ریش بزی زیر نقاب!
- خبر فوری!... خبر فوری!... همین الان متوجه شدیم آیت الخودوم بگمنیوس در مصلای مرلین کبیر، سخنرانی ای تدارک دیدند. هم اکنون ارتباط مستقیم با خبرنگار اعزامی پیام امروز یعنی ریتا استیکر داریم... پس گوش و جان می سپاریم به یک آدم نیمه جان!
ریتا که هندزفری در گوشش می گذاشت رو به مجری اخبار کرد و با صدای زیرش گفت:
- با سلام خدمت همکار عسیسم. آیت الخودوم به طور ناگهانی درخواست سخنرانی کرده اند که بی سابقه بوده! طبق شایعات شنیده شده ایشون فوق العاده هم عصبانی هستند!
- ممنون خانم استی... ببخشید اسکیتر، از جو اون جا برامون بگید.
ریتا استیکر نگاهی تحقیر آمیز به خبرنگار کرد و ادامه داد:
- تعداد افرادی که اینجا هستن بسیار زیاده و همه مشتاق سخنرانی کوبنده آیت الخودوم می باشند. از طرفیم گارد وزارت تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری رو پوشش دادن! به گمانم قراره اتفاق بزرگی بیفته...!
سپس خبرنگار رو به مردم کرد و در حالی که تصاویر خانم استیکر و جمعیت در پنجره ای در گوشه سمت چپ بالای تلویزیون در حال کوچکتر شدن بود، ادامه داد:
- ملت همیشه هشیار جادو، امشب زیر فشارهای سنگین امنیتی در مصلای مرلین ریش بزی تجمع کرده اند که محل سخنرانیه آیت الخودوم اوتو بگمنیوس بود تا سخنان گوهر بار ایشان را گوش دهند. به گفته موش های دیوار که گوش هم دارند موضوع سخنرانی آیت الخودوم بگمنیوس پیرامون ریشی بزی زیر نقابی نامعلوم هست. اه... از اتاق فرمان میگن ایشون به همراه جت شخصیشون اومدن! ما هم با شما به دیدن این سخنرانی می رویم...
نیم ساعت بعد/محل سخنرانیدیگر تعداد نفرات به حدی زیاد شده بود که مردم مجبور بودند روی پنجه پاهایشان بلند شوند تا بتوانند سکو را ببینند. فضا پر از هیاهو و جیغ و داد بود تا اینکه آیت الخودوم اوتو بگمنیوس همراه سه چهار نفر محافظ تا شنل مسلح وارد شدند و با آمدن آن ها سر و صدا ها به اوج خودش رسید. آنگاه آیت الخودوم دستش را بالا برد و با این کار همه را به سکوت دعوت کرد.
- اهم... اهم... سلام و دورد بر امت جادویی. ما امروز، اینجا جمع شده بیدیم تا درباره موضوعی با یکدیگر به گفت و گو بپرداخته بیدیم و آن ریش بزی ای بید زیر نقابی که به دلایلی از نام بردن اسامی این دو بوقی معذور بیدم!
بهد صدایش را صاف کرد و ادامه داد:
- مدتی بیده بید بنده، این مرلین ریش بزی را تحت نظر داشته بیدم و می خواسته بیدم بدانسته بیدم چرا بی دلیل ناپدید می شود! تا اینکه فهمیدم این بوقعلی خان مغولییالیسمی با وزیر نقاب دار فعلی و حاج تراورز به دنبال حرام کردن بنده بوده بیدن!
فریاد کر کننده ملت سقف بی ستون آسمان را پاره کرد. همه با هم شروع به اعتراض کردند و خواستار خروج زدن مرلین و وزیر از سایت شدند. ولی با دخالت گارد وزارت و باتوم و کریشیو و این دنگ و فنگا نیمی از ملت را گاز انبری کردند تا بقیه از این کار آن ها ترسیده، سکوت کنند.
آیت الخودوم بگمنیوس هنوز سخنرانیش را تمام نکرده بود و به همین منظور بلافاصله به ادامه حرف هایش پرداخت چون می دانست الان است که ماموران سراغ او هم بیایند...
- ما از این به بعد با مرلینک و اون نقاب ماس خوری مخالفت کرده بیدیم مگر به ما سِمتی در وزارت داده بیدن! پس از همه شما خواسته بیدم به من در این امر مهم کمک کرده بیدید، باشد که رستگار شوید! آخرین حرفم هم این است که ما مرلینک ریش بزی و نقابک خانقوزی را به زیر خواهیم کشید! تکبییییییییییییییر!
به محض تمام شدن سخنرانی، ناگهان هوا سرد و شد و از گوشه و کنار، مه نقره فام غلیظی شروع به پیشروی کرد که همه را در ترس، غم و اندوه فرو برد. آیت الخودوم بگمنیوس سریع خودش را جمع و جور کرد و سوار بر جت F16 خود از محل گریخت!