هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
#11
12 سالمه
دلم میخواد برم گیریفیندور البته اجباری نیست هرچی باشه اسلیترین نباشه لطفا.
من به کتاب خیلی علاقه دارم ...خیلی...خیلیییییی
از شوخی و خنده خوشم میاد و خیلی خوش خندم حتی به چیز هایی که معنیشون رو نمی فهمم میخندم
خیلیم پر حرف و وراجم که فکر کنم مشخصه
من تو مدرسه درسم خیلی خوبه ولی خیلی تنهام نمیدونم چرا هیچ کس من رو نمیخواد
وقتی به جایی نگاه میکنم مثلا طبیعت یا دریا احساس میکنم میتونم درکش کنم بهفمم و خب نمیدونم حرفام رو می فهمی یا نه
از هیجان زیاد خوشم نمیاد مثل اونایی که دنبال ماجران هستم وللی از ماجرا میترسم
خب چاقم و معمولا چاق ها زیاد محبوب نیستن از فوتبال متنفرم ورزشم زیاد نمیکنم
به موسیقی کتاب و کتاب کتاب نوشتن و دیدن فیلم های مجموعه ای و هیجانی کمدی یا اونایی که کتبشون هم هست خوشم میاد خب فکر کنم زیاد حرف زدم

ای جوان برومند من!
هرگز اینطور فکر نکن.کسانی که از روی ظاهر قضاوت می کنن یقینا انسان هایی کو دل هستن.همیشه سعی کن ویژگی های مثبت وجودت رو ببینی.انسان رو ویژگی ظاهری نمی سازه بلکه انسانیتشه که معرف شخصیتش هست.
بگذریم و بریم ببینم اینجا چی داریم!

بیچاره اسلیترین!درسته چندان خوشنام نیست ولی یقینا جادوگران بزرگی درش بودن با این همه بذار ببینم.به نظر در تو صداق و مهر و وفای زیادی وجود داره.یه قلب بزرگ و مهربون که پر از شور زندگیه.به نظر من جایی که بهش تعلق داری...

هافلپافه!

بپر شخصیتت رو معرفی کن!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۲۹ ۱۸:۵۷:۴۶

سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۴:۲۵ دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
#12
ناله های مارتل که روی لبه پنجره نشسته بود، مانند آوازی خش دار و زوزه باد همه جا را فرا- -میگرفت.وقتی به آبی که روی زمین مینگریست چشمانی زرد را که نشان گر مرگش بود میدید.
آواز گریانش با کوبیده شدن در قطع شد.پسری اسلیترینی با موهای کرم رنگ که هر روز صد بار به دستشویی می آمد و با خیال اینکه تنهاست تا ساعت ها میگریست، آمد و مانند دختر های سال اولی روی زمین نشست و آبغوره گرفت.
مارتل که این بار خونش از قطع شدن رشته افکارش به جوش آمده بود ،جیغی گوش خراش کشید و باعث شد پسرک اسلیترنی مانند گربه ای ترسیده از چا بپرد و موهای تن سیخ شده اش به شکل خنده داری بلرزد.
مارتل با صدای خش دار جیغ جیغی فریاد زد"دراکووو مالفووییی،اینجا چیکار میکنی؟"
- به تو چه؟ روح جیغ جیغو.
-با چه جرعتی اینو به من میگی؟
- ولم کن مارتل.
و مارتل خود را درون یکی از کاسه های توالت انداخت و یواشکی مخفی شد.صدای دراکو که زیر لب ور ور میکرد را بخوبی میشنید:
"من نمیتونم اینکار رو برای لرد تاریکی انجام بدم ...من نمی ..نه من نمی خوام اینکار رو بکنم ..."
و ناله و زاری میکرد.
" من نمیتونم دامبل دور رو...من نمیخوام...نه...کاش میتونستم ازش کمک بگیرم باید از دامب..."
و صدایش با صدای در که دوباره باز میشد قطع شد، کراب و گویل دم در ایستاده و منتظر دراکو.
دراکو سریع اشک هایش را پاک کرد و طوری که معمولی به نظر آید گفت"اوهوم اوهوم خب،کراب،گویل من میرم توی اتاق ضروریات مواظب اون گند زاده،پاتر و دوست احمقش باشید."
و هر سه از دستشویی خارج شدند.مارتل که همه چیز را شنیده بود از مخفیگاهش در آمد و با خود گفت"این اسلیترینی چی میگفت؟ ...اااااااا ...ااااا (جیغغغغغغغغغ )
پایان
من خودم نویسندم امیدوارم قبولم کنید من بدردتون میخورم مرسی جوابشو لطفا بهم پیام کنید خیلی ازتون ممنونم.

نیازی به زدن پیام نیست.نه تا وقتی گزینه ویرایش دم دسته!
تو نوشته تون خلاقیت چندانی به کار نرفته و چیزی عوض نشده.نمی دونم.اجباری در کار نبود حتما مثل داستان کتاب باشه.
به نظر می رسه پستو خیلی با عجله نوشتین نویسنده عزیز!متنتون در عین کوتاهی مشخصا بازخوانی نشده و توش غلط های نگارشی و بی توجهی به زمان افعال و...به چشم میخوره.یه قسمت هایی هم مشخصه جمله رو خط زدین و جمله جدید نوشتین ولی هنوز یه سری کلمه از جمله قبلیه باقی مونده!قبل از ارسال ست همیشه یه دور بخونیدش تا این ایرادات به حداقل برسن.
شما هم با اینتر قهرین آیا؟بین دیالوگ ها و جملات غیر از اون یه فاصله بذارین تا هم نوشته زیباتر به نظر بیاد و هم خواننده در اثر تو هم رفتگی متن موقع خودندن دچار مشکل نشه.

ضمنا استفاده از شکلک در پست های جدی مثل نوشته شما اکیدا ممنوعه.شکلک ها مختص پست هایی با درون مایه طنزن.

با این همه تصور میکنم با فعالیت تو ایفای نقش بتونید این ایراداتو رفع کنید.پس با ارفاق تایید شد.

گروهبندی!


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۲۸ ۱۸:۳۳:۳۷

سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۱:۰۴ دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
#13
ببخشید من میخوام توی ایفای نقش شرکت کنم میشه کمکم کنید من تازه واردم بهم پیام بدید ممنون میشم.


سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۳:۴۳ یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
#14
سلام یه پیشنهاد داشتم میخواستم یه بخش برای گفتگوی اعضای آنلاین درست کنید.
ممنون میشم جواب رو بهم پیام کنید ممنون. :


سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: بدترين فيلم هري پاتر
پیام زده شده در: ۱۱:۱۴ چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
#15
منم میگم شیشش خیلی الکی و گنگ و نا مفهوم بود خیلی بی خود تموم شد.


سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: جادوی هری پاتر : صفحه کتاب یا پرده سینما ؟
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
#16
من میگم کتابش خیلی بهتره فیلم بعضی چیزا رو نمی سازه و کامل نیست من اول کتابشو میخونم بعد فیلمشو میبینم.


سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: صحنه محبوب کتاب 7 که میخواین توی فیلم ببینین؟
پیام زده شده در: ۱۱:۱۲ چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
#17
من میگم اگه نبرد هری با ولدمورت رو یکم هیجانی و حماسی تر میکردن خیلی بهتر بود اخه هری خیلی راحت تونست ولدمورد رو بکشه فقط با اکسپلیارموس کشتش خیلی مسخره بود.


سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: خوش قیافه ترین بازیگر در فیلم های هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۱:۰۸ چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
#18
من که میگم اما واتسون قشنگ تر همه بود.


سلام
،
خوبی
؟
چه جالب
!
من نیستم
...
خخخخخ


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.