هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۷:۰۶ جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۸۵
#1
خب ..خب ..خب ..اول از همه یه تبریک به سیسیلیای عزیزم بگم و خوش آمد ...خوب خوش اومدی اینم آرم شما :

آرم سیسیلیا *

دوم اینکه یه خسته نباشید به کتاویوس عزیز که تو این مدت انقدر زحمت میکشه امیدوارم وفق باشی و یه عذر خواهی بابت اینکه من تو این چند روز اخیر باور کن انقدر گرفتار بودم که اصلا نتونستم به ارتش برسم و پست بزنم ..دوستان عزیز از شمام معذرت میخوام که آرماتون با تاخیر آماده شد خب گرفتاریه دیگه چیکارش میشه کرد ....
و اما چیزه دیگه اینکه از مری عزیز هم معذرت میخوام که آرمش غلط املایی داشت عذر میخوام آرم درستتو میتونی بری بگیری و اینکه بچه ها خیلی مهم نیست اسمتون درست نوشته شده باشه یا نه ..مهم اینه که شما دیگه عضو ارتش قدرتمند (( الف دال )) هستید و باید فعالیت کنید . مطمئن باشید اگه فعال باشید هیچکس به اشتباه نوشته شدن اسم شما وتجهی نمیکنه ....

اینم آرم صحیح مری تات عزیز :


آرم

موفق باشیددورنت دایلیس *


عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۲:۴۱ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#2
مری تات عزیز ؛ به جمع الف . دالی ها خوش آمدی ! امیدوارم عضو فعالی باشی .... اینم آرمت :


آرم

فرانک جان ، تو هم خوش اومدی اینم آرمت :


آرم


با تشکر

(( دورنت دایلیس ))


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۷ ۲۰:۱۸:۲۴

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: شهرداری هاگزمید(تعامل با ناظران-مجوز تاپیک)
پیام زده شده در: ۱۴:۴۵ پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
#3
اهم ..اهم ..
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما نواظر ( من کلا جمع مکسر کردنم عالیه !!! ) محترم هاگزمید ..بنده برای گرفتن مجوز تاپیکی به نام (( مجتمع فرهنگی ، تفریحی ، اقامتی هاگزمید )) مزاحم شدم ..فکر نمیکنم توضیحی لازم باشه ..چون از اسمش مشخصه اما چشم ..حالا یه توضیحم میدم اما الان نمیتونم ..اشالا باشه برای بعد ..اگرم این نشد یا تاپیکی مشابهش بود یه چیزه دیگم تو ذهنمه : (( شهربازی هاگزمید با ..کلبه ی جادویی از اینجور چیزا )) اگرم که صلاح نمیدونید هیچ کدومو خب ..من چیکارم اینجا ..حتما صلاح نمیدونید دیگه ..ولی اگه مجوز داده نشد امیدوارم از ایده های مزخرفه بنده حداقل یه استفاده ی سودمند بشه ..
( من همین الان همینجوری الکی داشتم پستای بقیه رو میخوندم دیدم این این ژرمنیا نمیدونم درخواست یه همیچنین چیزی مثل اینکه من گفتمو کرده ..باور کنید من اصلا روحمم خبر نداشت ، اگه میدونستم هیچ وقت این پستو نمیزدم ..چون شما به پیشنهاد اون مجوز ندادید خب صددرصد به مال منم نمیدیددیگه ...حالا الانم میخواستم پستمو پاک کنم ولی نمیشد ..بی زحمت خودتون پاکش کنید ..راستی زحمتم نکشید بی خود سه ساعت جواب منو بدید ..میدونم که منفیه ...)

موفق باشید

با تشکر
دورنت*


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۲ ۱۴:۵۷:۱۶

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
#4
کمپانی سلاریس تقدیم می نماید :
( در راستای تقلید شدید از ایگور عزیز ، وجلوگیری نمودن ازضایع شدن و حاضر جوابی این کمپانی برنامه ای را برای شما در نظر گرفته که برنامه هایی همانند برنامه ی : ایشالا 100 سال سیا به خونه برنگردی ماگل ها را برای شما آمده نموده ، اما به دلیل بستن دهان ایگور عزیز و جلوگیری از اعتراضات که چرا از برنامه ی روزهای سبز تقلید نموده اید ما با کمال پررویی میگوییم : ایگور جان این برنامه ، دنباله ی برنامه ی شماست !!! )
این برنامه یکروز درمیون پخش میشه و از دوموضوع تشکیل میشه مثلا همین آشپزی و یا از یکی از استادهای گرامی هاگوارتز دعوت میکنیم و ....

نام برنامه : روزهای سبز ( ادامه ! )

برنامه های امروز :
آموزش سلمانی به سبک سنتی
دعوت از آقای فلانی استاد درس فلان

برای امروز همین دوتا برنامه کافیه !!!

بازیگران :
مجری : دورنت دایلیس و لونا لاوگود
پیراسشگر و استاد دعوت شده : هرکی گیر دستمون بیاد میچپونیم تو برنامه ! خیلی مهم نیست !!!

بازهم سلام عرض میکنم خدمت تمامی بینندگان عزیز امروز نیز ....
لونا یواشی در گوش دورنت میگه : دورنت ..دورنت جون ..میکروفنو سروته گرفتی باب !!!
هان ؟ آهان ..ا ؟ خب ..بله داشتم میگفتم ...همونطور که داشتم میگفتم امجرای این برنامه ...
لونا : امجرا چیه بابا ؟!
منظورم همون مجری هاس ..جمع مجری میشه امجرا دیگه ...:grin:
لونا : ایشش ..اصلا بذا من حرف بزنم ..بده من اون میکروفنو ...
دورنت : برو عمو ..من اینجا کشکم مگه ؟
لونا : مگه من نیستم ؟؟
دورنت : نمیدونم !!!
- : ای بابا ! بیخیال شو دیگه ..بزا من حرفمو بزنم ..بله بینندگان عزیز امجرای امروز این برنامه بنده : دورنت و همکار عزیزم لونا جون هستیم اما فردا بازهم آقای ایگور درخدمت شما هستند ...
لونا : خب دیگه ..بزا من حرف بزنم ..
دورنت : بیگی بابا ..تو که کشتی منو !
دورنت میکروفنو میده به لونا ...
دوربین میره روی گوش اونا !
لونا : خب بینندگان عزیز امروز ما ...شما دنبال چیزی توی گوش بنده میگردید ؟!
دوربین مییره روی صورت لونا ..
لونا : خب ..درس شد ..همونطور که داشتم میگفم میهمانان امروز ما آقایان هوکی و ...بله استاد درس معجون سازی آقای بلیز زابینی هستند ...
دورنت میکروفنو از لونا میگیره و میگه :
بله ..در خدمت آقای هوکی هستیم با آموزش امروزشون که هست :
سلمانی به سبک سنتی !!!
لونا : آقا یه میکروفن به من بدید ..
آهان ...
دوربین میره روی هوکی ...
هوکی :
بله ..من هم سلام عرض میکنم خدمت بینندگان عزیز و ...
دورنت میپره وسط حرف هوکی : هوکی جان لطفا شروع کن ..وقت نداریم ...
هوکی صداشو صاف میکنه و میگه : بله ...بعد قیچی رو ورمیداره میبره سمت سر اون عموی بدبختی که روی صندلی نشسته بوده ...بعد میگه : خب ..بینندگان عزیز ..درس امروزمون بسیار سخته و باید توجه زیادی داشته باشید ..خب ..برای شروع ابتدا از کسی که میخواد اصلاح کنه میپرسید : جلو ، عقب ، راست ، چپ ، وسط یا همه طرف .. و اون شخص یکی از این گزینه ها رو انتخاب میکنه ...خب حالا شما فرض کنید عمویی که روی صندلی نشسته و میخواد اصلاح کنه میگه : ...چپ !!! خب شما قیچی رو خیلی راحت دستتون میگرید و شروع میکنید به کوتاه کردن موهای شخص ..تمام !
لونا با تعجب میپرسه : هومم ..آقای هوکی پس این راس و چپ جلو اینا چی بوده ؟؟؟
هوکی نفسی تازه مینه و میگه : آها ..یادم رفت ...مثلا اگه گفته چپ ..شما از سمت چپ کله ی طرف شروع میکنید موهاشو قیچی میکنید تااااااااااا به انتهای کلش میرسید و میبینید دیگه مویی برای قیچی کردن وجود نداره ..اون موقس که قیچی رو میزارید کنار و به کله ی نصفه نیمه مودار اون طرف نگاه میکنید و کار زیبای خودتون رو تحسین میکنید ..و با کمال غرور میبینید که شما یک اصلاح کاملا عالی و خوب رو به پایان رسوندید !!!
دورنت روشو میکنه به دوربین :
بله ..این هم آموزش سلمانی به سبک سنتی امروز که به پایان رسید با آموزش جناب هوکی ..
لونا : خب ..حالا نوبت میرسه به آقای بلیز ..
دوربین میره روی بلیز ...
دورنت : خب ..آقای بلیز امروز چه معجونی رو در نظر گرفتید که به بینندگان عزیز آموزش بدید ...
بلیز با بدخلقی میگه : بله ..من هم سلام میکنم به ...
لونا : اوا ..میگن باید یه میان برنامه باید ببینیم ..الان با هم میبینم و زود زود برمیگردیم ..ببینیم :

میان برنامه :
روزهای سبز ...با ما همراه باشید ...
روزهای سبز ..برنامه ای کاملا غیر جذاب و بی مزه !
توسط مجریانی کاملا ارزشی ...
روزهای سبز ..سبز ..سبز ..سبز
برنامه های فردا : آموزش ساخت عطر پیله شا ، روانشناسی فشفشه ها و ..
توسط مجری ارزشی خوب خودمون : ایگور کارکاروف !!!

لونا : بله ..این هم میان برنامه ای بود که دیدیم ..مثل اینکه میگن آقای بلیز الان حوصله ی اجرا ندارن برای همین از شما بینندگان عزیز عذر خواهی و همچنین خداحافظی میکنیم و آموزش معجون مورد نظر امروز میفته به 3 ماهه دیگه ...
دورنت : با ما همراه باشید
لونا : روز خوبی داشته باشید
دورنت : و ....خدانگهدار !!!!


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۲ ۱۵:۲۰:۲۰

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۹:۲۶ دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۵
#5

1-تفاوت كاهوي جادويي زميني با رفق چيست؟


خب ..گیاه کاهوی جادویی زمینی درسته که بسیار شبیه رفقه اما چند تفاوت کوچک داره که از روی اونا شما میتونین بفهمید که با کدوم گیاه سروکار دارید ..البته معمولا اکثرا به این تفاوت های کوچک رو نادیده میگرن واین باعث میشه که رفق رو با کاهوی جادویی اشتباه بگیرن ..بنانبراین خونشون میشه چی ؟ بله ..تفریحگاه جن های خونگی ..پس دقت کنید :
تفاوت ها ی این دوگیاه 5 مورد می باشد :
1 - کاهوی جادویی زمینی دور برگهاش قلمبه قلمبه و دایره شکل اما رفق دارای کنگره کنگره های ریز و دندانه های تیزی در دور برگچه هایش میباشد .
2 - کله یا همون مغز کاهوی جادویی به رنگ سفید ( سفید سفید ) با حاشیه ی به رنگ خاکستری می باشد اما رفق دارای مغزی شیری متمایل به کرم رنگ میباشد و دارای حاشیه ای به رنگ شکلاتی پررنگ .
3 - و اما تفاوتی در مزه ی این دو گیاه هم وجود داره :
همونطور که میدونید کاهوی جادویی بسیار خوش طعمه و مزه ی مطبوعی داره ، ولی رفق دارای مزه ی شیرینی ابتدا جویدن هست ..بعد از اینکه این گیاه رو به مدت 3 ثانیه خوب جویدید مزه ی بسیار ترشی پیدا میکنه اما کم کم این مزه یترش به مزه ی کاملا تلخی درمیاد که با ذائقه ی هیچ احدالناسی جور درنمیاد الا خود جن های خونگی ..
4 - تفاوت چهارم نیز مربوط به شکل ظاهری این دوگیاه نمیشه ، بلکه مربوط به مقایسه رشد این دوگیاه هستش ..گیاه رفق ( که جزئ علف های هرز به حساب میاد ! ) در عرض 17 دقیق کاملا رشد میکنه اما بعد از سه دقیقه کاملا پلاسیده میشه و اصلا قابل خورن نیست بعد از نیم ساعت بعد از هم پلاسیده شدنش هم به طرز عجیبی کاملا تجزیه میشه و از بین میره !!! اما کاهوی جادویی خیلی خوب رشد میکنه و رشدش زمان میبره حداقل 3 روز چون باید همه ی ویتامیت ها و موادمعدنی در اون شکل بگیره ( این نکته رو هم فراموش نکنید ! هرگیاهی که رشدش بیشتر طول بکشه از خاصیت و طمع مطبوع تری برخورداره اینو فراموش نکنید ! پس از زود رشد کردن یک گیاه خوشحال نشید !!! )
5 - و آخرین شباهت ظاهری این دو گیاه یعنی کاهوی جادویی و رفق در رنگشونه ..بله درس فهمیدید ..نه نه ..هردوشون سبز رنگ هستند اما رفق هر دوثانیه یکبار به رنگ های زرد ، سبز پررنگ ، یشمی و سایر رنگ های نزدیک به رنگ سبز درمیاد و دوباره به رنگ اولش بازمیگرده ! اما کاهوی جادویی دارای رنگی همواره ثابت و زیباست !!!


2-ايا كاكتوس خشك به آب نياز دارد؟اگر نياز دارد به چه نحوي آن را به دست مي‌آورد؟

بله ، کاکتوس خشک برخلاف خشک بودن بسیارش اما بازهم به آب نیاز داره .. ( اما به مقدار خیلی کم ! ) چون آب تنها چیزیه که نیاز غذایی این گیاه عجیب رو تامین میکنه ..البته یک خاصیت عجیبی که این گیاه داره اینکه آب خوردنش دست خودشه ..اگه نخواد میتونه بدون آبم زنده بمونه ..بله ..من همین الان گفتم به آب نیاز داره ..چشم الان توضیح میدم ..گیاه کاکتوس به این روش از آب استفاده میکنه که :
وقتی بارون میاد اون میتونه نیاز غذای خودشو تامین کنه ..و چجوری ..نه نه آب از سطح روی گیاه به داخلش نفوذ نمیکنه ..ابدا اینطور نیست ...چون این گیاه دارای پوسته ای بسیار سفت و سخت و کاملا نفوذناپذیزره ..وقتی بارش بارون به پایان میرسه ، قطره های بارونی که توی هوا موندن ..یعنی منظورم همون رطوبت هواست ..بله این گیاه رصوبت هوا رو که مقداری مواد هم که برای رشد گیاه خوبه درش موجوده رو از تریغ خارهای سختش به سمت ساقه ی بدنیش میکشه و به اینگونه نیاز خودشو برطرف میکنه ..اما اون اول گفتم بدون غذا هم میتونه زنده بمونه ..بله ..راستش علت اصلی استفاده ی گیاه از آب ، برای تولید یا هون شارژ سمه قویه که در بدنشه !!!!
پس فهمیدیم که خود گیاه خیلی به آب نیازی نداره و برای تولید سم از آب تغذیه میکنه ..و اگه مدت زیادی هم بارون نیاد هیچ لطمه ای به سلامتی و رشد گیاه وارد نمیشه و اون همچنان استوار و شادابه فقط مقدار از کشندگی سم درون تیغاش کاسته میشه همین !!!

3-موارد استفاده از كاكتوس خشك چيست؟

مردم به چند منظور از این گیاه عجیب استفاده میکنن که شامل موارد زیر میشه :
از بعضی خار یا همون تیغ های این گیاه که هنوز پوسیده نشدند در صنعت برندگی استفاده ی زیادی میشه ..این تیغ ها اگه سالم و جوان باشن میشه از اونا به عنوان وسایل بسیار قوی برنده استفاده کرد !!! آخه تیغ های جوون حتی از چاقو ..چاقو چیه حتی از شمشیر و ساتور ماگل هام تیز ترن !!!! همچنین از تیغ اونا به جای اره هم برای بریدن درخت ها استفاده میشه !!!! و خاصیت مهم دیگش اینکه از تیغ بزرگ و درشته این گیاه حتی به عنوان سرنگ هم میشه استفاده کرد و حتی غلیظ ترین چیزها رو میشه باهاش تزریق کرد اونم با خاصیت بی دردی !! استفاده های دیگه : کلاه سازی ، چون تیغ این گیاه دقیقا شبیه یک مخروطه ! فلوط ، قیف ، لیوان و غیره ....
دومیش اینه که اگر این گیاه رو باز کنیم یعنی ببرمیش ( البته گفتم که این گیاه انقدر سفت و سخته که فقط با تیغ خودش میشه بریدش !!! ) بله ..داخل این گیاه ماده یا همون شیره ای وجود داره که کاربردش شبیه به همون شیره ی گیاه شراره ..اما خاصیت های درمانی هم داره !!! در ضمن شیره ی کاکتوس خشک ابدا به چوب حساسیت نداره و قوی ترین چسب جهانه !!! و هرچیزی که فکرشو بکنید بهش میچسبه و حتی اگه این شیره رو در دمای 70 درجه زیر صفر قرار بدیم تبدیل به زیورآلات و جواهرات بسیار باارزش میشه !!!!!

4-بنجامين به چه نحوي به كمك تازه‌عروسان در امر آشپزي ميايد؟

نو عروسان معمولا برای جلوگیری از ضایع شدن و آبروریزی بنجامین رو برای کمک به آشپزی شون در آشپزخونه قرار میدن چون بنجامین علاوه بر اون خاصیتی که البته همه ی گیاه ها در کمک به آشپزی به آشپز دارن ، یک گیاه تزئینی نیز به کار میره ...بله ..یکبار من میخواستم به تنهایی آشپزی کنم ولی خب نمیتونستم ..بخاطر همین درخت وونا رو بخاطر اینکه تو آشپزی بهم کمک کنه گذاشتم تو آشپزخونه !!! بعد همه متوجه شدن من آشپزی بلد نیستم چون هیچ دلیلی برای اینکه چرا یک درخت رو روی پیشخون آشپزخونه گذاشتم نداشتم ، همه متوجه قضیه شدن ..اما امروزه با کشف گیاه بنجامین که یک گیاه تزیینی نیز هستش ، نوعروسان یک دلیل حاضر و آماده برای اینکه چرا یک گلدون گیاه بنجامینو روی پیشخون آشپزخونه گذاشتید دارن و اونم اینکه :
خب ..یک گیاه زینتیه !!! همینجوری برای قشنگی !
ولی خب بقیه هم میگن آره جون خودت اما هرچی باشه از درخت وونا که سه تر نیست هست ؟
و اما حالا طرز کمک کردنشون به نوعروسان !!!
هومم ..خیلی خیلی سادس !!! بنجامین دارای برگ هایی رشته رشتس ..کافیه یکبار به بنجامین آب بدید ، از خواب بلند میشه ...بعد بلند اسم غذایی رو که میخواین درس کنید بگید ..بعد الکی دستتونو مثلا به طرف یه ظرف ببرید ..اونجاس که بنجامین دس به کار میشه ..بله ..با رشته های نازکش مثل هشت پا میپیچه دوره دستتون بعد دستتون به طرف مواد لازم و غیره غذا میبره ..همه کارو به این ترتیب انجام میده ..مثلا دستتونو میبره طرف گاز ..بعد سبزی هارو بادستتون برمیدداره میریزه تو قابلمه ..بعد هم میزنه و ....
به همین راحتی !!!!

5-خصوصيات ظاهري گل كاكتوس خشك چيست؟

گرد و تپله ..یه مثال میزنم ..بدن میمون رو دیدید ؟ تمام بدنش پوشیده از مو ؟ کاکتوس خشک تمام سطحش پوشیده از تیغ های درشتی به شکل مخروطه به عرض و ارتفاع 14 سانتیمتر ..این گیاه یعنی همین کاکتوس خشک بسیاز بسیار بزرگه !!!! و فقط امکان رشدش در بیابان ها و کوریهاست ..و اون گلی هم که سالی یکبار میده نوک گیاه قرار داره ..یعنی بلند ترین نقطه ی گیاه ...غیر از موقعی که در اون نقطه از کاکتوس گل میرویه اونجا یم تیغ بسیار بزرگ قرار داره که اندازش از بقیه تیغ ها بزرگتره !!!
( پروفسور من همین الان دیدم عنوان این سوال خصوصیات گل کاکتوسه خشکه !!! من فک کردم خصوصیات خودشو باید بگم ..گلشو ندیدم !!! حالا الان میگم ! )
کاکتوس خشک دارای ظاهری نه چندان زیبا بلکه بسیار زشت و بدترکیبه اما وقتی شما گل این گیاه رو ببینید به طرز عجیب از زشتی ظاهر خود کاکتوس صرف نظر میکنید ...کاکتوس خشک دارای گلی بسیار زیبا و خوشبو و همچنین خوشرنگ می باشد ...و به علت اینکه گل این کاکتوس فقط سالی یکبار میروید و پس از 24 ساعت پژمرده میشود ، بسیاری از مردم از دیدن این گل زیبا ( البته به صورت زنده ! ) محرومند و فقط میتوانند تصاویر آن را مشاهده کنند ...این گل به رنگ زرد بسیار پررنگ مایل به طلایی میباشد ..داخل این گل تقربا به رنگ زرشکی و کمی داخل تر آن به رنگ مشکی پرکلاغی میباشد ..این گل از انواع گل ها ی کله ملق میباشد و چپه است ...بسیار خوشبو ، زیبا و خوشنگ نیز میباشد و گرد آن خواص جادویی درمانی دارد !!
آگه عکسشو گیر آوردم حتما میذارم ببینید !



-نحوه از بين بردن گياه رفق چگونه است؟

فقط یک راه برای از بین بردن ریشه ی گیاه رفق وجود داره اونم اینکه لابه لای برگچه هاش اسید پیتاکو که از مخلوط شدن ..خورهای ناخن اژدها ، پودر شاخ تک شاخ ..آب غلظ چشم له شده ی ققنوس و از پرجاروی جغدوس درست شده رو بپاشید اونم به مقدار زیاد ...!!!!


این یه نوع کاکتوس خشکه زمینی که گلش روییده !!! البته از نوع لاغرش !!!تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۰ ۱۵:۳۲:۳۴

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۲ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#6
1 - دو جانور هوشمند به غیر از ابولهول نام ببرید(8 امتیاز)

خب یک ..ققنوس ..خب ..خودتون میدونید خیلی باهوش و زیرک البته اگه کاربردشو بلد باشید !!! تازه یادتون که میاد ققنوس یه بار جون دامبولو نجات داد !!! ( اهم ...اهم ..معذرت میخوام پروفسور دامبلدور ! )
هومم ..پریزاد ها هم به درد میخورن ..البته فقط بخاطر نیروی جاذبشون که ( مذکر ها ! ) رو به سمت خوذدشون میکشن !!!
خب ..جغد هام هوشمند و به درد بخورن ..همین که نقش پستچی رو برعهده دارن خودش عالیه !

2 - به نظر شما چرا برخی از جانوران هوشمند ، وحشی هستند؟؟(7 امتیاز)

خب ...همه هم از اول هوشمند نبودن !!! مثلا من اگه این موضوع رو براتون تعریف کنم خب مربوط میشه به درس تاریخ جادوگری اما اشکالی نداره میگم ..خب هزاران سال پیش یا که بیشتر یا شایدم کمتر نمیدونم ایها الناس جادوگر ققنوس رو پرنده ی بی ارزشی حتی برای کشتن و خوردن !!! میدونستن ! اما بعدها یک پیرمردی که خیلی طرفدار ققنوس ها بود و ادعا میکرد اونها موجودات هوشمند و به درد بخوری هستند ، پس از 7 سال تلاش بسیار و کلنجار رفتن با یک ققنوس که تو خونه داشت ، موفق به کشف استعدادها و مهارت ها و فایده های ققنوس شد و از اون به بعد ققنوس معروف ترین پرنده و به دردبخور ترین موجود در عصر خدش نام گرفت ...!!!
خب پس نتیجه گرفتیم که بعضی حیوانات وحشی نیز تبدیل به موجودات هوشمند شدن ..اما خب ..نمونه های زیادی هم هست که وحشی خالص هستن مثلا دقیقا البته بر خلاف نظر دنیس عزیز ( البته شایدم نظریه ی من غلط باشه ! ) حالا به هر حال گرگینه ها !! گرگینه ها بسیار غیر هوشمند می باشند و به جز آسیب سوندن به انسان کار دیگه ای بلد نیستن و به نظر من موجودات بسیار به درد نخور و غیر رام شدن هستن ..و در مورد اینکه چرا بعضی موجودات وحشی و چرا بعضی هوشمند هستن خب ...چون خدا اینطور آفریدشون !!! بعدم برای طبیعت لازمه ..خوبه همه وحشی یا همه هوشمند باشن ؟ مثلما چیز جالبی از آی در نمیاد !

3 - مقاله ای در مورد ابولهول بنویسید(15 امتیاز)

خب ..اونطور که شنیدم یه مجسمه ی بزرگه که به هیچ دردی هم نمیخوره ..تو سایتم ارزشی بازی درمیاره ..بد !!! بعد مثل اینکه در مصره ..میگن حیوون خونگی دست آموزه فرعون هیفدهم بوده !!! جه جلب !!!! نه بابا ! نه خالی بستم ..حالا فک کنید بوده ..بعد مثل اینکه شبیه اسبه از نظر من البته ..چمیدونم نصفیش زنه ..مرده ..حالا ..( هومم ..من که هیچ شباهتی به زنا درش نمی بینم !! حالا شما میبینید به من چه !!! ) دیگه ..این اسم مضحکم نمیدونم کی روش گذاشته و همین دیگه ! تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۸ ۲۱:۲۴:۲۱

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۴۴ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#7
1- اشکال در ساخته شده از دیبا چیست؟ ( 5 امتیاز )


به علت خاصیت های زیادی که داره خب به غذای زیادی هم نیاز داره ..که تقریبا لونا جان اشاره کرده بود اما من میخوام بگم کسانی که خیلی از وضع مالی خوبی برخردار نیستن ، نمیتونن از این گیاه توی خونه نگه داری کنن چون هم آب خیلی زیادی لازم داره هم اینم که حتما باید هفته ای دوبار بهش گوشت رون چپ یک هیپوگریف رو بچلونن آبشو بگیرن و با سرنگ به ساقه ی گیاه تزریق کنن .. خرج بسیار زیادی میبره که خب الان هیپوگریف هم گرونه هم کمیاب !!! و اشکال بعدیش اینه که فقط درجاهای بسیار گرم حدود حداقل 46 درجه بالای صفر رشد میکنه !!!

2- شرایط نگهداری از کدوی سفید چیست؟(5 مورد)10 امتیاز

از اونجایی که کدوی سفید بسیار حساسه باید نکاتی رو رعایت کرد :
1 - بهتره که 3 تا 4 روز یکبار بهش آب داده بشه ! اونم به مقدار کم ..روی آب زیادی حساسه !!! مثلا یک تا دو سوم لیوان ...اما روی هم رفته آب خیلی زیادی میشه !
2 - برای رشد بهترش بهتره که هر روز یا یکروز درمیون باهاش صحبت کنیم ! ( برا رشدش خوبه ! ) ازش تعریف کنیم بهتره ..
33- دو روز یکبار شیره ی داخلی شاخ تک شاخو با آب قاطی کنیم و با یک دستمال نمدار که حاوی این مادس سطح پوسته کدو رو نم دار کنیم پاک کنیم درواقع
4 - مواظب باشیم هنگام آب دادن اصلا آب رو به روی خود کدو نریزیم ، فقط به خاکی آب بدیم که توش کاشته شده !
5 - خب ..خاکشمم مهمه و نور زیاد نباید بهش بخوره ! فرقی نمیکنه هر نوری ..چه نور خورشید و چه نور چراغ یا غیره ..
6 - درمعرض سروصدام نباید باشه ..حتی سروصدا هم روی رشد کدو سفید موثره !!! اگه کسی بیاد بغل گلدونش یا جایی که کاشته شده فریاد یا جیغ بکشه در عرض دوثانیه پژمرده میشه !
بقیه نکات رو هم بچه ها گفتن !!!


3- گیاه شرار به غیر از موی تک شاخ سبب چسباندن چه مواد دیگری از مغز چوبدستی به چوب آن میشود.همچنین کاربردهای ان گیاه در جارو بخصوص آذرخش چیست؟(مقاله‌ای 6 خطی)15 امتیاز.

خب ...باعث چسبوندن بعضی اشیا ریز به چوبدستی و حتی چسبیدن مورچه ها به نوک چوبدستی میشه !!! این گیاه خواص بسیاری داره و باعث چسبیدن خیلی چیزها به چوبدستی میتونه بشه اما چون شیرش به چوب مخصوصا چوب چوبدستی کمی حساسه و حساسیت داره خب باعث میشه هرچیزی بهش نچسبه و فقط چیزهای سبک بهش میچسبه ..و اما باعث چسبیدن : موهای هیپوگریف ، پر جغد ، ناخون اژدها ، ریشه های جارو از کاربرد های دیگشه !!! و اما از این گیاه به سبب قدرت چسبندگی بالاش در صنعت چسبونکی هم زیاد استفاده میشه ..مثلا هر چیزی رو که بگید به هرچیزه دیگه ای میچسبونه ..شیره ی این گیاه کاملا ضده آبه و آب اصلا از قدرت این شیره کم نمیکنه ..مثلا صندلی های باشگاه های کوئیدیچ برای مطمئن تر بودن با شیره ی این گیاه میچسبونن چون ممکنه تماشا چیا جوش بیارن و به کندن صندلی های باشگاه رو بیارن اما خب وونمیتونن و اما این نکته فراموش نشه ..در مورد چسبوندن صندلی از نوعی چوب برای ساخت صندلی استفاده میشه که شیره ی گیاه بهش حساسیت نداره !!!!
خب ..اگه کمی روی جاروشون بزنن از این شیره باعث میشه بازی کن در مسابقه محکم روی جاروش نگه داشته بشه و نیفته !!!!تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۸ ۲۰:۴۹:۲۰
ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۸ ۲۰:۵۱:۲۶
ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۹ ۱۷:۳۳:۲۰

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۰۸ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#8
1- ادامه نمایشنامه بالا رو بنویسید . ( 10 نمره )

بلیز این را گفت و با جدیت تمام از کلاس خارج شد و در را پشت سرش بست !
تق !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی فقط خودش می دونست ..تا پاشو از کلاس گذاشت بیرون ، همون پشت در از ترس ولو شد روی زمین !!! یعنی کوییریل می خواست ...
هومم ..مهم نیست ..
در کلاس :
جو کلاس بخاطر معجون های عجیب و غریبی که جناب بلیز در وان حمامشون ریخته بودن هنوز عجیب و مخوف بود ...همه ی بچه ها با چشمانی گشاد و متعجب ، و هزاران سوال به یکدیگر چشم دوخته بودند ...
او می دانست که همه ی بچه ها همین سوال را دارند و جوابش را نمی دانند اما باز هم آوریل با صدایی بلند که نگرانی در آن موج میزد بلند پرسید :
اون ..اون همین الان گفت که درست کردن این معجون ....
هیچ جوابی داده نشد ..پس بچه ها شروع به درست کردن معجون راست گویی شدند ...کمی می ترسیدند اما کمی بعد وقتی فهمیدند که اگه کسی به اونا چیزی گفت و گفت چرا این معجونو درست کردید می تونن همه چیزو تقصیر بلیز بندازند خیالشون راحت شد و با آسودگی خاطر شروع به درست کردن معجون کردند ..اونم توی کلاس !!!
کمی بعد که همه ی بچه ها سرگرم ساختن این معجون عجیب بودند صدایی خفه از ته کلاس شنیده شد :
خب ..من ..فکر میکنم دلیل این کارشو فهمیدم ..خب ..خب حتما پروفسور با خودش گفته حالا که من مجازت رو میخوام بشم خب اینم روش ...یا از روی حرصش گفته نمیدونم ....
لونا که نیشش تا آخرینحد باز بود گفت :
هومم ..دورنت جان ...اولین اینکه پروفسور کیه بابا ..بلیز دیوونه ..بعدم ..هومم ..خب .آره من یه جورایی باهات موافقم ..بچه ها شما نظرتون چیه ؟
بعد از چند ثانیه همه با حواسپرتی جواب دادند :
اوهوم !!!
بعد از 3 ساعت زحمت کشیدن که هیچکس به نتیجه نرسید بالاخره آوریل اولین کسی بود که موفق به درست کردن این معجون شد ...و تصمیم گرفت که این معجون رو به دورنت بیچاره بخورونه ..چون اون ته کلاس انقدر جون کنده بود معجون درس کنه ( اما نتونسته بود ! ) که از خستگی خوابش برده بود ! نمیدونم شایدم غشیده بود !!!
بله ..آوریل فرصتو از دست نداد سریع خودشو به ته کلاس رسوند ..دهان دورنت از خدا بی خبرو کمی باز کرد و مقداری از معجون رو درون دهان دورنت ریخت ...( مقداری ؟! به ..چه عرض کنم کل پاتیلو خالی کرد تو دهنش !!! )
دورنت به 3 دلیل بد بخت بود ( در اون لحظه ) :
1 - بیچاره ..وا ..خب معجون راسگویی خوروندن بهش !!!
2- اولین کسی بود که این معجون روش امتحان میشد ، حالا راس گفتنش به درک ! معلوم نبود اوریل جان حالا همون معجونو درس کرده بود شاید یه چیز دیگه بود ، حالا بچه مردم نمیره یهو !!!
و
3 - به همون دو دلیل قبلی
آوریل بغل دورنت روی زمین دوزانو نشسته بود و منتظر تاثیر معجون بود ...که یکی از بچه ها داد زد :
خب ..احمق جون اول بیدارش کن !!!
آوریل کلشو گرفت بالا و گفت :
آها باشه ..بعد با یه کشیده ی محکم بچه ی مردم از خواب ناز بیدار کرد ...
دورنت :
آی ..وای ..چی شده ؟ چه خبره ؟
وقتی یه پاتیل گند رو بغل پاش دید داشت کم کم یه چیزایی یادش میومو اما به روی خودش نیاورد ولی ناگهان ...
لونا لبخند موذیانه ای زد و گفت :
آوی جونم ..بلیز فک کنم گفت که ..رنگ معجون باید بی رنگ و .....اما ..
اینکه صورتیه !!!!!!
آوریل : هان ؟ بی خی ..خب ..یه چیزی اشتب شده حتما !!! :grin:
دورنت نتونست جلوی خودشو بگیره جیغ کشید :
یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
بقیه داستانو شرمنده !! از ذهنم خارجه !!!

2- اگر ما ابتدا معجون راستگویی رو به خورد شخصی بدهیم و سپس معجون هوشیاری رو نیز به خورد آن شخص بدهیم با توجه به شرایط مختلف بگویید ممکن است چه تغییراتی حاصل شود ؟ ( 10 نمره )

خب ..اون بستگی به فاصله ی بین یعنی زمان خوردن دو معجون داره حالا من هردو مدلشو اما توضیح میدم !
خب اگه ابتدا معجون راتگویی رو به کسی بدیم برای مثلا اینکه یه موضوعی روشن بشه مثلا یه چیزی رو راس بگه اونو بهش میدیم بعد همینجور موضوع رو همونطور که گفته شد از سیر تا پیاز ماجرا تعریف میکنه ...بعد یکمی بعد اگه معجون هوشیاری رو بهش بدیم موضوع عوض میشه ..شاید بعضی از معجون ها رو اگه روهم به کسی بدیم خب تاثیر قبلی از بین نره ! اما تو بیشتر موارد نه ..تاثیر از بین میره ..حالا اینم همینطوره ..وقتی ما معجون هوشیاری رو پس از معجون راستگویی به شخص مورد نظر میدیم ..بعد از کمی مدت یه دفه از حرف زدن وامیسته اینگا دگمه ی آفشو زده باشن ..بعد یکمی صدا میده ..( نترسید طبیعیه ! ) بعدش به حالت عادیش بر میگرده ..یکم با تعجب به دوروبرش نگاه میکنه بعد دیگه کاملا سرعقل میاد و بخاطر میاره که داشته چه چیزایی رو میگفته !!!!! یعنی درواقع هوشیار میشه !!! بعد خب مثلمه دیگه تعریف نمیکنه ..نه تنها دیگه راس نمیگه بلکه ، یک خروار بهتون بدوبیراه میگه بعدش پامیشه میره ..اینم از این ..اما یه حالت دیگش مونده ! اگه معجون راستگویی رو به طرف بدید بعد در عرض دوثانیه هنوز نگذشته معجون هوشیاری رو بدین بهش ( یا هر دورو باهم قاطی کنید بدید ! ) اصلا این کارو نکنید !!!!!!چونکه ممکنه طرف بترکه !!!!!!!

3- تاریخچه کشف این معجون رو بنویسید . ( 10 نمره )

تاریخچه ی کشف این معجون برمیگرده به دوهزارو سیصد سال پیش ..که یک پروفسور پیری به نام ((مارتین موریخ )) که دانشمند و بزرگترین معجون ساز در قرن خودش بوده ، یکبار بعد از تلاش بسیار زیاد موفق به کشف این معجون شده حالا به چه دلیل ..از اون جایی که ساخت این معجون بسیار بسیار سخته ..خب حتما موضوع مهمی بوده که این پیرمرد و دانشمند بزرگ دست به این کار زده ..یعنی اکتشاف اولین معجون راستگویی در جهان !! و به این دلیل که به هسرش دایانا موریخ شک کرده بود و فکر میکرده که اون دوباره ازدواج کرده !!! و حتم داشته که همسرش به اون دروغ میگفته ..بعد مارتین تصمیم میگیره که همسر دروغگو و خیانتکار خودش رو ( در سن 67 سالگی !!! بابا توئم خجالت بکش ! این کارا از تو بعیده ! ) به قتل برسونه اما چونکه مطمئن نبوده دست به این کار نمیزنه عوضش میره این معجون رو اختراع میکنه ! بعد حالا درست نمیدونم میریزه تو قهوش حالا چی ..بالاخره به هر نحوی شده به خورد همسرش میده معجون رو بعد معلوم میشه که بله .....بعد این مارتین ما میره هم همسرشو هم همسر همسرشو به طرز بسیار فجیعی به قتل میرسونه !!! که بعدعا تبدیل میشه به بزرگترین قاتل قرن خودش !!!!!
------------------------
این چیه الان ؟ هان ؟! نیدونم !!!


ویرایش شده توسط دورنت دايليس در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۸ ۱۹:۵۸:۴۶

عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۴:۰۰ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#9
1- به نظر شما میشه در فال نقشی داشت؟( یعنی اونو تغییر داد)

خب ..یه جورایی بله ..البته بستگی داره ..اگر کسی خیلی به فال اعتقاد داشته باشه بدون هیچ چون و چرا حرف فالگیر یا همون پیشگو رو میپذیره و مثلا قبول میکنه که فلان اتفاق میفته ...پس میتونه این موضوع رو تغییر بده .. میتونه جلوشو بگیره ، میتونه نگیره ! یعنی میتونه نقشی توی اتفاق افتادن یا نیفتادن اون موضوع داشته باشه ..یا میتونه موضوع رو عوض کنه ...خب ..میگم بازهم بستگی به درصد اعتقاد اون شخص به فال و غیره داره ...خب ..اما مثلا خود من کلا اصلا به فال اعتقاد ندارم و اگه کسی بهم بگه فلان روز فلان اتفاق میفته میگم بذا بیفته و میدونم که این حقیقت نداره ..پس من که اعتقاد ندارم نقشی هم توی فال ندارم ..دارم ؟؟؟

2- پیشگویی در چه صورتی قابل اعتماد و درست است ؟

خب شخص مورد اعتماد و راستگوی باشه در درجه ی اول یعنی یه از اون فالگیرای درپی تی نباشه !!! اگه دفعه ی دوم سومتونو که پیش اون میرین باید حواستون باشه که جلسه ی اول هیچی بهش نگفته باشین و حتی کسی هم چیزی از شما به اون نگفته باشه تا ببینید میتونه مشخصاتتونو درست بگه یا نه ..اینم یه راهشه !!! در درجه ی دوم بستگی به تجربه ی اون فرد داره ...مثلا اگه اون شخص قبلا پیش این پیشگو اومده و بیشتر چیزهایی که گفته درست بوده باشه ..خب از این راه هم میشه ..راه دیگه اینکه اگه کسی همینجوری بی دلیل به این چیزا اعتقاد داره که هیچی ! اما اگه نداره پیشگو یا فالگیر باید دلایل روشن و واضحی برای اون اتفاق بیاره ..مثلا از روی موقعیت ستاره ها و ..... از این چند راه میشه گفت که پیشگویی درستی از آب در میاد !

3- مقاله ای تهیه کنید و در آن نقش قدرت تخیل در فال رو بنویسید.(حد اقل 15 خط)

وقتی فالگیر یا پیشگو میخواد فال بگیره یا پیشگو کنه ..خب مثلمه که از قدرت تخیلش خیلی کمک میگره ..( اصلا اکرا کسانی ه دارای قدرت تخیل بالایی هستند میان فالگیر میشن ! ) مثلا در فال قهوه ..خب شاید من نوعی وقتی یک فنجون چای رو بگیرم دستم و توشو نگاه کنم چیزی که میبینم بنظرم خیلی بی اهمیت و بی معنی بیاد اما کسی که از قدرت تخیل بالایی برخورداره ، میتونه از مشاهده ی تفاله های چای به کمک قدرت تخیلش عکس یه حیوان مثلا یک خرس رو بوجود بیاره ..( یعنی کشفش کنه ) و به دیگران نشون بده و بقیه هم بگن اه چرا به ذهن من نرسید و از روی عکس خرس که حالا خدا میدونه از نظر فالگیر چه تعبیری داره رو فالگیری کنه و.. ..خب پس نتیجه میگیریم که قدرت تخیل بسیار روی فالگیری موثره وحتی بدون اون فالگیری امکان نداره !!!
ببخشید 15 خط !!!! آخه بیشتر از این به ذهنم نمی رسید !!!!!!!
تصویر کوچک شده!اینم عکس یه پیشگوی مورد اعتماد


عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۳:۱۴ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#10
هدی چیست و چه کاری در سایت انجام میده ! ( 10 امتیاز )


هدی یک جغد بسیار دوست داشتنی و بسیار ارزشی و بانمک است که هدی اسم مخفف و مستعارش است و اسم اصلیش هدویگ است . هدویگ یا همان هدی مثلا جغد هری است اما هدی فقط در سایت ارزشی بازه درمیاره و از اینکه با هری که یک وبمستر در سایت است ، نسبت دارد ( یعنی جغد او است ) داره از این موضوع سوئ استفاده میکند .. پس نتیجه میگیریم که کار هدی درسایت فقط نمکریزی و ارزشی بازی بیش نیست و اگر این سوال به ذهن شما خطور کرد که پس چطور هدی یک ناظر شده مراجعه کنید به آخر خط اول و اواسط خط دوم نوشته ی بنده ..( فقط بخاطر اینکه جغد هری می باشد و هری یک وبمستر و هم یکی از همه کاره های سایت می باشد !!! ) هومم .ولی من دوسش دارم ...بچه ی باحالیه !!! اینا محض خنده بود ......( نخیر کی گفته ؟؟؟؟ )
آها راستی ..اون جغد روی دستمال کاغذی بوف پسرعموی هدویگه ...رفتید بوف حتما بهش سلام برسونید و بگید هدی حالش خوبه ...

اسم 3 تیم باشگاهی کوییدیچ . ( 5 امتیاز )

باشگاهی ؟
نمیدونم .. من قروقاطی می نویسم
بلغارستان
آجاس
فمن
دراگون
گریف یونایتد ااا ؟ از سه تا بیشتر شد ؟


ادامه کلاس من هرجور که دوست داشتید.(15 امتیاز)

هومم ..اینم از درس امروز امیدوارم تکلیفاتونو خوب انجام بدید بچه ها !!!
فعلا ..
پروفسور ؟
بله ؟
میخواستم بپرسم تاریخچه ی بوجود اومدن هدویگ و خاندان و جدآبادش مربوط به چند سال پیش میشه ؟؟؟
پروفسور مکثی کرد ..در فکر فرو رفته بود اما بعد از چند لحظه عقب عقب آمد و روی صندلیش نشست ..
هومم ..دورنت جان سوال بسیار سختیه !!! فقط میتونم بهت بگم که ...وقتی پروفسور دامبلدور در گهواره به سر می بردند هدویگ 52 ساله بود !!!
بچه ها :
نننننننننننننننننننننننننننننننننننه !!!!!!!!!
چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خب ..دیگه سوالی نیست ...
نه !
پس فعلا !!!!
خدانگهدار !
پسر عموی هدی یا همان هدویگ !هومم ..اینم هدویگ رو شونه ی هری


عضو رسمی (( الف . دال***))
تصویر کوچک شده

********

قاه قاه قاه !!!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.