دو روز بعد - فیتال و فاتال و فتل، ایجنت های وزارت بهداشت اومدن برای بازرسی محل جرم
- دین دینگ... دین دیــــــــــــنگ
فیتال: چرا زنگ میزنی آی کیو؟ مگه اومدی مهمونی؟ درو باز کن بریم تو
فاتال: چشم استاد...آلاهامورا...غیـــــــژژژژ (صدای باز شدن در)
فیتال: ای خدا... حالا یه بار درو باز کردی صدا نداد، باید با دهن صدا دراری؟ برو تووووووو!
(ایجنت ها راه افتادن تو راه رو های پر پیچ و خم و باریک)
فتل: فیتل جون! اینجا خبری نیست... همه مدارکو از بین بردن، بیا برگردیم...آره قربونش!
فتال: چی؟؟؟ نه... چی؟؟ شما نگید یه دقیقه... چی؟ فیتل؟
فاتال رو به نویسنده: چیــــــی؟ یه بار دیگه بگو... چی گفتی تو الان؟ فتال؟
فایتال: اون جا رو نیگا کنید...
فیتالله: کجا رو؟
-------------
کارگردان:
اصغر... اصغـــــــــــــر... کوشی بابا؟ بیا این نویسنده رو عوض کن! حالش بده!
اصغر: قربون، دیگه نویسنده نداریم... فقط یه یاروئه این دور و ور هست، هی میخواد امضا بده... میگه گیلدی صدام کن!
کارگردان: خوب دیگه چی کارش کنم؟؟؟ از هیچی که بهتره...این برنامه ساعت 8 باید بره رو آنتن! به همون گیلدی بگو بیاد بنویسه...
اصغر: چشم حاجی... خودت خواستیا!
------------
گیلدروی: این امضا که بیشتر در سواحال جنوبی ماداگاسکار یافت میشود، همگان را متعجب ساخته و ...
اصغر: گیلدی جون کافه رو بنویس
گیلدروی: برو بابا حال داری...
اصغر: چرا فحش میدی؟ خودت موفق باشی! جون عمت کافه رو بنویس
گیلدروی: حیف که عمت مالیه..
اصغر: بابا عمه خودتو گفتم که... به عمه من چی کار داری؟ ولی اشکال نداره جون مالی بنویس
گیلدروی: اوکی... متن قبلی رو بده بینم!
-----------
فیتالله: کجا رو؟
فایتال: اونجارو دیگه... گیلدی رو نیگا کن!
( دو سه متر اون ور تر گیلدروی یقه دامبلو گرفته، داره باهاش حرف میزنه
گیلدی: نه، این بی انصافیه... من تو رو میکشم...تو هر گز از من امضا نخواستی...هرگـــــــــــــز! ( تریپ هندی)
دامبل: تو داری اشتباه میکنی... همه چیز زیر سر این مرلینه! اون بود که مالی رو دزدید! من حاضرم بهت کمک کنم تا مالی رو آزاد کنیم... بهت قول میدم برادر (بازم تریپ هندی)
گیلدروی دامبلو بغل میکنه:
من نمیدونستم ما با هم برادریم! آه برادر... آیا برای رفتن به کمک مالی حاضری؟ ( بازم هندی)
( گیلدی دامبل با هم دست میدن - بازم تریپ هندی)
دامبل: ما باید به بقیه بروبچز گروه هم خبر بدیم
- خوب زنگ بزن بهشون بگو سریع بیان اینجا
-موبایلمو نیاوردم، تو اوردی؟
- نه... ولی فیتال بی سیم داشت! ازش قرض بگیر
- دامبل،دامبل... بربچز! دامبل،دامبل...بروبچز!
- بروبچز به گوشیم!
گیلدی: سلام منم برسون
- همتون سریع بیایید کافه.. مورد اضطراریه! گیلدی هم سلام میرسونه
- حاجی جون، تا سه تا سوت مذهبس بزنی ما اونجاییم! سلام ما رم برسون
دامبل: سوت، سووووووت، سوووووووووووووووت
بروبچز: بگیر ما رو که اومدیم! جریان چیه؟
گیلدی همه ماجرای دزدیده شدن مالی و اینکه دامبل برادرشه رو برای همه تعریف میکنه.
بروبچز:
فیــــــــــــــــــــن...فیـــــــــــــــــــــن
سوروس: کو کو دماغ؟
همه به جز فیتال:
فیتال:به نام بهداشت ایست! تو، سوروس اسنیپ به جرم خوردن تمام مدارک جرم یعنی محتویات غول کثیفی به نام گراپ دستگیری! دستاتو بذار رو سرت و هیچ حرکت احمفقانه ای هم انجامم نده!
فتل: آخه قربونت برم، خود گراپی جزو بروبچزه... همونو بگیریم بریم دیگه
فیتال: آی کیو! مدرک نداریم که.. بذار این سوروس اعتراف کنه بعد میاییم گراپی رو هم میگیریم! با این هیکلش کجا میتونه در بره؟
( ایجنت ها با سوروس از کافه میرن بیرون )
دامبل: بروبچز پیش به سوی انقراض نسل مرلین..........