***** فلش بك *****
ابركسس: پايگاه رهايي ما از استكبار آبرفورث بايد حمام وزارت باشه!
- آره! قارتتت!
- قلپ قلپ قلپ! آره!
- هوووولي شيت!(افكت تاب دادن به زلف شهلا) موافقم!
ابركسس: ما نبايد هيچوقت بذاريم آبرفورث به اونجا تجاوز كنه! ما هيچوقت نبايد بذاريم سوژه اونجا شهيد شه! پس برادران من، بيايد همينجا به هم قول بديم كه ...
- اههههه!
- خفههههههههههههههه!
- جمش كن بااااااااو!
جورت!(افكت برخورد گوجه با صورت)
***** پايان فلشبك *****
- نمييييييييذاااااااااارممممممممممممممم!
#$%$%*#@$%&@#$%*!(فضاسازي درون پرانتزي: ديوار حموم شكسته ميشه و هدويگ كه وقتي قبلتر ابركسس داشته راجع به اهميت استراتژيك حمام مختلط صحبت ميكرده گوش وايستاده بوده و همه حرفاشو شنيده بوده و قصد داشته در راستاي اهداف اونا رول بزنه، وارد حموم ميشه و به صورت خشانتبازي بازو ميگيره و ملت رو از نظر ميگذرونه. در همين حين قطره كوچك و معصوم و فضاساز و ناظرپسند عرقي كه خيلي تلاش كرده بود خودش رو از زير پوست هدويگ به روي پوست برسونه، بالاخره به هدف والاي زندگيش ميرسه و از روي پيشوني هدويگ ميچكه و به دريا ميپيونده!)
=== دقايقي بعد ===
- توئم بيرون! هرررري!
و هدويگ ساحرهاي ارزشي رو كه در حال بندري زدن بود با لگد مياندازه بيرون. نگاهي به سالن حموم مياندازه و عله و نميد رو ميبينه كه به هم خيره(
) شدن.
- همممم فقط شما دو تا مونديد. نمياندازمتون بيرون دِرِك كلي فسفر سوزوند شما رو ارائه كرد!
و ضمنا من آبرفورث نيستم!
- بچهها بپاچيد تو!در حموم باز ميشه و ابرسكس با كلاه گروهبندي بر سر در كنار ريگولي و سيريوس و فيني و باقي اراذل ميريزن تو و لخت ميشن و ميپرن تو آب!
خلاصه همه شاد و خوشحال و خندان بودن كه ...
نميد و عله در حين تعجب لحظه به لحظه به هم نزديكتر ميشدن ... نزديكتر ... نزديكتر ... نزديكتر ... بيشتر ... بيشتر ... بازم ... بازم ...
كه ابركسس يه زيرآبي ميره تا اين صحنه رو از بهترين شاتش ديد بزنه و ...
- جيييييييغ!ابر سفيد شده و روي آب مياد. عله و نميد هم از ترس ميپرن بغل ريگولي و فيني.
ابركسس: ر ر ر ر رووووووووح!
صدايي در استخر مي پيچه:
- من شما رو **** ... ميدونيد چند تا پيام شخصي به عله زدم تا مدير شدم؟ ميدونيد چه كارها در راه مدير شدن كردم؟ ميدونيد دستم به خون و باقي جوارح چند نفر آلوده شده؟ ميدونيد؟ بعد زرتي ميايد دو خط مينويسيد منو ميكشيد؟ همين؟ هيچي به هيچي؟ من دهن شما رو آسفالت ميكنم! من از روتون رد ميشم! من تك تكتونو پاره پوره ميكنم! من ... من ... اگه نكنم دالاهوف نيستم!ملت : جييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييغ!