1-
وقتی پرفسور از کلاس خارج شد همهمه ای میون بچه ها برپا شد.همه سعی داشتن زودتر طلسمهای جدیدو تمرین کنن تا هفته بعد مشکلی توی کلاس نداشته باشن.
هدویگ پشت یکی از میزها نشسته بود و در حالی که پرش رو زیر چونش زده بود داشت با چوب دستیش بازی می کرد.با خودش فکر می کرد که کدوم یکی از طلسمها برای اجرا مناسبتره.چشمش به کیفش اقتاد که قفلش خراب شده بود و هر هفته یه چیزی از توش گم می شد.تصمیم گرفت طلسم " مکستیل " رو روی کیفش اجرا کنه.
صحبتهای پرفسور رو به خاطر آورد.چوبش رو به سمت کیف گرفت.چوب دستی رو چرخوند و یه دایره فرضی کشید و گفت :"مکستیل"
ولی هیچ اتفاقی نیفتاد.ماروولو گانت که از کنار هدویگ رد می شد اینو دید و زد زیر خنده و در حالی که شکمشو از خنده گرفته بود گفت:
_تو هنوز بلد نیستی چوب دستیتو درست بگیری دستت؟!
هدویگ نگاهی به چوب دستی کرد و متوجه شد که اونو سر و ته دستش گرفته!
هدویگ:
چوبشو درست به دست گرفت و دوباره امتحان کرد.چوب دستی رو به سمت کیفش گفت...با گفتن "مکستیل" دایره ای فرضی روی هوا کشید.نوری نقره ای رنگ از چوب دستیش خارج شد و به کیفش برخورد کرد.به محض برخورد نور با کیفش هاله ای نقره ای دور کیف رو فرا گرفت.
هدویگ:چه آسون!
==========================
2-
یکی از پر کاربردترین طلسمها ، طلسم "واتابیو" هستش که برای پر کردن آفتابه به کار می ره!
این طلسم توسط شخص مرلین ساخته شده و خیلی پر کاربرده.به طوری که طبق گزارش وزارت سحر و جادو در جامعه جادوگری هر روز دو برابر تعداد جادوگرا از این طلسم استفاده می شه!
برای اجرای این طلسم حتما باید یه آفتابه جلوی شما باشه که پر نباشه!چوب دستی رو مستقیم به سمت دهنه آفتابه می گیرید و فکرتونو به این که شما به آب این آفتابه نیاز شدیدی دارید ، معطوف می کنید!
سپس لحظه ای هم به آفتابه مرلین فکر می کنید و طلسم "واتابیو" رو به زبون میارید!آفتابه پر در خدمت شماست!
==========================
3-
در زمان قبل از میلاد مرلین ، زندگی جادوگران از کشمکش بین سفیدی و سیاهی خالی بود.یعنی این درگیری ها خیلی کم بودن.جادوگرا بیشتر سعی داشتن دور از چشم ماگلا به زندگیشون ادامه بدن و به همین دلیل طلسمهایی که ساخته می شدن بیشتر برای کمک به زندگی بهتر بودن.طلسمهایی برای پخت و پز راحت تر ، مرتب کردن خونه ، تسریع رشد محصول و رشد سریع دامها از این قبیل طلسمها بودن.
در اون زمان طلسمهای دفاعی و یا طلسمهایی برای مبارزه کمتر ساخته می شدن.
بعد از میلاد مرلین و با پیشرفت جامعه جادوگری ، طلسمهای قدیمی جای خودشونو به طلسمهای پر کاربرد جدید دادن.به طوری که با پیشرفت جادوگری طلسمهایی ساخته شدن که کاربرد چند طلسم قدیمی رو به طور همزمان داشتن.به این ترتیب بیشتر طلسمهای ساده قدیمی از یاد رفتن و جایگزین هایی مناسبتر جای اونها رو گرفتن.
البته یه سری از طلسمهای قدیمی هم هستن که خیلی خوب و قوی هستن.سازنده های اون طلسمها اکثرا از نابغه های دوران خودشونن.از این طلسمها به عنوان طلسمهای باستانی یاد می شه.در بیشتر مواقع اجرای این طلسمها خیلی سخته و به قدرت جادویی زیادی نیاز داره.به همین دلیل خیلی ها از به کار بردن اونها عاجزن.البته این طلسمها جزء استثنا ها هستن و بیشتر طلسمهای گذشته ساده بودن و اجرا کردنشون آسون بود.
چون طلسمهای قدیمی کاربرد زیادی در زندگی روزمره داشتن ، پس خیلی ها اونها رو یاد گرفتن و استفاده می کنن.تعداد معدودی از اون طلسمها هنوز هم هستن و تعداد بیشترشون توسط طلسمهای چند کاره جایگزین شدن.
پس جادوگرا باید همونطوری که طلسمهای قوی و چند کاره جدید رو یاد می گیرن ، طلسمهای باستانی و همینطور طلسمهای قدیمی که براشون جایگزین خوبی پیدا نشده رو فرا بگیرن و استفاده کنن.