هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۸:۱۸ شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۵

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
فلور با آه و ناله از کلاس پیشگویی خارج می شه و به دلیل نبودش در کلاسهای قبل کلی کلافه به نظر می رسه!

فلور: موکل! خب من از مادر بزرگم خیلی شنیدم ولی...

و دفترچه اش رو از می کنه و سعی می کنه یادش بیاد!

موکل ها:
1- جن ها از هر نوعی ولی جنهایی هستن که پاهایی سم مانند دارند و از نظر بسیار سریع ناپدید می شن و سعی می کن جلوی انسانهای ترسو ظاهر نشن! و رنگ های مختلفی مثل سفید -زرد-قرمز -سبز و آبی دارن!بسیار باهوش هستند و اگر ذات اونها پاک باشه به یک پیشگو بسیار می تونن کمک کنن ولی اگر ذاتی پلید داشته باشن تنها باعث اذیت پیشگو می شن!

2- پری ها از نوع های مختلف پری های کوچکی که بدنی شفاف دارن و می تونن از اتفاقات اطراف به راحتی باخبر بشن

3-پری زادهای اصیل که آنها هم می تونن با استفاده از قدرت خاصی که دارن و با استفاده از ذهن بسیار هوشمندشون آینده رو ببینن!

4-فرشتگان که همیشه همراه انسانها هستند و کارهای اونها رو زیر نظر دارن و اونها با دلیل رابطه هایی اسرار آمیز با دنیای بالا از آینده خبر دارند

5-ارواح ها که می تونن از دنیای ارواح که فراتر از زمین هست آینده رو ببینن

6- همزاد انسان ها که خود انسان هستن در دنیایی موازی و دیگر که می تونن به هر دنیای موازی چه قبل و بعد سفر کنن

7-الف ها که با وجود اینکه به انسان بسیار شبیه هستن ولی تمام آنها از حس پیشگویی بالایی برخوردارند و چون خود را زیاد درگیر این کارها نمی کنند می توانند کمکی به پیشگوها بکنند

8-سنتورها که خود به کل پیشگو هستن ولی سعی می کنند پیشگویی نکنند ولی اگر بخواهند می توانند به پیشگو کمکی بکنند

9- ستارگان و سیارگان و موجودات فرازمینی که به اشکال مختلف هستن که می توانند بسیار کمک کنند

10- آینه ی سخنگو که یک نوع آینه می باشد که بیار کمیاب است و از آینده بسیار خبر می دهد

شیوه ی تسخیر موکل ها:

1- جنها به راحتی می توانند تسخیر شوند همانطور که گفتم اگر راتی پاک داشته باشند خود به خود کمک می کنند ولی اگر ذاتی پلید داشته باشند باید با انواع طلسمها ممکن است کمی کمک کنند

2-پری ها موجداتی خجالتی هستند و اگر می خواهیم با آنها ارتباط برقرار کنیم باید توجه آنها را با رفتارهای خود جلب کنیم

3-پری زادهای اصیل به هیچ عنوان کمک نمی کنند و تنها زمانی که احساس خطر بکنند ممکن است کمکی بکنند ولی پیشگوها طلسم ها یی به کار می برند که آنها را از خود رها می کند و می شود اطلاعاتی را که می خواهیم از آنها بپرسیم که البته اگر پری بفهمد از آن همچین استفاده ای شده خشمگین شده و ممکن است حتی پیشگو را در حال عصبانیت نابود کند

4-فرشتگان موجوداتی پاک و الهی هستند که هرگاه آنها را صدا بزنیم به راحتی کمک می کنند البته اگر بدانند در راه درستی از اطلاعاتشات اتفاده می شود

5- ارواح را باید ظاهر کرد و با استفاده از ترفندهای مختلف به عالم زمین کشاند که بسیار کار دشواری است و تمرکز زیادی احتیاج دارد! باید یک ارتباط ذهنی قوی بین ظاهر کننده که همان پیشگو هست با روح برقرار شود و او را به طرف خود بکشاند

6-همزاد انسان با خود انسان است و پیشگو با استفاده از معجونی می تواند او را از دنیای موازی بیرون بکشد البته باید شرایط از دنیایی به دنیایی دیگر را فراهم کند

7- الف ها همانطور که گفتم خود به کمک پیشگوها می آیند و هیچگاه تسخیر نمی شوند

8-سنتورها مانند پری زادها هستن و باید از طریق طلسم فرمان از آنها حرف کشید

9- موجودات فرا زمینی برای تسخیر شدن راهای مختلفی دارند یکی از راها تله پاتی قوی است که کاری بس دشوار است و همچنین ستارگان و سیاره ها با نورهای خود می توانند پیام راه به پیشگو برسانند

10- اگر یک آینه ی سخنگو انسان داشته باشد همه چیز حل است زیرا با گفتن رمزی می شود آینه را طلسم کرد و از او خواست تا آینده را بگوید

هوم خسته شدم!


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۰:۰۹ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵

فایرنزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۵ شنبه ۵ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۸۹
از جنگل ممنوعه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
1. موکل ها را نام ببرید.
الف) همزادهای انسانها
ب) پری‌زادها
ج) پری‌های دریایی
د) ارواح جادوگران قدیمی
ه) مسافران زمان


2. شیوه ی تسخیر موکل ها را به طور کامل شرح دهید.

مهمترین و متداول‌ترین شکلهای استفاده از موکل‌ها تسخیر آنها است. البته گاهی هم عمل عکس آن انجام می‌شود یعنی پیشگو به موکل اجازه می دهد که جسمش را تسخیر کند و با این کار پیشگویی را برای حاضرین بیان کند. برای عمل تسخیر ابتدا باید مکان فعلی موکل را تشخیص داد و سپس با خواندن وردها و فراهم کردن شرایط مورد علاقه موکل او را به سمت خود جذب کرد. نکته مهم این است که نباید موکل را مجبور به انجام پیشگویی کرد، بلکه باید شرایطی فراهم شود که او خودش به پیشگویی رغبت نشان دهد. اگر عملی خلاف میل موکل انجام شود (مانند خندیدن به مراسم پیشگویی یا سعی در گرفتار کردن موکل) موکل رفتار غیر قابل پیشبینی‌ای از خود نشان خواهد داد و ارتباط بلافاصله قطع می‌شود و موکل محل را ترک می‌کند.


3. مقاله: چگونگی احضار همزاد انسان و کمک خواستن از او را به طور کامل بنویسد، همچنین آیا همه‌ی همزاد ها به خود انسان کمک می کنند؟!

الف) همزاد چیست؟
همزادها به طور کلی از اجنه هستند و هر انسانی که متولد می‌شود در دنیای اجنه همزادی برای او متولد می‌شود. همزادها مانند خود فرد رفتار کرده و شکل ظاهری آنها هم مانند انسان است اما کمی پر جنب و جوش‌تر و کنجکاوتر هستند و البته همانند دیگر اجنه‌ها فارغ از محدودیت‌های زمان هستند.

ب) چگونگی کمک خواستن از همزاد.
همزادها گاها به صورت خودخواسته به کمک فرد می‌آیند گاهی نیز بر اثر آهی که از ته دل باشد نیز احساسات آنها جریحه‌دار شده و به کمک می‌شتابند. البته راههای کنترل شده‌ای نیز برای احضار همزاد وجود دارد (مانند استفاده از وردهای باستانی، استفاده از آب و آتش، انجام آیین خاص در حمام‌های قدیمی و صد البته جلب توجه و استفاده از حس کنجکاوی آنها)، در زمانهای گذشته آه جانسوز کشیدن و به تنهایی در حمام نشستن متداول ترین راههای ارتباط با همزاد بودند اما امروزه استفاده از وردهایی که ارتباط سریعتر و پایدارتری ایجاد می‌کنن متداولتر است. همچنین زندگی کردن در محلهای تاریک و کاملا ساکت که باعث ایجاد شرایط مناسب برای نزدیک شدن همزاد و زندگی او در کنار خود فرد است.

ج) آیا همه‌ی همزاد ها به خود انسان کمک می کنند؟!
همواره قصد همزاد از نزدیک شدن به فرد ارضا حس کنجکاوی است. بنابراین ممکن است از خود رفتار به ظاهر زننده‌ای نشان دهد، اما فرد نباید بر اثر اشتباهات کوچک همزاد کنترل حرکات و رفتار خود را از دست دهد. چون اگر با همزاد بدرفتاری کند، گرفتار حرکات عمدی و مخرب همزاد می‌شود و همزاد او کارهایی دقیقا بر خلاف مصلحت فرد انجام خواهد داد در این صورت فرد دیگر هرگز نخواهد توانست با همزاد خود ارتباط برقرار کند.


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?post_id=181728#forumpost181728


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵

کنث تیلورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۵ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۱
از Hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 156
آفلاین
سوال 1:پری ها.همزادها.فرشته ها .موجودات فرا زمینی.جن ها
سوال 2:وقتی که انسان در خوابی هوشمندانه قرار می گیرد....وقتی که انسان در اغما قرار می گیرد...زمانی که انسان دیوانه می شود...زمانی که با فالگیر ها ارتباط برقرار می کند که از این طریق جنهایی که به فالگیر ها کمک می کنند با خود انسان رابطه برقرار می کنند ...زمانی که انسان به شدت خسته می شود (فکر کنم انقدر بس باشه نه)


[i


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۱:۱۱ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
مایکل آنجلو
نمایشنامه: بامزه نوشته بودی، اما از قواعد نویسندگی استفاده نکرده بودی، با این حال چون اولین جلسه است درس می دم، زیاد سختگیری نمی کنم... راستی اون جو گیزر است نه جوز گیر... موفق باشی... 7 امتیاز
سوال دوم: هوووم... تقریباً خوب برات موضوع جا افتاده بود... 4 امتیاز
مقاله: خب به نظرم عالی بود... اگر می تونی با حروف ابجد پیشگویی کنی به من پیام شخصی بزن، یه تبادل نظری بکنیم... 15 امتیاز
جمع: 26= 15+ 4 +7

فایرنز
نمایشنامه: زیاد به یک نمایشنامه شباهت داشت... با این تفاسیر 5 امتیاز
سوال دوم: خوب بود تقریباً، ولی چون ساختگی بود بهت نمره می دم... 4 امتیاز
مقاله: این چیزایی که گفتی زیاد منطقی نبود، اما من منظورم این چیزا نبود... در واقع منظورم جواب مایکل بود... خب... 8 امتیاز
جمع: 17= 8 +4 +5


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
جلسه ی چهارم درس پیشگویی
پیشگویی به کمک موکل (ادامه ی درس قبل)

همهمه ای منحصر به فرد در کلاس پیشگویی ایجاد شده بود. همگی بچه ها با صدای خنده هایی بلند مانع از آرامش در کلاس می شدند، ناگهان در با صدایی تکان دهنده باز می شود؛ طوری که انگار در حال کنده شدن است. بعد از آن چهره ای خشمگین هویدا می شود. پروفسور ورونیکا ادونکور جلوی در ظاهر می شود.
لحظه ای همان جا می ایستد و با چشمانی بی روح به دانش آموزان خیره می شود، سپس با قدم هایی آهسته به کنار میز خود می آید و کاغذ ها و کتاب هایش را روی آن پرت می کند. بعد چند قدم به طرف بچه ها برمی دارد.
نفسش عمیقی می کشد و با صدایی خشونت بار می گوید: واقعاً که... باید خجالت بکشین... هیچ کدومتون تکالیف رو انجام ندادین... البته به جز مایکل آنجلو و فایرنز که فراتر از انتظار من کار کردند... آفرین مایکل و فایرنز... برای همین جلسه ی جبرانی براتون می ذارم و همراه با اون جریمه... تکالیف سنگین تری بهتون می دم!
در همان لحظه صدای آه و ناله در کلاس منعکس می شود، بعد از آن ادونکور با غضب بچه ها ها را از حرف زدن منع می کند: بسه دیگه... و حالا شروع درس...
رویش را از بچه ها برمی گرداند و به طرف تخته می رود. چوبدستی اش را به آرامی بیرون می کشد و با خواندن وردی زیر لب حروفی طلایی رنگ روی تخته حک می کند: پیشگویی به کمک موکل... !
سپس چوبدستی اش را پایین می آورد و دوباره رویش را به طرف بچه ها برمی گرداند. آن ها نیز بعد از دیدن کلمات پای تخته با یکدیگر پچ پچ می کنند و چهره در هم می کشند.
در همان لحظه ورونیکا لب به سخن می گشاید: خب... همون طور که می بینین درس امروز ما راجع به پیشگویی به کمک موکله... شاید بپرسین این موکل ها کیا هستن، اما قبل از اون باید بگم که این نوع پیشگویی زیاد به درد جادوگران نمی خوره اما صلاح دیدم که بیام و توضیح بدم... حالا... این موکل ها موجودات فرازمینی هستند... مانند جن ها، همزاد ها و یا پری ها... هر کسی نمی تونه چنین پیشگویی رو بکنه... همون طور که می دونیم موجودات فرازمینی می تونن به انسان کمک کنن، البته تنها در شرایطی خاص... !
دنیس یکی از شاگردان سختکوش هافلپافی دستش را بالا می گیرد و بعد از گذشت چندین ثانیه می پرسد: ببخشید؛ ولی منظورتون از شرایط خاص چی بود؟!
ادونکور با ملایمت جواب می دهد: در واقع انسان هایی خاص می تونن با موجودات فرازمینی ارتباط برقرار کنن. اگر انسان ها این توانایی رو داشته باشن می تونن رابطه برقرار کنن.
ادونکور لحظه ای مکث می کند، سپس در حالی که به پنجره ی بسته – که جلوی آن پرده کشیده شده بود – خیره شده، ادامه می دهد: برای احضار هر کدوم از این ها باید شیوه ی خاصی رو رعایت کنیم که وظیفه ی شماست اون شیوه رو توصیف کنین... حالا می خوام درباره ی اولین جنی بگم که به یک انسان کمک کرد و درباره ی آینده برای او پیشگویی کرد... خب در حدود سه هزار سال پیش جنی وجود داشت که به انسانی به نام میردر از سه هزار سال آینده یعنی درست همین حالا خبر داد... میردر هم موضوع جادوگری رو متوجه شد و به این بخش رو آورد... در واقع از اون به بعد بود که جادوگری آغازید... !
یکی از بچه های گریفیندور با حالتی متفکرانه می پرسد: هووم... من فکر می کردم قبلاً جادوگری به طرز دیگه یی شروع شده!
پروفسور ادونکور با حرکت سر حرف او را تاٌیید می کند و پاسخ می دهد: بله... افسانه های.. چیز یعنی روایت های زیادی در رابطه با اون نوشته شده... به هر حال درس فعلاً تا این جا تموم می شه... جلسه ی بعد ادامه ش رو می گم... سوالی نیست؟!
سپس وقتی هیچ کس از او سوالی نمی پرسد، دوباره به طرف تخته می رود و با همان حروف طلایی نوک چوبدستی می نویسد:

تکالیف جلسه ی بعد درس پیشگویی:
سوال اول: موکل ها را نام ببرید. ( 5 امتیاز)
سوال دوم: شیوه ی تسخیر موکل ها را به طور کامل شرح دهید. (10 امتیاز)
مقاله: چگونگی احضار همزاد انسان و کمک خواستن از او را به طور کامل بنویسد، همچنین آیا همه ی همزاد ها به خود انسان کمک می کنند؟! (15 امتیاز)


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۰:۱۹ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵

فایرنزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۵ شنبه ۵ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۸۹
از جنگل ممنوعه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
1. چگونگی به دست آوردن آن حروف و کتاب رو توسط زئونات به صورت نمایشنامه بنویسید!
زئونات یه محقق ورد شناس بوده که روی وردهای موثر بر کوهنوردی تحقیق میکرده یه روز که توی کوه های داشته وردهای پرواز و چسبندگی انگشتها رو امتحان میکرده یه دفعه می افته توی یه شکاف بین کوه، توی اون شکاف، ورودی غار رسبل بوده و اون وارد غار میشه و با استفاده از وردهای جدید طلسمهای قدیمی رو خنثی میکنه و با برداشتن کتاب پا به فرار میذاره.

2. شاه راسلدین چه جوری این حروف رو پدید آورد و به وسیله ی آن پیشگویی کرد؟
راسلدین شاه نبود بلکه یه جادوگر عامی بود که دلش میخواست مردم شهرش رو از راه انحراف، منحرف کنه. برای همین شروع بهنوشتن یه کتاب کرد و برای اینکه اونو مرموزتر کنه اون حروف رو توش گذاشت. اما بعد کم کم خودش هم مثل بعضیای دیگه متوجه شد که این حروف واقعا از آینده خبر میدن، با پیشگویی های کتاب کم کم راسلدین به مقام والای پادشاهی رسید.

3. چگونگی پیشگویی به وسیله ی چنین کتاب هایی رو به کامل شرح بدهید!
درباره اینکه چطور میشه با این کتاب پیشگویی کرد اختلاف نظر وجود داره ولی اکثرا فکر میکنن باید کتاب رو به زبان اصلی خوند، تا پیشگویی ممکن بشه ولی بعضیا میگن باید کتاب رو به زبون مادری خودمون بخونیم تا بتونیم پیشگویی کنیم. در کل کسایی که کتاب رو به زبون اصلی میخونن موفقیت بیشتری داشتن و تونستن به مقامات بالایی برسن و بر جادوگران دیگه حکومت کنن. اما نظر من اینه که حروف زیاد مهم نیستن بلکه این خود متن کتابه که مهمه.

اگه میگید نه من تمام کتاب رو به زبون فارسی دارم هرکسی میخواد برای من جغد بفرسته براش میفرستم.


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?post_id=181728#forumpost181728


کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۳ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵

مایکل آنجلو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۹ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۸ یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۶
از اینجا تا شیراز راه درازیست!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
خانم ورونيكا ( درست مي گم ديگه نه؟!) من پست زدم
يه شاگردم يه شاگرده
بازم بيا درس بده
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

سوال اول: چگونگی به دست آوردن آن حروف و کتاب رو توسط زئونات به صورت نمایشنامه بنویسید! (10 امتياز)
يه روز زئونات و مرلين با هم كل كوهنوردي مي زارن پا مي شن مي رن ردلن
هركدوم مي خواستن جلوي اون يكي كم نيارن
آقا اين مي ره بالا اون يكي مي ره بالاتر
آخر سر مرلين كم مياره عقب مي مونه اما از اون جا كه خيلي حسود و بد جنس بوده يا شايدم بد شانس پاي زئوناتو مي گيره مي كشه
زئوناتم از بس بي دست و پا بوده عين گلابي قل مي خوره ميفته پايين
مرلين كه فكر مي كرد برده تريپ جوزگيري پا ميشه وايميسته
اما چند ديقه بعد با فرياد « يافتم ...يافتم» زئونات مي فهمه كه بزرگترين اشتباه زندگيشو كرده



سوال دوم: شاه راسلدین چه جوری این حروف رو پدید آورد و به وسیله ی آن پیشگویی کرد؟ (5 امتیاز)

راسلدين يه آدم علاف و بيكار بوده كه هميشه از شدت بيكاري حوصلش سر مي رفته
يه روز كه حوصلش همينجوري داشته سر مي رفته و يه گوشه اي ولو شده بوده يه صداي مشكوكيوسي مي شنوه كه اونو به راه راست هدايت مي كنه (براي كسب اطلاعات بيشتر به سيم رابط مراجعه كنيد)
راسلدينم جوزگير مي شه متحول مي شه از اين رو به اون رو ميشه ، خلاصه به قول خودش از خواب غفلت بيدار ميشه با خودش ميگه : من بايد يه كار مفيد انجام بدم....آهان پيدا كردم
-=-=-=-=-= يك ساعت بعد -=-=-=-=-
_ جر نزن ... قبول نيست .... آقا قبول نيست
_ اسم از الف چي نوشتي!؟
_ قبول نيست ...نداريم... ايني كه ميگي نداريم
چند ساعت بعد كه ملت بالاخره رضايت مي دن و پا مي شن مي رن خونشون راسلدين مياد ورقه هاي اسم فاميلو جمع كنه كه ....
يافتم ...يافتم ( ارشميدوس: خب شد من يافتمو يافتم وگرنه پست تو پست نمي شد)
و اينگونه شد كه راسلدين بزرگترين كشف زندگيشو كرد


مقاله: چگونگی پیشگویی به وسیله ی چنین کتاب هایی رو به کامل شرح بدهید! (15 امتیاز)


طالع بيني با حروف ابجد

اين طالع بيني نوعي طالع بيني است كه بر اساس حروف ابجد پايه گذاري شده است. بر اساس طالع بيني با حروف ابجد شما ابتدا نام خودتان و نام مادرتان را بر اساس حروف ابجد محاسبه مي كنيد و سپس دوازده تا دوازده تا از اين عدد كم مي كنيد تا به يكي از اعداد 1 تا 12 برسيد و سپس به سراغ ماهي كه مربوط به آن عدد است مراجعه كنيد و خصوصيات خود را مطالعه كنيد. براي آگاهي شما در اينجا مثالي آوده مي شود .
مثلا نام شما رضا و نام مادرتان مرضيه است . بر اساس جدول حروف ابجد حروف نام خودتان و مادرتان را جمع كنيد.
ه + ي + ض + ر + م + ا + ض + ر
31= 5 + 1 +8 + 2 + 4 + 1 + 8 + 2
ماه تولد اين شخص ماه هفت يعني مهر ماه مي باشد.(حالا اين آدم علاف هم مي تونه بره يه كتاب طالع بيني بخره و ماه مهرشو بخونه هم مي تونه بره پيش يه پيشگو البته من راه دومو پيشنهاد مي كنم چون يه طالع بيني به اين همه دردسر نمي ارزه)
7 = 12 _ 19 = 12 _31

ا 1
ب 2
پ 2
ت 4
ث 5
ج 3
چ 3
ح 8
خ 6
د 4
ذ 7
ر 2
ز 7
ژ 7
س 6
ش 3
ص 9
ض 8
ط 9
ظ 9
ع 7
غ 1
ف 8
ق 1
ك 2
گ 2
ل 3
م 4
ن 5
و 6
ه 5
ي 1


ویرایش شده توسط مايكل آنجلو در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۶ ۱۷:۳۹:۳۴
ویرایش شده توسط مايكل آنجلو در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۶ ۱۷:۴۲:۳۱
ویرایش شده توسط مايكل آنجلو در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۶ ۱۷:۴۹:۴۷

تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی یگانه وظیفه ی آدمیان است.
[size=medium]همه چیز تنه


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۰:۳۹ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
خب دزیره امتیاز ها رو نداد... هر سوال 10 امتیاز!!! اگه در نمره دادن اشکالی داشت پیام شخصی به من خبر بدین تا دوباره بررسی کنم!

ورونیکا ادونکور
نمره داده نمی شه!!!

بلیز زابینی
سوال اول: استنباط سوال اولت تقریباً خوب بود، با این حال اشتباهاتی هم داشت... مثلاً تو قسمت اولی که گفتی، باز هم می شد آینده رو تغییر داد... 7 امتیاز
سوال دوم: خب قسمت اول رو زیاد توضیح نداده بودی با این حال کاملاً درست بود، در مورد قسمت دوم هم باید بگم که پیشگو مدیوم نیست که در حالت خلسه فرو بره... 6 امتیاز
مقاله: باز هم درست بود و باز هم اشکالاتی داشت؛ چون تخیل کاربردهای دیگه یی هم داره، از جمله ساختن آینده... 9 امتیاز
جمع: 22 امتیاز

جسیکا پاتر
سوال اول: تقریباً درست بود اما بهتر بود یه کم بیش تر توضیح می دادی... 9 امتیاز
سوال دوم: خب این فقط یه صورت قضیه بود... 6 امتیاز
مقاله: اونی که در نظر داشتم نبود، با این حال توضیحاتت کامل و بدون نقص بود... 10 امتیاز
جمع: 25 امتیاز

بلاتریکس لسترنج
سوال اول: حس ششم ربطی به فال نداره.... بعضی وقایع قطعی هستن و همین ها رو می شه با حس ششم احساس کرد و بعضی ها رو خود انسان می تونه تغییر بده... 5 امتیاز
سوال دوم: نظرت در مورد محیط درست بود... 7 امتیاز
مقاله: آفرین... توضیحاتت جامع بود... 10 امتیاز
جمع: 22 امتیاز

هدویگ
سوال اول: جالب بود، تا حدودی درست گفتی... 9 امتیاز
سوال دوم: کم در موردش بحث کرده بودی... 6 امتیاز
مقاله: آفرین... عالی بود... 10 امتیاز
جمع: 25 امتیاز

یونا
سوال اول: چه قبل از پیشگویی و چه بعد از اون می شه آینده رو تغییر داد... 4 امتیاز
سوال دوم: خب تقریباً درست بود، می شه قبول اش کرد، البته گاهی اوقات هم این طوری که گفتی نیست... بسته به شرایطه... 7 امتیاز
مقاله: برعکس پیشگویی های حقیقی نیاز به قدرت تخیل بالا دارن؛ چون انسان با تمرکز کردن روی همون چیزی که می خواد می تونه آینده اش رو عوض کنه، می دونیم که تمرکز کردن هم نیاز به قدرت تخیل داره... 5 امتیاز
جمع: 16 امتیاز

چارلی ویزلی
سوال اول: درسته... آینده رو می شه به وسیله ی فال جا به جا کرد... 9 امتیاز
سوال دوم: پیشگویی وجود داره، اما نه اون چیزی که دیگران تصورش رو می کنن... پیشگویی یک علم است و هر کسی نمی تونه این علم رو یاد بگیره... 3 امتیاز
مقاله: اگه تلقین کنیم واقعاً همون می شه؛ چون با این کار ناخودآگاه الوهیت باطن خودمون رو وادار به انجام اون واقعه کردیم... 8 امتیاز
جمع: 20 امتیاز

دراکو مالفوی
سوال اول: قسمت و تقدیر وجود نداره این ما هستیم که اون رو می سازیم... فال فقط بخش کوچکی از اون رو تشکیل می ده... 4 امتیاز
سوال دوم: کاملاً درست... بدون نقص... 10 امتیاز
مقاله: درست بود، اما باید بیش تر کاربرد قدرت تخیل و توصیح می دادی... 6 امتیاز
جمع: 20 امتیاز

اکتاویوس پیر
سوال اول: می گن کسی که به فال اعتقاد نداره نگیره؛ چون کسی که اعتقاد نداره ضمیر ناخودآگاهش خلاف اون چیزی که براش گرفته می شه، به انجام می رسه در نتیجه اون چیزی که تو فال گفته شده درست در نمیاد... 5 امتیاز
سوال دوم: باید بیش تر توضیح می دادی... 2 امتیاز
مقاله: بله زیاده، تعداد خط مهم نیست مهم درون مایه است... توضیحات خوب و جالبی بود... 8 امتیاز
جمع: 15 امتیاز

رومسا
سوال اول: آفرین... دقیقاً همون چیزی که در نظر داشتم... کامل و بدون نقص... 10 امتیاز
سوال دوم: هووم... فقط همین ها نیست... 6 امتیاز
مقاله: عالی بود... 10 امتیاز
جمع: 26 امتیاز

ایگور کارکاروف
سوال اول: هوووم... چه عجیب... 3 امتیاز
سوال دوم: خصوصیات یک مجتهد رو نگفتم ها... 5 امتیاز
مقاله: زیاد در مورد قدرت تخیل توضیح نداده بودی... 3 امتیاز
جمع: 11 امتیاز

استرجس پادمور
سوال اول: باید توضیح بیش تر می دادی اما همین هم درست بود... 6 امتیاز
سوال دوم: ولی خیلی ها هستن که معروف نیستن اما به راحتی می تونن از آینده خبردار شن... خب... 5 امتیاز
مقاله: قدرت تخیل هیچ وقت به داد آدم نرسیده بلکه تونسته به اون در تغییر آینده کمک کنه، بنابراین تاٌثیر داره... هوووم... 4 امتیاز
جمع: 15 امتیاز

فایرنز
سوال اول: درسته... 7 امتیاز
سوال دوم: فکر کردن مانع از پیشگویی درست می شه... 5امتیاز
مقاله: خب... آفرین خیلی خوب بود... بعضی جاهاش درست بود... 9 امتیاز
جمع: 21 امتیاز

دارن الیور فلامل
سوال اول: اتفاقاً بهتره آدم قبل از این که با آینده روبرو بشه، خودش اون رو هر طور که می خواد بسازه... 3 امتیاز
سوال دوم: خب این دلایل خوبی نبود... حرفه ای بودن مهم نیست... بعضی تازه کارها هم می تونن خیلی خوب پیشگویی کنن... 4 امتیاز
مقاله: مقاله ی خوبی بود... 9 امتیاز
جمع: 16 امتیاز

بارتیموس
سوال اول: خب راستش اینی که گفتی ربطی نداشت... تو فال ها هیچ وقت نمیان بگن توی کدوم خیابون تصادف می کنی... این بیش تر به قدرت اراده بستگی داشت... 2 امتیاز
سوال دوم: این دلیل برای پیشگویی درست نیست... خیلی از پیشگو های معتمد بودن که در بعضی از فال هاشون اشتباه کردن... 3 امتیاز
مقاله: متاسفانه باید بگم غلط بود... 1 امتیاز
جمع: 6 امتیاز

هوکی
سوال اول: فقط بستگی به اعتقاد داره و بس ... با این حال در هر شرایطی می شه فال رو به نحو احسنت تغییر داد... 5 امتیاز
سوال دوم: همیشه این طور نیست... دلیلش رو 1000 بار گفتم... 4 امتیاز
مقاله: خب تقریباً این درست بود... 7 امتیاز
جمع: 16 امتیاز

دورنت دایلیس
سوال اول: دقیقاً درسته... بستگی به اعتقاد داره... 9 امتیاز
سوال دوم: تجربه درست بود، بقیه یه جوری مصنوعی بودن... 7 امتیاز
مقاله: آفرین خیلی خوب بود... از اون عکست هم ممنون... 10 امتیاز
جمع: 26 امتیاز

آناکین استبنز
سوال اول: البته بستگی به اون طرف داره اما بقیه ی چیزا یه کم چیز بودن... 5 امتیاز
سوال دوم: این خوب بود... 6 امتیاز
مقاله: این که بین مشنگ ها و جادوگران فرق گذاشتی جالب بود... 6 امتیاز
جمع: 17 امتیاز

گریفیندور: 148 امتیاز
اسلایترین: 97 امتیاز
هافلپاف: 43 امتیاز
ریونکلاو: 31 امتیاز


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۰:۳۷ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
جلسه ی سوم تدریس پیشگویی:
پیشگویی به وسیله ی کتاب هایی مخصوص

هیاهویی در کلاس ایجاد شده بود. همگی بچه ها در مورد استاد قبلی شان یعنی دزیره صحبت می کردند و با نگرانی درباره ی حال او جویا می شدند... ناگهان در با صدایی گوشخراش باز می شود. همه ی سرها به طرف فردی که روبری آن ایستاده، برمی گردد.
روبروی در چهره ی دختری جوان هویدا می شود. مشخص است که او استاد جدید درس پیشگویی است.
او لحظه ای به فضای کلاس خیره می شود، سپس لبخند زنان با قدم هایی آهسته و موقرانه به طرف میز خود به راه می افتد. کاغذهایی که در میان دستان او پخش شده بود را، روی میز قرار می دهد، سپس چند قدمی به طرف بچه ها برمی دارد. سرش را بالا می گیرد و خودش را معرفی می کند: خب من پروفسور ورونیکا ادونکور استاد جدید درس پیشگویی هستم. البته فقط برای مدتی کوتاه پس زیاد خوشحال نباشین... استاد قبلی تون به زودی برمی گرده... بعنی امیدوارم که زود برگرده.
دوباره سکوت می کند و یک گام به عقب بر می دارد. سپس دستانش را بی دلیل باز می کند و شروع به درس دادن می کند: خب بهتره قبل از این که وقت این کلاس به هدر بره درس رو شروع کنم... درس امروز ما به پیشگویی به وسیله ی کتاب ربط داره... همون طور که می دونین بعضی از کتاب ها هستن که حروفی عجیب در اون ها حک شده و از این طریق به وسیله ی همون حروف می شه پیشگویی کرد. در واقع این حروف رو جادوگری قدرتمند به نام راسلدین پدید آورد... اون همیشه در صدد بود که یک طریقی به جز فال برای پیشگویی اختراع کنه، به همین دلیل این حروف رو به وجود آورد... در واقع کم تر کسی هست که این حروف رو بدونه؛ چون دونستنش سخته و همچنین به دست آوردن اطلاعاتش..!
در همان لحظه یکی از بچه های هافلپاف دستش را بالا می گیرد و بعد از این که ادونکور به او اجازه ی صحبت کردن می دهد، می پرسد: ببخشید پروفسور؛ منظورتون رو از این که دونستن و به دست آوردن این حروف سخته نفهمیدم!
پروفسور ادونکور در کمال تعجب دانش آموزان لبخندی عجیب می زند و در حالی که به همان دانش آموز خیره شده، جواب می دهد: خب راسلدین فردی بود که هیچ وقت دوست نداشت اسرارش فاش شه برای همین زمانی که به وسیله ی همون کتاب زمان مرگش رو فهمیده بود، تصمیم گرفت که قبل از این که بمیره حروف و کتاب رو جایی پنهان کنه. یعنی دقیقاً اون رو در پشت کوه های خطرناک ردلن در غار ترسناکی به نام رسبل قایم کرد.
یکی دیگر از بچه های گریفیندور دستش را بالا می گیرد، سپس می پرسد: ولی پروفسور اگه اون این چیزا رو قایم کرد، چه جوری شما ازش خبر دارین؟!
پروفسور ادونکور با ملایمت پاسخ می دهد: به خاطر این که فردی به نام زئونات تونست اون جا رو کشف کنه، جرئت کرد و اون رو پیدا کرد و بعد در اختیار دیگر پیشگو ها گذاشت..! و البته این تکلیف شماست که چگونگی سفر اون رو شرح بدین.
لحظه ای سکوت برقرار شد. حتی بچه ها هم دیگر با یکدیگر پچ پچ نمی کردند و غرق در چیزهایی که پروفسور ادونکور توضیح می داد، شده بودند.
پروفسور ادونکور بعد از گذشت چندین دقیقه ادامه داد: زئونات حروف رو گرفت و بعد 30 سال اون رو یاد گرفت، بعد از اون تونست کتابی دیگر و همچین چند تا از اون ها درست کنه. برای همین من از اون ها خبر دارم.
بعد از تمام شدن حرف پروفسور بلیز می پرسد: یعنی ما هم می تونیم یکی از اون کتاب ها داشته باشیم؟!
پروفسور خنده ای کوتاه می کند، بعد از آن جواب می دهد: متاسفانه نه... اون کتاب ها چون خیلی قدیمی هستن و فقط برای افرادی خاص به وجود اومدن... مثلاً من اون کتاب رو ندارم ولی علمش رو می دونم... حالا...!
رویش را برمی گرداند و به طرف تخته خیز برمی دارد، سپس چوبدستی اش را بالا می گیرد و روی تخته تکالیف هفته ی آینده را حک می کند:

تکالیف جلسه ی آینده ی پیشگویی:
سوال اول: چگونگی به دست آوردن آن حروف و کتاب رو توسط زئونات به صورت نمایشنامه بنویسید! (10 امتیاز)
سوال دوم: شاه راسلدین چه جوری این حروف رو پدید آورد و به وسیله ی آن پیشگویی کرد؟ (5 امتیاز)
مقاله: چگونگی پیشگویی به وسیله ی چنین کتاب هایی رو به کامل شرح بدهید! (15 امتیاز)

--------------------------------------------------------
خارج از درس:
بچه ها من روند پیشگویی رو تغییر دادم. بعضی جاهاش واقعی هستن و بعضی جاها غیر واقعی، اگر با این روند موافق نیستین به من بگین تا روش دزیره رو دنبال کنم... در ضمن خواستم برای دفعه ی اول کوتاه بنویسم و سوال ها هم تقریباً راحت بود!!!


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۵

آناکین  استبنز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۲۳ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از زیر سایه ی ارباب لرد ولدومرت کبیر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 329
آفلاین
1- به نظر شما میشه در فال نقشی داشت؟( یعنی اونو تغییر داد)

بله
البتهع بستگی به طرفی داره که میخواد نقش داشته باشه
یعنی هر چی ارزش بیشتر نقش بیشتر و بلعکس
در نتیجه لازم است قبل از تاثیر گذاری ارزشی بودن را بیاموزید
(پیام بازرگانی: برای ارزشی شدن به آنی مونی مراجعه کنید)

بعد از ارزشی یدن شما میتوانید بسته به قدرت خود این ها تغییر بدید
باشد که رستگار شوید

- پیشگویی در چه صورتی قابل اعتماد و درست است ؟

در صورتی که توسط شخص استاد تاید گردد
یا توسط نماینده ی تام الاختیار استاد تایید گردد

البته اگر سر کلاس خوب به حرف های استاد گوش کنید ممکن است خود شما هم یه چیز های یاد بگیرید

3- مقاله ای تهیه کنید و در آن نقش قدرت تخیل در فال رو بنویسید.(حد اقل 15 خط)


استاد : 15 خط مقاله بنویسید

من ارزشی ورزشی: ماااااااااااااااااا 15 خط؟ شما میخوای ما رو بکش/؟ یا ترور شخصیت کنی؟

استاد: کوفت زیاد حرف میزنی هر کاری میگم بکن

والا بستگی داره طرف مشنگ بشه یا جادوگر
مشنگ ها که کلا قوه ی تخیلن چیزی به اسم فال گیری بلد نیستن
همه رو از خودشون در میارن
ولی جادوگر ها دو دسته اند یه گروه فال گیری بلدن یه گروه نه
اون ها که بلد نیستن عین مشنگ ها میمون

وولی اون ها که بلدن اگه قوه ی تخیل داشته باشن خیلی خوبه









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.