هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: پستخانه ی هاگزمید(نامه سرگشاده)
پیام زده شده در: ۲:۲۸ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
#11
از : ماگل
به : کله زخمی

موضوع: درخواست جارو

سلام آقای کله زخمی! من یک ماگل مشنگ قشنگ هستم و دارم از دور براتون می نویسم. تا جایی که یادمه تا دو سالگی راه نمی رفتم و فقط صندوق عقب سره می کردم. از جمله تفریحات سالم خانواده ما در روزهای سهمگین و آخر جنگ این بوده که منو میذاشتن گوشه دیوار و می گفتن: بیا! منم نیشمو با حماقتی که هنوز توی نگاهم باقی مونده، باز می کردم و زباله دانمو جلو عقب می کردم و سمت کسی که صدام کرده بود می رفتم. فکر کنم علت اینکه الان هم از این عضو گرانقدر تنها قدر دو تا توپ تنیس باقی مونده همین سایش های مدام کودکی بوده. سالها بعد با سرگذشت غرور آفرین و حماسی شما آشنا شدم و الانم در رزومه ام این افتخارو دارم که هر هفت جزء تورو حفظم. این اواخر تصمیم گرفتم بجای سوهان کشیدن به خودم که از خردسالی به عنوان یه عادت مونده برام، هر طور شده مثل شما بتونم با جارو یه بار پرواز کنم و بیام هاگوارتز.

پنجره رو که وا می کنم چیزی از فراسوی لایه خاکستری علامت شوم ولدمورت که مستقر بالای شهره، میاد و میره زیر پوستم و مولکول هاش هواییم میکنه که جاروی نیمبوس یا آذرخش تو رو داشته باشم و سوارش بشم و از پنجره تو دل آسمان برم. پرواز کنم و ببینم همه صرافی های این شهر زیر پام کوچیک و کوچیک تر میشن و صفر های جلوی قیمتا دارن کمتر و کمتر میشن. همه مردم حریصشو مثه مورچه هایی که واسه بردن لاشه حشره نیمه جون از سر و کول هم بالا میرن ببینم و حقیر تر و کوچیک تر از اون باشن که غمگینم کنن. یه دفعه اوج بگیرم اونقدری اوج بگیرم که از پول و درد و ترافیک دور بشم، تا جایی که تنها هوای خوب باشه و آسمون باشه و خودم. اونقدر بالا برم که مرگ هم به گرد پام نرسه. جایی باشه که هیچ زمزمه ای رو نشه به حکم مرگ جواب داد و دود سوزوندن اعتقادات مکتوب به چشمم نرسه. جایی که هیچ خرفت خرافه پرستی رو نبینم و تنها اعتقادم به ابرهای زیر پام و مسیر صاف روبروم باشه. بازم باید برم اونقدر بالاتر که موشک کروز هیچ آمریکایی هم نتونه زندگی و همه آرزوهامو زیر خروارها خاک و آوار و صدای آژیر دفن و محو کنه. باید جایی برم که دست ترس ها و آرزوهای نرسیده و غم هم عمراً بهم نرسه. اون وقته که اگه هنوز چیزی از عضوی به نام شش برام باقی مونده باشه، میشه این شش رو از هوا پر کرد و با اولین بازدمم همه دلواپسی ها و نرسیدن ها و تنهایی ها ازم دور میشن. اون وقت اون بالا میتونم خودمو به عنوان موجود زنده ثبت کنم و بعدش با شتابی خیره کننده به سمت هاگوارتز پرواز کنم. آخرم بفهمم هاگوارتز رو این روزا کرایه دادین به کلوپ پیروان دامبولیسم، عکستو بجای روی جلد روی شورت جنیفر چاپ میکنن و رولینگ هم هنوز زنده ست و غزل فکر میکنه!!!

جادوتو نخواستم، هاگوارتز و خاطراتتم مال خودت. جاروتو فقط بده یه دور بزنیم...


ارادتمند
مشنگ


با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵
#12
سلام. اون چند صفحه قبل ربکا و رز یه پست زده بودن برای تیک ورود خودکار: اینو من ورداشتم موقتاً. کار دارم باهاش. یه سری بررسی ها و تعمیراتی دارم در موردش انجام میدم و هم در ارتباط با ماژول پروفایل کاربران دارم یه چیزی رو تست میکنم. درستش میکنم تدریجاً و به زودی.

-----
این دو سه صفحه منو یاد سخنرانی های امام انداخت
مخاطب همه این دو سه صفحه پست منم و نه هیچ کدوم از مدیران استعفاء داده یا فعلی. همون عامل عفونی نفرت انگیز با ذهن بیمار و بچه‌گانه و عقده ای و ... . یه وقت تصور نشه من هیچ کدوم از پست هارو نخوندم. همه رو خوندم کاملاً. اون وسط ها دوستانی تقاضای عذرخواهی کرده بودن:
عاقو ما غلط کردیم شیر رودولفو خوردیم... شیر گاومیش بارفیو اینا هم روش.

ایده بستن سایت حدود یکسال قبل، از ذهن بیمار اینجانب ترواش کرد (کپی رایت بای مورف). بارها هم در مقاطعی مدیران رو به روش های مختلف بهش یا تهدید کردم یا تشویق و ... . الان همین رودولف که اینجا میاد پست میزنه جهت شفاف سازی مثلاً، ایشون یه ماه نتونست در کادر مدیریت سایت دووم بیاره و با خوندن بسیاری از پست های انجمن مدیران و تیکت های بخش تماس با ما و همینطور بحث های اخیر و خصوصی با مدیران، تصور هم میکنه اطلاع داره از پشت پرده این مسائل و یه سری دلایل رو هم عنوان کرد و بقیه رو محرمانه خوند. البته دروغ نگفت در مورد اون دلایلی که تا الان ممکنه شنیده باشین و شنیده ها رو با صداقت نقل کرد

ولی

چیزی که رودولف و بقیه مدیران (به استثناء یک مدیر که اونم دیروز استعفاء داد رفت به علاوه یک کاربر عضو معمولی) میدونن، در مجموع 20 درصد دلایل حقیقی که خودم سراغ دارم برای جمع کردن سایت نیستن. واضحه که اینجا همگی توضیحات و شفاف سازی میخوان در مورد این دلایل و من این بار نه از سر بی حوصلگی یا پیچوندن، بلکه بخاطر خود سایت و خودتون و امیدی که ممکنه رسماً بترکه برای همیشه، سکوت میکنم و هیچی نمیگم. وگرنه یه رمان رو شاخشه. مساله اینجاست که بسته شدن شب گذشته سایت بدون دخالت مدیران سایت بوده کاملاً و اینها اصلا خبر نداشتن و یک حرکت کاملاً خودسرانه و کله خرانه از جانب شخص خودم بوده و اونم نه به خاطر دلایلی که شنیدین و اینجا آوردین یا حتی اون هشتاد درصد نیمه تاریک. به خاطر هیچ کدوم اینها نبوده. منکر نمیشم که بحثش بوده اخیرا بین مدیران اما قرار نبود عملی بشه.

بسته شدن دیشب سایت کاملاً یک واکنش شخصی و چند ساعته و صد البته موقتی از طرف خودم به رفتارهای غیرحرفه ای دو سه نفر از مدیران سایت بوده و بس. در این بین حقوق همه کاربران بوق تلقی شده، به قول مورف حرکت هم کاملا جرم بوده. در نتیجه اعتراض فردی من به رفتارها و عملکردهای آماتور برخی مدیران یک سوء استفاده تمام عیار از سایت محسوب میشه. و تا زمانیکه مهره فاسد و خطرناکی مثل منو از اینجا نندازین بیرون همین مسائل هست و می مونه. مساله اینجاست که شما اعضا هم گاهی همراه خریت های مدیران می سوزید و تا وقتی نشستید ساکت و دخالتی در مدیریت سایت نمی کنید و سپردین اونو به جماعتی بی انگیزه و گرفتار که فقط سایتو فقط به خیال خودشون مدیریت میکنن، همین آش و کاسه ست. منم تا بتونم سوء استفاده میکنم هم برای تخریب خودم، هم چنین مدیرانی و شما هم چوب رضایت‌مندی کاذب خودتون رو میخورید.

پیوستن من به تیم مدیریت سایت از پنج سال پیش یک حرکت بسیار اشتباه و فاجعه انگیز بود و بدون شک بزرگترین لکه ننگی جادوگران به خود دیده. من از سال 93 رسماً از جمع مدیران بیرون اومدم و بارها رفتم و بار ها با سیگنال های مثلا هوشمندانه و غیر مستقیم برخی مسئولین سایت یا ناظرین به بهانه های مختلف و ضعف ها و خلاء ها و سوتی های قابل تامل بعضی ها برگشتم . حضورمم الان اینجا در قالب کسی نیست که همه کاره ست، بلکه فقط کسی هستم که گاهی موارد تکنیکال یا شاید گرافیکی و قالب سایت رو بررسی و رسیدگی میکنه. دستشم بره خبری عکسی کوفتی چیزی از عشوه های شتری رولینگ و هری پاتر میذاره.

در مورد آروغ های خوش صدا، همه اینها رو با وسعت سه چهار برابر با جزئیات بیشتر از اینایی که در مورد هدف اصلی سایت مطرح کردید، بارها به مدیریت سایت با پیشنهادات متنوع تر از اینها مطرح کردم قبلاً. پس بیخود زور نزنین. به خوبی واقف هستن به همه چی.


× همچنان که اشاره شد، یک واکنش موقتی و شخصی و یک سوء استفاده تمام عیار و یک جرم بوده و قرار هم نبوده بسته بشه سایت.

× بلاتریکس چندین ماهه که استعفاء داده از سمت مدیریت کل سایت و دیروز موفق شد دسترسی خودش رو به حق بگیره از مدیریت

× رودولف و آرسینوس هم به دلایلی که خودشون داشتن رفتن. همچنان که اشاره شد من مسئولیتی ندارم اینجا دو ساله و فقط کار فنی میکنم.

× ادامه بدین. من سیب زمینی ام.

× لرد ولدمورت ! عمومی حرف بزن !

× حالم بهم میخوره از زر زر زیاد و وقت عمل، ناپدید شدن عده ای، مثل همیشه.


ویرایش شده توسط ننگین در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۲۴ ۲۰:۲۶:۴۶

با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۴:۰۰ یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
#13
نقل قول:

مایکل کرنر نوشته:
سلام...
من بعضی وقتا که میخوام ارسال تاپیکو بزنم میگه باید لاگین کنین...
یا رو کلمه ارسال دوباره کلیک کنین...
من همینکارو انجام میده ولی دوباره همینو میگه...
باز هم همی کارو میکنم ولی بازم همون جوابو میده...
لطفا رسیدگی کنین...




سلام. بررسی شده و به نتیجه ای نرسیدیم. یعنی رسیدیم اما مربوط به سایت نمیشد و به سیستم کاربر مربوط میشه، سرعت نت، cache ها و cookie ها و همینطور نرم‌افزارها/اپلیکیشن های فایروال یا مداخله کننده. شما الان تا یک ساعت هم میتونید لاگین بمونید بدون اینکه هیچ رفرشی به صفحات سایت بدین و یک ساعت بعد برگردین پشت سیستم و بعد از رفرش صفحه سایت ببینید هنوز لاگ آوت نشدین و اینو نه تنها من، چندین نفر دیگه هم تست کردند. به تازگی این تغییر اعمال شده.


با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵
#14
نقل قول:

ویولت بودلر نوشته:

و اینم عکس دسکتاپ!



بدیهیه که باس روی اسمایلیه کلیک کنین دیه؟!
چون ریونی نیستن همه، پرسیدم!



واق واق ووواف هاف هاف هاف !
× من از مسئولین خواهشمندم از خروج این مغزهای گهربار و ارزشمند، این کله های نورانی اما پر از غرور و باد جلوگیری کنن واقعاً. چه وضعیته آخع !

اینها همگی نشون از اینه که کمال همنشینی با تدی در ویول اثر کرده و این نخبه قصد فرار داره. (فرار میکنی حداقل از بغل فرار کن کسی نبینه ! )

طبق پژوهش انجام شده روی دسکتاپ؟ دکستاپ؟ دپتاسک؟! ویول و پیدا شدن رد بدافزارهای غرب زده و آستاکباری و آسلام ستیزی و به شدت خارجکی همانند rosetta stone و gre powerprep ، مشخص شده که ایشون قصد داره تبدیل به یک مغز در حال فرار یا متحرک بشه و شدیداً هم از منطقه کپک خیز فعلی بیزاره.

هاپ هاپ هاپ !
× هیشکی ندونه من میدونم که این داره بهونه میکنه، آخر سر میره همونجا با تدی دوتایی میرن توی کنسرت ها هد میزنن. شما امت جادوگر ساده اید !


با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۲:۱۴ یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵
#15
هاپ هاف واق واق واق ! (الان جهت تست، یه 45 دقیقه وقتت نیازه تا یه شبیه سازی روی حالت نوشتن پست رول انجام بشه. یه تاپیک باز کن و بقیه صفحات جادوگران رو ببند. در پایین و انتهای تاپیک، قسمت پاسخ سریع چند کلمه الکی مثل "تست تست" تایپ کن. هیچ صفحه ای از جادوگران رو دیگه باز نکن و رفرش هم نکن چون قصد داریم مثلا حالت idle رو برای قضیه زمان تست کنیم. بعد از دقیقا 45 دقیقه، دکمه ارسال رو بزن و نتیجه رو اینجا یا پیام شخصی بگو. طبق تست هایی که انجام شده از دیشب، تا 45 دقیقه بدون رفرش و لودینگ اضافی حتی که نشون بده اکتیو هستی در سایت، نباید از شناسه خارج بشه و بدون هیچ اروری باید پستت ارسال بشه. هنوز 60 دقیقه رو تست نکردیم ولی فکر کنم اون هم جواب میده)

--
ویرایش: 60 دقیقه هم تست شد و جواب گرفتیم. موفقیت آمیز بود.


ویرایش شده توسط فنگ در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۲ ۱۳:۲۷:۱۳

با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۳:۱۷ شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵
#16
واق واق ! (اینجارو یه توله سگ به سعادت اخروی میرسونه! )
هاپ هاپ ؟ (نگو از فنگ کمتری؟!)
هوف هوف (چارتا پر چسبونده به خودش فکر کرده مرغ شده! بادکنک ! )




با من مپیچ که تلخم...






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.