نقد. ببین، به نظر من این یه مهارته که تو بتونی از دید یکی دیگه رولت رو بخونی. از خودت بپرسی: «همه چیزایی که من میبینم رو اونم میبینه؟ اگه من خواننده بودم، حسی که نویسنده داره رو میگرفتم؟» و خیلی مسائل دیه که حالا تو این محفل نمیگنجه. بیشتر هم راستشو بخوای، میخواستم بچه ها نقد رو امتحان کنن و ببینم چند مَرده حلّاجن. علی ایّ حال، نظرا متفاوته خب.
~~> 30 حلالتر از شیر مادر! امتیاز گروه ریونکلا: 33
هافلپاف
فرد جرج ویزلیفرجو. ظاهر رولت نسبتاً خوب بود. خوبه که سریع گوشی دسِّت اومده که ظاهر رول باس چه جوریا باشه.
فقط حواست رو به پست تدریس جمع کن فرجو. توی پست من، اینطوری نشون داده شده که ویولت ملّتو ول کرده به امون زیر شلواری مرلین [
] و رفته. بعد چی شد؟ من نفهمیدم دقیقاً توی رولت چه اتفاقی افتاده؟! دوباره صحنهی تدریس رو نوشتی؟ راستش رو بخوای گیج شدم نسبتاً. چطوری فرجو نمیدونِس کله اژدری چیه؟! ویولت که نشونشون داده بود. چطوری اتفاقا دوباره افتادن؟
فرج. قراره توی ایفا، پست های دنباله دار بزنین. پست های "مرتبط به هم". اگه متوجه نشدی، پست قبلی رو دوباره و حتی سه باره بخون. سیستم کلاسهای هاگ هم همینه، استاد میاد درس میده و تکلیف شوما مرتبط به تدریس استاده.
در ادامه این که.. هووم.. طنزوجد همونطور که گفتم، یه چیزیه بین و طنز و جدی. استعداد طنز نوشتن رو توت [ توی تو!
] میبینم، ولی باس پرورشش بدی. بیشتر طنز باشه. بیشتر طنز بنویس فرج. یه سر به موزهی ویزن بزن و رولای طنز بر و بکس رو بخون.
رواله؟
این نمره، یه نمرهی فرمالیتهس چون همونطور که گفتم، هم بار اولته توی این کلاس شرکت میکنه و هم هدف آموزشه؛ نه رقابت. ولی انتظار دارم جلسهی سوم که اینجا میبینمت، دِل داده باشی به کار ها!
آباریکلا.
~~> 30!الادورا بلکحرفی نی. حدیثی نی. تو نشون دادی بالفطره طنزوجد نویسی دوری.
~~> 30 حلالتر از شیر مادر! نیمفادورا تانکستانکس!
حواست رو به پست تدریس استاد کلاس جمع کن! رول ِ "طنزوجد" بنویسید و من توضیح دادم توی پستم که رول طنزوجد باس ظاهرش جدی باشه و طبعاً ظاهر جدی.. شکلک نئاره.
این تکلیف الان کلاً اون چیزی نی که من خواستم و علیالقاعده نباس نمره بگیره. ولی چون تازهواردی و این اشتباها پیش میاد، نمرهشو نصف میکنم. حواستو جمع کن دختر!
در مورد نقدت.. خوبه! خوبه که میتونی ایرادهات رو تشخیص بدی و الان یه قدم جلویی. حالا وختیه که باس با خودت فک کنی: «حالا باس چیکارشون کنم؟» و جوابشونو پیدا کنی. چه با درخواست نقد از بقیه، چه با پرسیدن و چه با تکرار و تمرین!
نمرهی نقدت کامله.
~~> 20!اوون کالدوندس مریزاد.
همین که رولت روی لبای خواننده لبخند بشونه، یعنی بازیو بُردی. معمولاً رولهایی انقدر کوتاه، پختگی و جذابیت لازم رو ندارن. ولی این مهارت در موردت تحسین برانگیز بود که خعلی مختصر و مفید، تونستی کاری رو که باس، انجام بدی. حواست باشه ولی اوون. تو نشون دادی قبلاً [ رول قبلیت که نقد کردم ] و الان، که طرفدار رولهای کوتاهی. حواست باشه به خاطر این علاقهت، روی علّامهی دهر بودن خواننده حساب نکنی و رول ِ خام تحویلش ندی یه وَخ!
حواست هم به حجم استفادهت از "..." باشه. زیاد استفاده میکنی. این معمولاً نشونهی مکث و تردید و ادامه دار بودن جمله س. حلّه؟
و نقدت رو، حقیقتاً دوس داشتم. خوبه اوون. نقد ینی بعضاً آباریکلا و دس مریزاد گفتن و تشویق طرف به ادامهی راه. خوب بود اوون! راضی بودم ازت!
فقط..
ظاهر رول مهم نی؟! بزنم شَتَک دیوار شی؟!
~~> 30!باری ادوارد رایان چرو به درس اون استاد فشفشهی لامصب ایکبیری دقت نمیکنین آخه؟!
ظاهر رول جدیه! جدیه! جدیه!
چرو اسمایلی جیگر نداریم توی این سایت آخه؟!
ینی نباس شکلک داشته باشه!
از اونجا که با حذف شکلکا، یه رول طنزوجد قوی داریم [ در حقیقت یه رول طنز تحویلم دادی تو الان که چیزی نی که من خواستم. در اصل نباس نمره بگیره اصن.
] ، به جای این که کلاً نمرهتو ندم، پنج امتیاز ازش کم میکنم.
نقدتم خوب بود.
بوقی!
~~> 25!امتیاز گروه هافلپاف: 40.5 گرد شده به بالا ~~> 41!
اسلیترین
کنت الافازت نمیترسم! نمیترسم! نمیترسم!
اهم. شأن استاد کلاسو حفظ کنیم.
سرکِش "آ" رو نندازی! کلاهبردار!
شخصیتپردازیت قوی بود، ولی حالا که اینجایی، بذار یه چیزی رو بت بگم.
ببین الاف، من، تو، کلاوس، شاید دو سه نفر دیه، کتاب بچه های بدشانس رو خوندیم و میدونیم حکایت از چه قراره و جریانات بین الاف و ویولت و غیره چطوریاس.
آمــَــا! هیچوقت ِ هیچوقت ِ هیچوقت، فرض رو بر این نذار که خوانندهها میدونن تو کی هستی و از کجا اومدی و فازت چیه که به ویولت بودلر گیر میدی همهش. شفاف باش براشون! واضح باش! فرض کن هیچی نمیدونن از الاف. حتی نظر منو میخوای، یه اُلاف جدید بساز. همونطور که من یه ویولت جدید ساختم. ویولت بودلر ساحره، هعچ مربوطیتی به ویولت بودلر لمونی اسنیکت نئاره. یارو پس میفته این ویولت رو ببینه اصن!
رواله؟
روی طنز رول ِ طنزوجدت کار کُن. یه کوچولو باس دُزش بالاتر باشه.
دَس مریزاد به نقد! راضیم ازت!
ازت هم..
نمیترســـــم! ~~> 30!سیسرون هارکیسسام هارکیس. نکتهی اول هارکیس. همهی تکالیف رو توی یه پست بفرس هارکیس. دستت دُرُس هارکیس.
بعدشم این که جملهی "بر همه ی دانشآموزان صدق میکرد" غلطه. مثلاً باس بگی: "بی آزار بودن تکشاخ، شامل حال تمام دانشآموزان میشد جز.." الخ. گرفتی؟ ضمناً.. جلسهی قبل که من تک شاخ نیاورده بودم. چرو بهتون ناحق میزنی به دختر مردم؟!
حواست رو بده به پست تدریس. توی تدریس من سیستم اصن اینطوری نبود ها. ببین، کلاس اینطوریه: استاد درس میده، دانشآموز متناسب با تدریس معلم، تکلیفش رو تحویل میده.
جیرینگ؟
رول طنزوجدت خعلی خوب بود. راضی بودم حقیقتاً ازش. ولی بیا به جای (( و )) ، از « و » استفاده کن واس نقل قول وسط پاراگرافت. ینی ایجور:
نقل قول:
و با خودش فکر میکرد: «همه حق دارن از بودلرها متنفر باشن!»
که با گرفتن شیفت+ م و شیفت+ن ظاهر میشه.
علامتگذاری در انتهای جملات رو فراموش نکن. یه جاهایی از دستت در رفته بود. علامت تعجب.. نقطه.. هرچی!
آفرین. نقدت خعلی خوب بود! راضیم از نقدت! دَس مریزاد نوادهی اسلیترین!
~~> 30!آشاسوپا!
در حد تو نی که اشاره کنم یا رومی ِ رومی، یا زنگی ِ زنگی. یا بگو به فرض: «دانشآموزان بر سر ویولت ریختند و تا میخورد او را زدند.» [
] یا بگو: «دانشآموزا ریختن سر ویولت و تا میخورد، اون رو زدن.» این که "را" بیاری و بعدش مثلاً "زدن" بیاری، ناهماهنگی و عدم یکدستی پست رو باعث میشه.
نقطهها و علامتگذاری رو یادت نره آشا. این یکی هم بر حسب اتفاق در حد تو نی که بت تذکر بدم.
بیشتر توی کلاسم در مورد شخصیتت حرف بزن. اگه شرکت کردی بازم ینی. دَمِت!
اما در مورد نقد.. هدف همین بود. که برگردین نگاه کنید ببینید چه حسی بهتون دس میده بعد از خوندن یه رول از خودتون. به نظر من همین که این تمرین رو انجام دادی کافیه!
~~> 30!امتیاز گروه اسلیترین: 39