هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: قوی ترین ساحره
پیام زده شده در: ۱۸:۲۱ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱
مک گونگال و بلاتریکس قوی ترین ها بودن .
بلاتریکس قبل از به آزکابان رفتن حتی قویتر هم بود .


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: ایا اوضاع اجنه بعد از سقوط لرد سیاه بهبود پیدا کرد؟
پیام زده شده در: ۱۸:۱۹ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱
جن های خونگی وضعشون تغییری نکرد لرد سیاه به اونا ربطی نداشت .


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: کارگاه ساخت ورد جادویی
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱
3.

نام ورد : ایر کاندیسندر

کاربرد : هوا را در شش ها فشرده می کند .

سازنده : فلور دلاکور

4.

نام ورد : ایلوشنین

کاریرد : توهم ایجاد می کند و فرد مورد نظر واقعیت را از توهم تشخیص نمی دهد .

سازنده : فلور دلاکور


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: کارگاه ساخت ورد جادویی
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱
1.

نام ورد : آکوآبادینوس

کاربرد : تمام بدن از جمله شش ها پر از آب می شود و باعث مرگ فرد خواهد شد .

سازنده : فلور دلاکور

2.

نام ورد : نیل انکولیتو

کاربرد :ناخن هایی بسیار تیز را در بدن شخص فرو میکند .

سازنده : فلور دلاکور



بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: خانه اصیل و باستانی گانت ها
پیام زده شده در: ۱۶:۰۰ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۱
ناگهان نسخه ی فلور فلورو از زمین بلند کرد بلند کرد وبالای سرش گرفت و چرخوند .

فلور با عصبانیت جیغ زد : منو بزار پایین تسترال تازه به دوران رسیده . هیپروگیف بی مغز . منو بزار زمین حالا . کروشیو .

اما هر دو فلور با هم جیغ زدن انگار فلور هم درد می کشید آماندا پرشی کرد و پای فلورو کشید و هر دو با سر به درون غار کوچکی فرود اومدن بقیه هنوز اون بیرون سرگردون بودن .

فلور گفت : بقیرم باید یه جوری بیاریم این جا بدون این که بزرگا بفهمن .

آماندا پیروزمندانه گفت : من میدونی چی جوری تریو بیاریم این جا.

سپس یک شکلاتو معلق کرد تا تری اونو ببینه و درست مانند پیشگویی آماندا تری هم توی غار اومد .

تری با تعجب گفت : شما این جا چی کار می کنین ؟

فلور به آرامی گفت : هیسسس . اینقدر سر و صدا نکن . بفهمن این جاییم کارمون تمومه .

تری پای ماریو که داشت از روی غار می پرید گرفت و کشید ماری هم با سر توی غار افتاد .

تری پرسید : این کار که اشکالی نداره ؟

دو و نیم ساعت بعد







بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: آموزشگاه مرگخواری
پیام زده شده در: ۱۵:۵۰ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۱
لینی اشتباه بزرگی کرد زیرا با این کارش اربابو به حالت عادی در اورد .

_ کروشیو ، مرگ خوارای احمق شما تو اتاق من چی کار می کنین . تسترالا . بیرون زوود .

مرگ خوارا در حالی که از درد به خودشون می پیچیدند از در بیرون پرت شدند .

لینی نالید : وای اثر معجون رفت حالا ارباب به حالت عادی بر می گرده بد بخت شدیم . ارباب ورقو ببینه .

مکثی کرد و به حرف خودش کمی فکر کرد و گفت : ارباب ورقو ببینه آگوستوسو خفه می کنه . با من کاری نداره .

سپس شاد و شنگول به کار های روزانش بر گشت . رز هم حرف لینی رو تایید کرد و آگوستوسو تنها گذاشت .

آگوستوس با بیچارگی فکر کرد : الآن ارباب منو خفه می کنه آخه چی کار کنم . نمی دونم . فکر کنم باید برم ورقرو بدزدم .

اما هنوز لبخند خوشحالی روی لب آگوستوس ننشسته بود که صدای فریاد لرد از اتاقش بلند شد .

_ آگوستووس ، بیا این جا .


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: چوب دستی های جادوگری!بهترین ایده چیست؟
پیام زده شده در: ۲۰:۵۲ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
نمی خوام بگم چوبدستیه خودم خیلی خوبه ، می خوام بگم موی پریزاد بسیار عالیه .

ققنوس یه حیوونه . تک شاخ هم همینطور ، هر چه قدر هم باهوش باشن عقلشون به انسان نمی رسه .

اما پریزاد عقل داره برای همین هم الیوندر یکم پشت سرش بد می گفت چون خود چوبدستی بهترین تصمیمو می گیره .


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: چرا ولدمورت جادوگر سیاه شد با اینکه می تونست یک جادوگر سفید خوب باشد
پیام زده شده در: ۲۰:۴۲ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
ارباب می خواست قدرت داشته باشه برای همین تو اسلایترین رفت .
اگه ارباب سفید بود فقط به جادوی خوب محدود می شد اما با بد شدن به جادوی سیاه محدود نشد اون می تونست از جادو های خوب هم استفاده کنه و این زیرکی اربابو می رسونه .

در ضمن اون دیده بخاطر این که از نوادگان سالازاره توانایی اول بودنو داره ولی اگه سفید می شد به خاطر سن کمش همیشه دوم می شد ، بعد از دامبل .


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: خانه اصیل و باستانی گانت ها
پیام زده شده در: ۱۱:۱۵ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
آماندا زد وزیر فرانسرو کشت و رفت تو و بلا با ناراحتی همون بیرون موند .

در جنگل ققنوس

جنگل بسیار ساکت بود و تنها صدای پای مرگخواران این سکوتو می شکست .

آماندا آرام گفت : ساکت بذارین اگه کسی اومد صدای پاشو بشنویم .
قرچ .

همه به طرف صدا برگشتند و تری رو دیدند که کاغذ شوکولاتی تو دستشه را به زمین انداخت و سرخ شد .اما
ناگهان تری متوجه شد رنگ مرگخواران پریده و دارند به پشت سر او نگاه می کنند تری چرخید و یک نسخه ی دو برابر خوشو دید که داره به کیسه ی شوکولات تو دستش نزدیک می شه .

از آن طرف یک بلاتریکس غول پیکر به آن ها نزدیک می شد .

ایوان متوجه نسخه ی خودش شد که استخوناش صد برابر بزرگتر بود .هنگامی که مرگخوارا به خودشون اومدن از هر طرف توسط این موجودات غول پیکر محاصره شده بودند .


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: خانه ی جغد ها
پیام زده شده در: ۱۰:۲۷ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
نقل قول:
عشق همیشگی من سارا قبول می کنی با من باشی ؟
میای تا ابد با هم با هم باشیم ؟
هیچ وقت از هم جدا نشیم و به عنوان زوج سیاه تاریخ شناخته شیم ، باورت می شه ، هر بار که کروشیو می زنی قلب من پرپر می زنه ؟!

قبول کن سارا
با عشق تام ریدل


گودریک که چشمانش داشت از شدت تعجب از حدقه در میومد گفت : مرلینا ، باورم نمی شه اون عاشق شده باشه . لرد سیاه عاشق شده باشه ؟! نه امکان نداره .

الفیاس هم که نامرو خونده بود سعی کرد خودشو متعجب نشون نده و گفت : من می دونستم ، اون ولدک خودشم عاشقه .

بانو در حالی که سعی می کرد یکم از الفیاش دور بشه گفت : خوب حالا ما میریم به ولدک حمله کنیم ، اون جا که دیدیمشون بهشون عکسو نشون می دیم و ما برنده ی همیشگی می شیم .

صبح روز بعد محل تمرین مرگخواران

گودریک از پشت بوته هایی که قایم شده بودن پرید و سر راهش دو سه تا بوته هم خورد کرد و به طرف جدید ترین مرگ خوارا شیرجه رفت . تری و فلور خشکشون زد .
ناگهان فلور بوته های له شدرو دید و با عصبانیت گفت : بوته هام . کروشیو .
و برای اولین بار طلسم کروشیورو اجرا کرد .
گودریک همون اول خورد زمین بلاتریکسم حساب بانو رو رسید .

الفیاس با ناراحتی گفت : آه بانو ، ویولت من .
سپس غش کرد .

نیم ساعت بعد شکنجه گاه

بلاتریکس فریاد زد : این جا چی کار داشتین ؟ الفیاس اون چیه تو دستت ؟


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۴ ۱۰:۵۸:۰۱

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.