صبح یک روز دل انگیر از خواب بلند شدم و رفتم تا تو حیاط نرمش کنم
همینط ور که تو حیاط راه میرفتم نور ممد رو دیدم که اونم داشت نرمش میکرد , بهش گفتم نور ممد بیا با هم نرمش کنیم اونم گفت باشه کریچ مایه ی افتخارمه که با تو همراه باشم
هنوز دو دور دور حیاط نزده بودیم که نور ممد خسته شد و رفت طرف یک تخته سنگ تا روش بشینه بهش گفتم چی شد نوری خسته شدی؟ گفت اره میخوام یک نفس تازه کنم
در همین حال که یک ابولهل جلوی نور ممد ظاهر شد
ابولهل:نوری اگه میخوای اینجا بشینی باید به سوال من جواب درست بدی اگرم اشتباه گفتی چون بچه بامرامی هستی و من زیاد حال کشتن ندارم و از همه مهمتر رفیق کریچ هستی کارت ندارم و فقط نمیتونی رو سنگ بشینی
نور ممد که وقتی خسته میه قاطی میکنه گفت برو عمو من خودم لاط هاگوارتزم تو داریبرای من تعیین تکلیف میکنی؟
ابولهل که تا حالا کسی رو ندیده بود که این طوری باهاش صحبت کنه یک لحظه هنگ کرد ولی زود خودش رو جمع کرد و گفت سوال اینه من خطرناک ترم یا یک اژدهای افغانی
من که میدونستم اژدهای افغانی خطرناک تره اومد بهش برسونم ولی نور ممد محلت نداد و گفت اینجا منم که سوال میکنم اگه راست میگی به سوال من جواب بده من خفن ترم یا جاسم اگه جواب دادی میزارم بری اگه نه باید یک دور به من کولی بدی
خداییش سوال سختی کرده بود منم جوابش رو نمیدونستم چه برسه به ابول
ابول که خیلی تعجب کرده بود همین ور خیره به نور ممد نگاه میکرد بعد یک مدت نور ممد گفت وقتت تمومه الان باید به من کولی بدی , من دیدم این نوری خیلی داره تند میره و هر آن ممکنه توسط ابول به هلاکت برسه دستش رو کشیدم گفتم بریم من بهت کولی میدم , اما نور ممد ول کن نبود و خودش رو خلاص کرد و رفت رو گردن ابول نشست و هی هی گفت
من دیدم این عقل تو کلش نیست بی خیالش شدم رفتم جاسم رو پیدا کنم تا بقیه ی روزم رو با اون ورزش کنم . نیم ساعت بعد که برگشتم انتظار داشتم جسد نور ممد رو ببینم ولی دیدم ابول در حالی که نور ممد پشتشه داره دور زمین میگرده
تا اخر شب ممد پشت ابول بود و فکر کنم یک صد دوری دور حیاط زدن
( خیلی مزخرف بود میدونم ولی سوالت سخت بود نوری متقاعد نمیشه وگر نه معروف نمیشد)


3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

جانوران جادویی اغلب رام نشدنی و خطرناک هستند اما تعداد معدودی از انها وجود دارد که یا ذاتا رام هستند و یا پتانسیل رام شدن را دارند از جانوران ذاتا رام میتوان به ققنوس و از جانورانی که پتانسیل رام شدن را دارند میتوان به هیپوگریف اشاره کرد
البته این توضیح در مورد جانوران جادوییست چرا که در غیراین صورت ما جانوران رام شدنی و نشدنی ماگل نیز داریم که در دنیای جادویی زندگی میکنند
ققنوس و تسترال و هیپوگریف و جغدها و و تک شاخ ها همگی از جانوران رام شدنی هستند چرا که همگی محل زندگی مشخص دارند و کمابیش از هوش بالایی برخوردارند

:نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)

-"به به...سلام جناب نور ممد...چه خبر؟"
نور ممد که انگار تمرکز روی بمب هسته ای رو از دست داده باشه ،جیغ میزنه:
-"اه...تمرکزم رو بهم زدی...این ساحره ها همیشه مایه دردسرن!"
من که بدجوری بهم بر خورده بود،موهایم را به عقب دادم و با اخمهای درهم کشیده از انجا دور شدم.
چند لحظه بعد:
-"من واسه چی رفته بودم پیش این جادوگره؟اخ خدای من!این که یکی از تکالیف بود!"
من با سرعت تمام بطرف نور ممد برگشتم که داشت سعی میکرد به یک موجود وحشی نزدیک بشه.
آیدی فریاد زنان جلو می امد .نورممد هم که سخت مشغول کارش بود،کمرش رو راست کرد تا هوایی بخوره و دوباره ادامه بده ولی...با دیدن آمن که با آن هیجان و سرعت بطرفش میدویدم،میخ و بعد از جند لحظه فرفره شد و بدو که رفتیم!
اخرش نفهمیدم به چه دلیلی انطور پا به فرار گذاشت.یا فکر کرد که زلزله شده و یا اینکه ترسید بهش بخورم و ...آسلامیوس!بهر حال با اینکار نورممد کاملا قانع شد و دیگه سراغ اون حیوون مهاجر نرفت تا او رو رام کنه!

2:طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)
تیبو ،جن خاکی و تک شاخ

3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

وزارت جادو حیوانات و جانداران جادویی را به پنج دسته تقسیم کرده است:

1)جاندارانی که بسیار خطرناک هستند و حتی توسط جادوگران حرفه ای هم قابل رام شدن نیستند و به انها اسیب می رسانند.مثل:اژدهای شاخدم مجارستانی،آکرومانتیولا
2)خطرناک که جادوگران حرفه ای و با تجربه توانایی رام کردن انها را دارندمثل:اسب بالدار،اوکمی و...
3)قابل رام شدن توسط جادوگران کاردان مثل:افعی آبی و مکلد مالاکلا و...
4)این جانوران اصلا خطرناک نیستند و اهلی میشوند.مثل:دیریکال و پری و...
5)این جانوران در واقع کسل کننده و خستگی برانگیزند مثل:
چترک،کرم فلوبر و ...

دیگه دلیلش رو باید از وزارت پرسید.
ولی جانورانی مانند جغد که بدلیل اینکه اعمال وحشیانه انجام نمیده،ققنوس که هوش بالایی داره و سعی بر انجام عمل خطرناک نداره و یا گربه که سعی بر اعمال وحشیانه نداره کاملا مشخصه.

با احترام
A.M

نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است
هگر : ای مستعد من من با این هیکل نمی تونم اینو رام کنم حالا تو فسقلی میخوای اینو رام کنی ! یا ریش مرلین !
نور ممد : این که چیزی نیست من اجدها تو گسرمون رام میکنم اینا کاره ریز ممده حالا کار داشت من اومدم جاش !
هگر : ای بابا خودت میدونی واسه ده امتیاز ما داریم خودمونو جر میدیم این میخواد یه حیوونو رام کنه دیگه چیکار دارید ولی پسره خوب نمیتونی اینو رام کنی نگاه کن من که به اژدها میگم ناز ولی دندون های اینو نگاه کن : وای چه نازه بیا این 1000 گالیونو بگیر بده من خودم رامش میکنم
نور ممد : حالا چون تو میگی باشه

10 دقیقه بعد
هگرید : آخ واخ مردم نه آخ ول کن نه آخ اوه ووف


جغد : به راحتی رام میشود و نامه ها را به این طرف و اون طرف میبرد و خیلی حال میده محانی ام کار میکنه !

هیپو گریف : هیپو گریف جزو حیواناتی است که رام میشود و در صورت رام شدن میتوان از آن به عنوان اسب پرنده استفاده کرد

سوال سوم :
جغد : سعی بر اعمال وحشیانه ندارد
تکشاخ : هوش زیاد و همچنان وحشیانه عمل نمیکند
گربه : خانگی و هوش بالا
ققنوس : دارای هوش بسیار بالا است
هیپو گریف : هوش بالا
ماهی اژدها : محل زندگی مشخص
موش : سعی بر اعمال وحشیانه ندارد
وزغ : باز هم سعی بر اعمال وحشیانه ندارد

1.نور ممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند، اورا متقاعد کنید که این کار بسی احمقانه است(با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن این سوال 10 نمره دارد)

اکتاویوس داشت از هاگزمید به سمت هاگوارتز برمیگشت.تو راه همان طور که داشت حرکت میکرد چشمش به یه ادمی افتاد که داشت با یه چیزی توی قفس سرو کله میزد.اکتاویوس به طرف نزدیک شد و گفت:سلام همشهری!مشکلی داری؟اون تو چیه؟
طرف:سلام!اسم من نور ممده!میخوام اون حیوون رو رام کنم.ولی نمیدونم چرا هی جفتک میندازه؟
اکتاویوس:اسم منم اکتاست!حالا چه حیوونی هست؟
نور ممد:خب یه نیزله!ولی نمیدونم چرا با من دوست نداره رفیق بشه؟فکر کنم از یه چیزی ناراحته!
اکتاویوس به قفس نزدیکتر شد وگفت:خب بذار یه نگاهی بهش بندازم!معمولا یه نیزل با همه رفیق میشه!
ولی یکدفعه خودشو به 3 متر عقب تر پرت کرد.اکتاویوس همون طور که نفس نفس میزد گفت:دیوونه شدی!اونکه یه شیمره!اونو از کجا اوردی؟
نور ممد:نه!اون یه نیزله!اونو از یه تاجر یونانی خریدم!خیلی حیوون جذابیه!حالا هم درشو باز میکنم تا باهاش بیشتر اشنا شی!
اکتاویوس فریاد زد:نه!این کارو نکن!
ولی دیر شده بود. و نور ممد در قفس رو باز کرد و اون حیوون که به طور حتم شیمربود از قفس بیرون پرید.
نورممد به شیمر گفت:اسم اون اقا اکتاست!اون فکر میکنه تو حیوون خطرناکی هستی!برو بهش نشون بده که چقدر مهربونی!برو لیسش بزن و دمی واسش تکون بده!
اکتاویوس که داشت از حال میرفت به نظرش رسید که شیمر داره از نور ممد پیروی و اطاعت میکنه.چون به طرف اکتاویوس برگشت و دندونای تیزش رو واسش به نمایش گذاشت.اکتاویوس به خودش گفت:عجب غلطی کردم!بالاخره این فضولی کار دستم داد.
اکتاویوس سریع بلند شد و با تمام توانش به سمت هاگوارتز دوید.نور ممد که این صحنه رو دید رو به شیمر گفت:برو نیزل کوچولو!بهش ثابت کن که تو حیوون خوبی هستی!
و شیمر هم به دنبال اکتاویوس حرکت کرد!

2:طبق قاعده داده شده،دو جانور را نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام ببرید (5 نمره)

هیپوگریف،نیزل

3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شده(درس امروز بنویسید) حداقل 6 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها رو از چه قاعده ای بدست اوردید(منظور از قاعده همان 3 قاعده ایست که نام برده شده و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

الف)کاکلی که محافظ اسب هاست و در انگلیس و ایرلند جنوبی یافت میشه.این جانور هم دارای محل زندگی هم هوش و ذکاوت و هم اینکه وحشی نیست.
ب)هیپوگریف که حیوان مفیدی هست و در انگلیس و بریتانیا یافت میشه.دارای هوش بالا .و میتونه در بیشتر جاها زندگی کنه.چه در یه اتاق کوچک و تاریک و چه در جنگل(بر اساس کتاب های 3 و 5)
پ)مرغک زرین که در قدیم در بازی کوییدیچ استفاده میشد و در همه جا یافت میشه.این حیوان وحشی نیست.
ت)نیزل که راهنمای جادوگرانی است که راهشان را گم کردن.این حیوان از هوش و ذکاوت بالایی برخورداره و وحشی هم نیست.
ث)توپک که یکی از محبوب ترین جانوران دست اموز خانگیست و موجود مطیع و ارامیست که میتوان ان را در اغوش گرفت.این حیوان وحشی نیست و محل زندگی معینی دارد.
ج)برقک که مهارت خاصی در پیدا کردن اجسام براق دارد و جادوگران از انها برای پیدا کردن گنج استفاده میکنن.این جانور از اون 3 قاعده فقط دارای محل زندگی است و دو ویژگی دیگر را ندارد.اون هم به این دلیل که اون در مکانهایی که زمینش از خاکه بهتر میتونه زندگی که تاجاهایی که سنگه.چون عادت دارد مدام زمین رو بکنه.

*********************************
توجه!!!!!!
نام گروه من ریونکلاوست و اسمم هم اکتاویوس پیر.یادت نره توشرح امتیازات بنویسی!امیدوارم مثل دفعه قبل که یادت رفت و ننوشتی نباشه!

نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است
نور ممد توي محوطه هاگواتز نشسته بود روي زمين و داشت با يه كرم فلوبر ور ميرفت تا رامش كنه
-مورگان الكتو : خله گفتم حيوان رام نشدني .
هوم باشه خب اينم وحشتناكه كه
نورممد خيلي آروم داشت ميرفت به سمت يه اسكروت دم بنگي نه دم انفجاري ميرفت تا ازش براي مهماني امشب دعوت كنه چند تا از بچه هاي با مرام هم داشتن تماشاش ميكردن
نورممد : اسكروت قشنگ من بيا پيشم گلم واست زير شلواري ميخرم ها
اسكروت كه در فاصله كمي از نورممد وايساده بود تا چشماش از نور زياد كور نشه غرشي كرد و عقب تر رفت
جاسم : هي نور ممد بايد ازش عاشقانه دعوت كني شاخه گل بدم
نورممد يه شاخه گلم ميگيره دستش و جلو تر ميره كه يهو كورممد با جارو جلوش سيز ميشه
كورممد : تو كي هستي
نورممد : منم ديگه نورممد
كورممد مشتش رو آروم براي نور ممد وا ميكنه تا چيزي رو كه تو دستشه بهش نشون بده
كورممد : اين اسنيچه ؟آره ؟گرفتمش
نورممد : آره برو مسابقه رو تموم كن .
و حالا نورممد دوباره با اسكروتش تنهاست
اما چند تن از بچه ها كه متوجه كار اشتباه نورممد شدن ميرن نصيحتش كنن
- داداش نكن اين كار ها رو اين تو مهموني ميخوردد ها
- نه دلم ميخواد باهاش برقصم
- اه خوب با من برقص به شرطي كه بزاري عينك دودي بزنم
- نه اين خوشگل تر از تو هستش
- هوم باشه ولي گوشت رو بيار
نورممد گوشش رو تا فاصله معيني نزديك ميكنه به دوشيزه گرامي و به حرفاش گوش ميده
نورممد : باشه حق با توست من داشتم كار احمقانه اي ميكردم و گل رو ميده به دوشيزه گرام .
2- ققنوس و تسترال ها و هيپوگريف . ابولهول
جانواراني كه تربيت ميشوند جانوراني هستند كه ميتوانن به راحتي با محيط انساني رابطه برقرار كنند و با توجه به خواسته هاي انسان ها رفتار كنند انها ميتوانند بسياري از كار هاي خود را كنار گذاشته يا آنها را درشرايط كنترل شده اي انجام دهند و به كسي آسيب نمي رسانند حتي ميتوانند كارهايي را كه از آنها خواسته شده را انجام دهند
تك شاخ : با توجه به اينكه تنايي رو ترجيح ميدن داراي محل زندگي معيني هستن
ققنوس : اين موجود قدرت بسياري داره كه تنها در اداره خودش ازشون استفاده ميكنه و همين باعث ميشه كه بشه با رفتار هاي موذيانه تربيتش كرد . و البته از هر كسي ساخته نيست هوش بسيار بالايي داره
ماهي مركب غول آسا : داراي محل زندگي معينه
جانواران دريايي : محل زندگ معين و هوش بالا
برقك : محل زندگي معين و نداشتن اعمال وحشيانه
تسترال : محل زندگي معين هوش بالا
كرم فلوبر : محل زندگي معين نداشتن اعمال وحشيانه
ابولهول : محل زندگي معين هوش بالا

نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)
ایگی:نورممد مگر بهت نگفتم نمیشه اینا رو رام کرد.
نورممد:پرا ایگی ولی داداش کورممد گفت که همه چیز با تلاش درست میشه حتی رام کردن جانوران.
در همین لحظه جانوری مهاجر پشت او ایستاده و در حال تیز کردن ناخن هایش هست.
ایگی:بابا نور ممد به خدا نمیشه رامش کرد بیا این ور تا نرفتی پیش پدر مادر هری.
نورممد:نه تا این حیوان رو راضی نکنم تا برام کار کنه از اینجا نمیرم.
ایگی:ای خدا بعضی جانوران هستند که هوش ندارند و وحشی نیستند و یک جای مشخص زندگی میکنند ولی اگر حیوانی این خصوصیات را نداشته باشه انسان رو میکشد.
یک دفعه نورممد جو گیر میشه و بلند میشه دستاش رو رو به اسمان میگیره و فرید میزنه:جان من فدای خاگ پاک میهنم
و در این لحظات بود که مهاجر اماده شده و به نورممد عزیز حمله کرده.
1 دقیقه سکوت برای ایشون.بفرمایید خرما بخورید.
-----------------------------------
2:طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)
1-اسب:اسب حیوان هست که به اسانی رام میشود.کافی هست این کار را بلد باشی.این حیوان مطیع تو شده و کارهایی که بگی رو انجام میده.
2-جغد:اسانترین رام کردن مال حیوانی هست به نام جغد که با خریدش خود به خود از ان تو میشود.و هوش سر شاری دارد.
--------------------------------------
3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

جغد:
1:هوش نسبتا بالایی
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
اسب:
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3:دارای محل زندگی مشخصیه
گربه:
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
عقاب:
1:هوش نسبتا بالایی
3:دارای محل زندگی مشخصیه
طوطی:
1:هوش نسبتا بالایی
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3:دارای محل زندگی مشخصیه
ماهی:
1:هوش نسبتا بالایی
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3:دارای محل زندگی مشخصیه
میمون:
1:هوش نسبتا بالایی
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3:دارای محل زندگی مشخصیه

نمایشنامه:
من و نورممد در منطقه ای دور دست داخل غاری عظیم که در آن چیزی جز صدای نعره ی یک ترول دیده نمی شد، ایستاده بودیم.
نور ممد که انگار اختیار از او سلب شده بود، با صدای گوشخراشی تاٌکید می کرد: ولم کن... من باید برم... ولم کن... می خوام رامش کنم.
در حالی که آستینش را می کشاندم تا او را از حرکت بازستانم، گفتم: نه! تو نمی تونی اون رو رام کنی اون...
اما قبل از این که صحبتم را به پایان برسانم، او آستینش را از میان انگشتان من آزاد کرد و وحشیانه به طرف داخل غار هجوم برد.
از پشت سر فریاد می کشیدم: صبرکــــــــــــن..!
اما او نه تنها به حرف من اعتنایی نکرد، بلکه مصمم تر از قبل به راه خود ادامه داد. او همان طور به اعماق غار؛ به عبارتی به یک ترول خطرناک و گرسنه نزدیک می شد. من باید جلوی این کار را می گرفتم. اما باید این واقعیت را نیز قبول می کردم که از دست من هیچ کاری برنمی آید.
سرانجام نورممد به ترولی که فریادهای مکررش لرزه بر اندام می انداخت، نزدیک شد و سپس با نیشی که تا بناگوش باز شده بود، جلو رفت.
ترول ابتدا هیچ حرکتی از خود به نمایش نگذاشت. نور ممد نیز از این فرصت استفاده کرد و در حالی که هنوز لبخند گشادش روی لبش خودنمایی می کرد، گفت: من... من اومدم رامت کنم.
من از آن پشت ناله ای سر دادم و رویم را برگرداندم. هر لحظه منتظر اتفاقی ناگوار بودم.
نور ممد دوباره لب به سخن گشود: شنیدی چی گفتم؟... اومدم رامت کنم..!
در همان لحظه ترول با صدایی وحشتناک تر از قبل قدمی برداشت که به اندازه ی قد نورممد و شاید هم بیش تر بود. او نیز در حالی که به خود می لرزید، من و من کنان گفت: ممممن... اومممممدم..!
نور ممد دیگر نتوانست حرفش را ادامه بدهد؛ چون به چماقی گران قیمت چشم دوخته بود که به طرزی حرفه ای به طرف بالا گرفته شده بود و هر لحظه امکان داشت به طرف پایین متمایل شود.
نور ممد حتی وقت نکرد که چوبدستی اش را بیرون بیاورد؛ چون در کمال ناباوری دید که چماق در حال برخورد با آن است.
بعد از آن تنها چیزی را که جلوی خود یافتم نور ممد بود که با درماندگی آه و ناله می کرد و همچنین ترولی که در حال نزدیک شدن به من و نور ممد بود. چوبدستی ام را بیرون کشیدم و طلسمی را به طرف ترول فرستادم.
دیگر به پشت سرم نگاه کردم تا ببینم آن ورد اثر کرده است یا نه؛ چون در همان لحظه با عصبانیت یقه ی نور ممد را کشیدم و گفتم: فرار کن..!
بعد از آن هر دو با هم پا به فرار گذاشتیم. دریغ از آن که ترول همان طور به بیرون از غار نزدیک تر می شد..!

پیام اخلاقی: هیچ گاه سعی در رام کردن یک ترول نکنید!

سوال اول:
فکر می کنم هیپوگریف می تونه جزو این دسته باشه؛ چون: 1- دارای هوش و ذکاوته. 2- زیاد سعی نمی کنم خشونت نشون بده. 3- محل مشخصی هم برای زندگی داره که فکر می کنم اروپا باشه. غول ( من این رو تو کتاب خوندم). آن هم: 1- ممکنه هوشش خیلی زیاد نباشه اما بالاخره تا حدودی دارای هوش هم هست. 2- بر خلاف ظاهر وحشتناکش زیاد خطرناک نیست و کاری به کار کسی نداره. فقط اگر عصبانی شه خطرناک می شه اما در کل میل زیادی به کشتن و خشونت نداره. 3- مکان مشخصی برای زندگی دارن. مثلاً معمولاً تو کوهستان ها و غارها زندگی می کنن.

مقاله:
1- هیپوگریف: هر سه رو داراست. یعنی هم هوش داره، هم سعی بر اعمال وحشیانه نداره و هم مکان مشخصی برای زندگی داره.
2- غول: زیاد سعی بر اعمال که از خشونت منشاٌ می گیره نداره. و تقریباً کاری به کاری کسی نداره در صورتی که... (بالا گفتم!)
3- ترول: همه ی ترول ها تا حدودی با هوش هستن. اما بعضی از اون ها که باهوش تر بودن برای نگهبانی استفاده استفاده می شدن. بنابراین مهار می شن. از طرفی مکان مشخصی برای زندگی دارن. کوهستان، جنگل و رودخانه.
4- سالاماندر: سعی بر اعمال وحشیانه ندارد.
5- هورک لامپ: سعی بر اعمال وحشیانه نداره.
6- آگوری: مکان مشخصی برای زندگی داره و از طرف باهوش هم هست.
7- سانتور: محل مشخصی برای زندگی داره. سعی بر اعمال وحشیانه نداره. و باهوش است.

طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)

تک شاخ و جروی


قاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

هوش نسبتا بالا : ابوالهول، نیزل، ققنوس
سعی نداشتن بر اعمال وحشیانه : نوپک، رنگینک
محل زندگی مشخص : نشانک، گیس جنبانک، سمندر

سلام.
1:نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)


بيا عزيزم. بيا قربونت عمو نور ممد قاقاليلي -جيمز دارد.

من:ها كيه ؟
نور ممد : كيه؟
من:دنيس، چي كار مي كني نورممد؟
نور ممد : هي...هيچي اين اژدها نمي ياد زن داداش دوستم شه گفتم بيام خرش كنم.
من: چراتو ؟خودم لازمش دارم ،مي دوني يك دوست دارم..
نور ممد:نه بابا.
من: جان ما نگو نه نمي شه.
نور ممد :نه نمي شه.
من:
نور ممد :
من:تموم؟
نور ممد:
من:باشه
حالات نور ممد:
من:
دوباره:
من:
نور ممد:
اول:
دوم:
سوم:
من:
نورممد:
من::banned:
نور ممد:
من:
و:

و به اين صورت نور ممد متقاعد شد كه بدون هيچ حرفي اژدها را به من بده.


2:طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)

1:افعي آبي
2:بد چنگ


+مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

سازمان ساماندهي و نظارت بر امور موجودات جادويي به طبقه بندي تمامي جانوران،آئميزادگان و ارواح شناخته شده پرداخته است.اين طبقه بندي راهنماي موجزي براي درك ميزان خطرناكي هر موجودي است.اين پنج گروه عبارتند از:

+ + + + + جادوگر كش معروف/اهلي يا رام كردن آنها غير ممكن است.مثل: اژدها ،اسب بالدار ، آكرومانتيولا ، پنج پا ، باسيليسك .
+ + + + خطرناك/نياز به دانش تخصصي دارد/جادوگران ورزيده ممكن است برآنها غلبه كنند.مثل: ابوالهل ، اوكمي ، ايرامپنت .
+ + + قابل مهار توسط جادوگران كاردان مثل : افعي آبي ، آل ، الاغ ، بد چنگ ، برقك ،
+ + بي خطر/اهلي شدني مثل : پري ، پرپرك ، جن خاكي ، جن كوتوله .
+ ملال آور . مثل : چترك ، كرم فلوبر .

1-
مواد لازم:جانور مهاجر ، نور ممد ، هدویگ ، نوک ، شیکم!

گزارش کار:

نورممد داشت قلاده ای رو به سمت جانور می برد تا اونو به گردنش ببنده.تو یه دستش کلنگش بود و تو یه دستش قلاده.

هدویگ هم داشت همینطور پشت سر نورممد حرف می زد تا متقاعدش کنه این کارو نکنه.
هدویگ:ببین نورممد.تو اگه سوار اون جانور بشی یه جفتک می اندازه می خوری زمین.
نورممد:نه بابا.خودم رامش می کنم...غلط می کنه واسه صاحبش جفتک بندازه!
هدویگ:واسه خودت می بری می دوزی؟کدوم صاحب!بشر اون رام شدنی نیست!
نورممد:من رامش می کنم تا ببینی رام شدنی هست یا نه!
هدویگ:ببین نورممد.خداییش اگه یه قدم دیگه بری جلو کنلگتو رو سرت خورد می کنم!

نورممد واستاد.برگشت و در حالی که داشت هدویگ نگاه می کرد گفت:
نورممد:چی داداس؟
هدویگ:هوووم؟!هیچی!
نورممد:خوب پس ساکت شو و فقط نگاه کن.
هدویگ:راستی یه چیزی.یادم رفته بود بهت بگم.بلر گفت واست یه دختر خوب پیدا کرده.
نورممد:راست می گی؟
هدویگ:دروغم کجا بود!اگه بچه خوبی باشی و بی خیال رام کردن جانور بشی خودم واست میرم خواستگاری!
نورممد:برو بابا...از اولش معلوم بود داری دروغ می گی.می خوا منو منصرف کنی!

هدویگ دست توی جیبش کرد و امضای سرژ رو از تو جیبش در آورد!!!
عکس سرژیا رو نشون نورممد داد و گفت:
_بیا!ایناهاش!اینم عکسشه!
نورممد:
هدویگ:حالا میای بریم پیش بلر یا نه؟
نورممد:باشه بریم!
هدویگ:آخیش!


2-
تک شاخ:
تک شاخ همیشه عادت داره گوشه گیر باشه و تنها زندگی کنه.با اینکه تک شاخ ها از انسان ها اجتناب می کنن ، ولی اگه کسی بخواد باهاشون رابطه برقرار کنه ، می تونه از راه درستی وارد بشه.اگه تک شاخ کمی به انسان اطمینان کنه از در دوستی وارد می شه و در مواقع رابطه با انسان هم ساحره ها رو به جادوگرا ترجیح می ده.

هیپوگریف:
هیپوگریف ها ذاتا وحضی به نظر می رسن.ولی در عمل کاری به انسان ها ندارن و بی خودی به انسان حمله نمی کنن.تجربه ثابت کرده که هیپوگریفها فقط در مواقع خطر به انسانها حمله می کنن و در بقیه مواقع تمایلی به درگیری با اونا ندارن.
می شه به راحتی و با احترام گذاشتن به یه هیپوگریف اونو رام کرد و باهاش دوست شد.رفتار با هیپوگریف آدابی داره که اینجا مجال گفتنش نیست.


3-
جانوران کلا یا تربیت می شوند یا نمی شوند!
اگر بشوند که چه بهتر!ولی اگر نوشند چنان با نوک میرم تو شیکمشون که تربیت شوند!
پس نتیجه می گیریم که جانوران به سه دسته تقسیم می شن!
دسته اول تربیت شونده و دسته دوم تربیت نشونده هستند.ولی دسته سوم جانورانی هستند که نیمه تربیت شونده هستند.یعنی می توان با آنها رابطه برقرار کرد ، ولی اگر این رابطه از حدی گذشت ، جانور وحشی شده و مشکل ساز می شود.

عموما جانوری که تربیت بشه برای ما فواید زیادی داره.میشه ازش مثل خر کار کشید!اگه شیر ده باشه مثل گاو ازش شیر دوشید!
اگه پشم داشته باشه مثل گوسفند پشمشو چید!
اگر هم خوش هیکل و تندرو باشه می شه مثل اسب سوارش شد!
جانور تربیت شده می تونه یه سری از دستورات ما رو اجرا کنه.از ما مراقبت کنه و گاهی وقتا توی بعضی کارا به ما کمک کنه.

می رسیم به مثالا:

1-توپک:سعی بر اعمال وحشیانه ندارد.

2-تسترال:هوش نسبتا بالایی دارد.

3-ققنوس:هوش نسبتا بالایی دارد و سعی بر اعمال وحشیانه ندارد.

4-تیغالو:سعی بر اعمال وحشیانه ندارد.

5-رنگمار:سعی بر اعمال وحشیانه ندارد.یه دلیل دیگه هم اینه که رنگارنگ بودنش خیلی باحاله!

6-سمندر:سعی بر اعمال وحشیانه ندارد.

7-کرم فلوبر:سعی بر اعمال وحشیانه ندارد

در آخر هم پیشنهاد می کنم از این هفت تا پیشنهاد من حتما یکی دو تاشونو که خیلی مفیدن نگه داری کنید...واقعا به دردتون می خورن.