هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۵۸ شنبه ۳ دی ۱۳۸۴

کلودیوناold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۳ چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۱۸ سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 39
آفلاین
نام:ناتالی
نام خانوادگی:مک دونالد
سن:16
تاريخ تولد:1989
جنس:مونث
محل تحصیلات:هاگوارتز
محل زندگی:لندن
تحصيلات:جادوگری
سال تحصیلی:ششم جادوگری
چوب جادو:از درخت ساج، سی سانت، انعطاف پذیر، موی تک شاخ وسطش
نوع جارو: فایربالت2006
رنگ چشم:قهوه اي
رنگ مو: قهوه ای روشن
گروه:گريفيندور
ظاهر كلي: قدبلند، لاغر،موی بلند
كوييديچ:خوبه
علاقه ها:شیدگر شدن


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۴ ۲:۰۲:۲۸

وقتی که به مرگ و تاریکی نگاه میکنیم تنها ناشناخته بودنه که ما رو میترسونه، نه هیچ چیز دیگری...


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۰۶ شنبه ۳ دی ۱۳۸۴

تام ریدل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۴۱ سه شنبه ۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۳۸ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از در جاهای تاریک در سراب مرگ میجنگم با زندگی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3
آفلاین
من خواهان شخصیت لرد ولدمورت هستم
به نظرم لرد احتیاج به معرفی ندارد و هر چی بخواهد بدست می اورد


ولدرموت :ydevil:


جهنمی در روی زمین


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۴۹ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
نام کامل:سرژ تانكيان
گروه:اسليترين

معرفی کوتاه:من خواننده گروه سيستم آو ا دون يكي از گروه هاي موسيقي جادوي هستم....قتي از ايران گذر كرديم دزد هواي هاي (سوار بر جارو) تمام پول هاي مارو زدند...ما مجبور شديم در لندن فرود بياييم و به كسب پول بپردازيم تا به سرزمينموم ارمنستان برگرديم...ولي موندگار شديم در لندن...در انخابات وزير طرفدار گيلدي بودم ولي بعدا بهش خيانت كردم جز يكي از بنيان گذاران حزب ليبرال دموكرات شدم و وزير رو عوض كردم...اين سابقه خيانتم بود
سابقه جو زدگي:يه گروه زديم اوايل به نام اچ سي او هيچي ديگه..خودتون بهتر ميدونين...
سابقه عشقي:يه مدت عاشق پاتريشيا بودم و در گروه زز ها قرار گرفتم...ولي بعد از گم گور شدن مشكوك پاتريشيا دچا ياس فلسفي از نوع ززي شدم و قاتي كردم...

اينو براي بار سوم زدم...


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۴ ۲:۰۰:۱۰


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۵۵ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

مينا لوپين


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۴ چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۰۱ چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۵
از شيون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 26
آفلاین
نام:ابر كرومبي يوان
سن:12
تاريخ تولد:1372
جنس:مرد
تحصيلات:در تمامي زمينه ها تحصيلات دارم
رنگ چشم:قهوه اي
گروه:گريفيندور
مو:زيبا
ظاهر كلي:

نام مستعار:ندارم
كوييديچ:خوبه
علاقه ها:تحصيل در هاگوارتز
يكي از دانش آموزان گل هاگوارتز


I


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۲۹ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

یونا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۴ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۱۸ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵
از بيمارستان سوانح و بيماري هاي سنت مانگو-طبقه ي اول نه،طب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 120
آفلاین
نام:يونا
نام خانوادگي:زونكو!
جنس:زن
سن:15
شغل:دانش آموز مدرسه ي علوم و فنون جادوگري هاگوارتز
سال:پنجم
گروه:ريونكلا
رشته ي ورزشي:كوييديچ:من هي جون مي كنم برم تو تيم اما اينا هي پارتي بازي ميكنن و من را قبول نمي كنن.وقتي هم براي اعتراض ميرم مي گن سال بعد بيا!!
نوع جارو:متغير است!
شكل ظاهري:
دروس مورد علاقه:دفاع در برابر جادوي سياه،افسون ها،معجون سازي،تغيير شكل،ستاره شناسي،تاريخچه ي جادوگري،نگه داري از موجودات جادويي
درس غير مورد علاقه:پيشگويي
تاريخچه:والدينم"مغازه ي شوخي زونكو و دخترشان"را دارند.مادر مادرم معلم در مدرسه ي دورمشترانگ بوده پدرپدرم در بانك گرين گوتز كار مي كرده.مادرپدرم داور مسابقات كوييديچ تشريف داشتند و پدر مادرم هم مشنگ زاده بودند و داييم ....ا....
فكر كنم همي اسرار خانوادگي ام را افشا كردم! تاهمين جا بس است اما اگر علاقه مندان به تاريخچه ي جادو گري!درخواست كنند اگر خواستم به آن ها خواهم گفت!
خوب ديگه....


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۴ ۱:۵۸:۵۴

هنوز در همين نزديكي شايد منتظر ماست
يك جاده ي جديد يا كه دروازه اي مخفيØ


Re: chow chang
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

elnaz


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۱۳ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۳۰ یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
من چو چانگ هستن با رنگ چشم و رنگ موي مشكي

فارسي شد!...ناظر انجمن...دامبلدور


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۳ ۰:۰۹:۰۵

man ozve jadide madreseye jadoogarye hogvartz hastam


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۲۳ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

navid


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۰:۵۴ جمعه ۱ تیر ۱۳۸۶
از grimuld_ place
گروه:
کاربران عضو
پیام: 34
آفلاین
نام: ایگور

نام خانوادگی: کارکاروف

سن: 42

جنسیت:مرد

ظاهر: من ادمی لاغر و بلند قد هستم موهای نقره ای و ریش بزی که عادت دارم با دستم بپیچونمش البته قبلا رنگش سیاه بود یه مدت رفتم طرف لرد سیاه اما این خوشبختی زیاد طول نکشید که وزارت سحر و جادو منو دستگیر کرد یه مدت زندان بودم تا این که به خودم گفتم بقیه دوستام خودشون آزادانه میگردن بعد من اینجا گرفتار دمنتورهام تصمیم گرفتم لوشون بدم تا خودم آزاد بشم
بعد از اون رفتم بلغارستان مدیر مدرسه درم استرانگ شدم بعد برای مسابقه جام آتش اومدیم انگلستان ولی اربابم دوباره بر گشت نمی دونم چطور من تصمیم گرفتم فرار کنم و به شمال برم

چوب جادو:33 سانتی از پر ققنوس و موی تک شاخ

توان مندی ها: استفاده از جادوی سیاه و لو دادن دوستام و فرار , از توانایی های منه

علاقه مندی ها: یاد دادن جادوی سیاه به بچه ها

گروه: من متعلق به اسلایترینم تا ابد میگم اسلایترین

محل زندگی : قبلا بلغارستان بودم ولی در حال حاضر در یه کلبه در شمال زندگی میکنم


امید وارم قبول شم


این نقشو یکی گرفته از طریق جستجو یه سرچ بکن میبینی کیه


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۲ ۱۹:۲۲:۰۷

چه كسي خواهد ديد مردنم را بي تو
گاه مي انديشم خبر مرگ مرا با ت


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

حسن مصطفیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۶ یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۰ یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷
از القزوین- مصر- قلعه‌ی الفرانکشتاین
گروه:
کاربران عضو
پیام: 38
آفلاین
حسن مصطفی هستم. داور معروف کوییدیچ، فکر می کنم من رو بشناسید ولی گفتم دوباره خودم رو معرفی کنم. بعد از داوری جام جهانی کوییدیچ حدود پنج سال پیش به خاطر قاچاق فرش و قالیچه پرنده از طرف وزارت جادوگری مصر تحت تعقیب قرار گرفتم و مجبور شدم در داخل قلعه قدیمی اجدادم که در وسط صحرا در یک جای جادویی مخفی هستش مخفی بشم. در اونجا کتاب های جد بزرگم حسن البوطالب! رو پیدا کردم و فهمیدم که اجداد من جادوگران سیاهی اشنا به علم کیمیاگری و پزشکی بوده اند. پس شروع به مطالعه کتب جادوی سیاه و پزشکی کردم و بعد از تحقیقات بسیار شروع به ازمایش بر روی مردم صحرانشین کردم و از اون ها انواع موجودات غیرمهربون رو ساختم به همین خاطر به دکتر حسن فرانکشتاین معروف شدم. از اون روز تیپ و قیافم رو عوض کردم. سیبل هام رو زدم و در اثر استفاده بیش از حد از جادوی سیاه بیشتر موهام سفید شده. جمجمه مورد علاقم به اسم موری تنها دوست من هستش و اکثر روزهای تنهاییم توی قلعم رو با اون صحبت می کنم. همیشه دستکش های سیاهی می پوشم و در جیب های کت بلندم پر از انواع داروهای شفادهنده و مرگ اور هستش. بعد از گذشتن این 5 سال با دادن خشکه موفق شدم اسمم رو از لیست سیاه وزارتخونه قاهره حذف کنم و به عنوان یک دکتر جادوگر در خفا مشغول به کار شدم تا اینکه شدم جادوگر بزرگ لرد ولدمورت بازگشته از اون روز سعی کردم با استفاده از دوستان قدیمی قاچاقچیم در وزارت سحر و جادوی انگلستان نفوذ کنم و در حال حاضر در شهر لندن در جایی مخفی به همراه جمجمه عزیزم ساکن هستیم البته کسی از هویت واقعی من خبر نداره ولی به زودی بازی های کوییدیچ شروع خواهد شد و بسیار وسوسه شدم تا این بازی ها رو به یاد قدیما داوری کنم. اگه کسی من رو ببینه مشخصات من رو اینطوری خواهد گفت

یک مرد مسن با موهای جوگندمی و بسیار لاغر اندام. با یک ژیله سیاه و دستکش هایی سیاه تر از شب. چشم هایی بی فروغ و ظاهری بی احساس پشت پنجره اتاقش نشسته بود و با یک جمجمه به نظر می رسید صحبت می کرد. در بیرون هم من رو با یک بارونی بسیار بلند با جیب های بسیار می شناسند که در اون داروهای ساخته خودم رو نگه داری می کنم. اگر کسی زنده مانده باشه تا تعریف کنه از چوب جادوی عجیب و بلند من خواهد گفت که ساخته خودم هستش و از فلس اژدها ساخته شده.

من هنوز به دنبال ولدمورت می گردم و فک می کنم بسیار نزدیک هستش که پیداش کنم.


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۴ ۱:۵۶:۰۹

Prof.Dr Hasan Mostafa ::: Professional Master Alchemist

[size=medium][co


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۱۳ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

پيتر پتي گرو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۲۵ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۵ شنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۵
از بالاي ديوار آخري!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 303
آفلاین
خب راستش اسمم پيتر پتيگرو ست.ولي دوستام منو دم باريك صدا مي كردن.البته مي دونين اين صدا كردن هم ماجرايي داره!
موقعي كه مدرسه مي رفتيم يكي از دوستامون گرگينه بود ماهم تصميم گرفتيم كه براي اينكه باهاش باشيم جانور نما بشيم.
من شكل يك موش بودم!يك موش سفيد و تپل مپل!
بعد از مدرسه با دوستام عضو محفل ققنوس شديم تا با بزرگترين و قوي ترين جادوگر زمان بجنگيم.ولي من شانس آوردم و لرد از من خواست كه بهش كمك كنم.البته خوب بود ولي تنها بديش اين بود كه مجبور شدم بهترين دوستم رو لو بدم و باعث مرگش بشم!!
بخاطر همين مجبور شدم بعد از اينكه پسر جيمز(دوستم)،هري پاتر،لرد رو به طرز مشكوكي از بين برد مرگم رو صحنه سازي كنم
بعد از سال ها سيريوس بلك،دوستم كه توي آزكابان بود،فرار كرد.
من فهميدم كه دنباله من ميگرده.خلاصه من هم فرار كردم و به دنبال اربابم رفتم.
اربابم خيلي ضعيف شده بود و به كمكم احتياج داشت.من هم به عنوان يكي از وفادارترين خدمتكارانش بهش كمك كردم.
اون دوباره به قدرت رسيد!و حالا هم در حال جنگ.من هم توي جبهه ي اون دارم بهش كمك مي كنم.فعلا پيش اسنيپ هستم،يكي از مرگخوارها و دشمن دوران مدرسم!،تا در اونجا به خدمت اربابم بپردازم و چشم به راه روزي باشم تا اربابم پيروز بشه!
راستي نمي دونم چرا؟!ولي هميشه دوست داشتم عضو هافلپاف باشم!
-----------------------------------------------------------
اميدوارم معرفيم قابل قبول باشه.
-----------------------------------------------------------


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۴ ۱:۵۴:۲۷


بدون نام
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
من معذرت می خوام باید خودم رو یه ذره خالی کنم!!!!!!!!!
ولی چرا؟کجاش نامفهوم بود؟

حالا از اول شروع می کنیم:
نام : مینیمینی
نام خانوادگی : اسلیترین (این یعنی اینکه من هم نوه ی سالازارم ! )
گروه: اسلیترین
علاقه مندی ها: همون ...طور ... که ... بعضیها ... دوست دارن...آدم بکشن ...و ... بعضیها... دوست... دارن ... مجوز ...ندن... من... دوست ... دارم... فقط ...بخندم... به خودم مربوطه که چرا دوست دارم بخندم و بخندونم و حال کنم... مگه چیه؟
وقتی هم لازم باشه هم مهربون می شم هم آدم کش.
مجوز زور می خوام !وده وگرنه (وگرنه ... یکی از دوستام رو می کشم بعد خونش به گردن شماست)
(در مورد اسمم هم خودتون فرمودین که شناسه ای که انگلیشه باید فارسی بنویسیمش)








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.