هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۷
#11
به نام خدا

حالا که ظرفیت ها خالی شده من میرم به گریفندور.لطفا کلاه جان ایراد الکی به من نده.من پسر هری پاتر هستم و تنها و تنها به گریفندور تعلق دارم.پس ای کلاه پیر و مهربان بدون هیچ اذیتی من رو به گریفندور بفرست.ممنون



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۴۳ جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷
#12
به نام خدا

نام:آلبوس سوروس پاتر
مشخصات:موهاي مشكي،عينك باشيشه ي گرد،چشمان آبي
متولد:9سپتامبر1990
گروه : اسلایترین ولی فعلا بی گروه
سوابق كوييديچ:از سال 2001جستجوگر كوييديچ در تيم گريفندور
هيكل:كمي قدبلند،لاغر،پاهاي كشيده
حضور در هارگوارتز:ازسال 2000
رشته تحصيلي:آرور يا كاراگاهي(مقابله باجادوي سياه)
نام پدر:هري پاتر،نام مادرجيني ويزلي
نام پدر بزرگ:چیمز پاتر
توانمندیها : بسیار قوی در درس دفاع در برابر جادوی سیاه
توانايي هاي غيرمعمول:حرف زدن به زبان مارها،ديدن روياهاي ثابت،
چوب جادوگر: ساخته شده از چوب درخت راج و پر ققنوس ، ۱۱ اينچ ، زيبا و انعطاف پذير
دوستان:رز ویزلی(دختر هرمیون و رون)
معرفی:من پسر هري پاتر و جيني ويزلي هستم.به گروه گريفندور رفتم مانند پدر ومادرم من مانند پدرم يك جادوگر استثنايي هستم و از همه بهترم.البته در کوئیدیچ نیز مانند پدرم دستی دارم و حتی جستجوگری را از او هم بهتر بلدم.استاد جادوگری هستم و دوست دارم روزی حتی از دامبلدور نیز قوی تر بشوم.مانند مادربزرگم آدم بسیار مهربانی هستم.البته کمی هم احساساتی هستم

معرفي شخصيتتون كوتاهه. بعدا كاملش كنين.

تاييد شد.


ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۷/۱/۳ ۲۱:۰۳:۰۰


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۴۸ پنجشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۷
#13
به نام خدا

نام:آلبوس سوروس پاتر
مشخصات:موهاي مشكي،عينك باشيشه ي گرد،چشمان آبي
متولد:9سپتامبر1990
گروه : گریفیندور ولی فعلا بی گروه
سوابق كوييديچ:از سال 2001جستجوگر كوييديچ در تيم گريفندور
هيكل:كمي قدبلند،لاغر،پاهاي كشيده
حضور در هارگوارتز:ازسال 2000
رشته تحصيلي:آرور يا كاراگاهي(مقابله باجادوي سياه)
نام پدر:هري پاتر،نام مادرجيني ويزلي
نام پدر بزرگ:چیمز پاتر
توانمندیها : بسیار قوی در درس دفاع در برابر جادوی سیاه
توانايي هاي غيرمعمول:حرف زدن به زبان مارها،ديدن روياهاي ثابت،
چوب جادوگر: ساخته شده از چوب درخت راج و پر ققنوس ، ۱۱ اينچ ، زيبا و انعطاف پذير
دوستان:رز ویزلی(دختر هرمیون و رون)
معرفی:من پسر هري پاتر و جيني ويزلي هستم.به گروه گريفندور رفتم مانند پدر ومادرم من مانند پدرم يك جادوگر استثنايي هستم و از همه بهترم.البته در کوئیدیچ نیز مانند پدرم دستی دارم و حتی جستجوگری را از او هم بهتر بلدم.استاد جادوگری هستم و دوست دارم روزی حتی از دامبلدور نیز قوی تر بشوم.مانند مادربزرگم آدم بسیار مهربانی هستم.البته کمی هم احساساتی هستم

شخصيت آلبوس سوروس پاتر متعلق به گروه اسليترينه، در نتيجه شما نميتونين با اين شناسه بعدا وارد گريفيندور بشين.
ميتونين شخصيت ديگه اي انتخاب كنين، يا گروه انتخابيتون رو عوض كنين.

فعلا تاييد نشد.


ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۷/۱/۲ ۲۱:۴۲:۳۴


پاسخ به: به نظر شما ممکنه ولدمورت از چیزی بترسد؟
پیام زده شده در: ۱۹:۱۳ شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶
#14
از دو چیز زیاد میترسید

از مرگ
از قدرت عشق



پاسخ به: سپر مدافعت چه شکلیه؟
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶
#15
سپر دفاعی من ققنوس هست.



پاسخ به: چه چیزی بدتر از مرگ وجود داره؟
پیام زده شده در: ۱۹:۰۹ شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶
#16
کسی که بدون عشق زندگی کنه همون مرده متحرک هست.
کسی که بدون زره ای محبت یا دوستی زندگی کنه مثل یک نقاشی بی روح روی دیوار میمونه



پاسخ به: اگه قرار باشه يك نفر كه تو هري پاتر مرده برگرده شما ميگيد كي بر گرده؟
پیام زده شده در: ۱۷:۳۸ شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶
#17
سلام

فقط و فقط :
آلبوس پرسیوال وولفریک برایان دامبلدور.



گریفیندور رو میخوام
پیام زده شده در: ۱۸:۲۳ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۹۶
#18
سلام میشه وقتی گریفیندور خالی شد من برم داخلش.انتخاب اول و آخر من فقط و فقط وفقط گریفیندور هست



تصویر شماره 6
پیام زده شده در: ۱۷:۴۰ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۹۶
#19
به نام خدا

این برای بار سوم بود که دراکو به دستشویی دخترونه می امد و گریه میکرد.هر بار هم میرتل گریان خودش را مخفی کرد تا دراکو او را نبیند.اما این بار نتوانسته بود که جلوی خودش را بگیرد.

-دراکو..آهای دراکو چیزی شده؟میتونم کمکت کنم.

دراکو فورا برگشت.

-من به کمک تو نیازی ندارم روح مسخره.فقط من رو تنها بزار.

-اما من میتونم بهت کمک کنم.دراکو به....

اما دراکو اجازه نداد که میرتل حرفش را ادامه دهد

-استوپر فای

میخواست با طلسم او را دور کند اما طلسم از درون آن روح گذشت.

میرتل بدون اینکه حرفی بزند آن جا را ترک کرد.چند دقیقه بعد سر و کله هرمیون گرنجر پیدا شد.دراکو به محض دیدن او تصمیم گرفت که فرار کند.اما هرمیون در ورودی را بست.دراکو چوب دستی اش را محکم چسبیده بود

-از من دور شو دورگه کثیف.

-استوپر....

-اکسپلیارموس

هرمیون او را خلع سلاح کرد.او آماده بود تا انتقام تمام بدجنسی های دراکو را از او بگیرد.اما با ورود اسنیپ مجبور شد آن جا را ترک کند.

درود بر تو فرزندم.

نکته ای که باید بگم بهت، در مورد ظاهر پست هست، بین دیالوگ و شخص گوینده ش فاصله ننداز.
نقل قول:
دراکو فورا برگشت.

-من به کمک تو نیازی ندارم روح مسخره.فقط من رو تنها بزار.

در این قسمت فقط یک اینتر کافی بود.
دراکو فورا برگشت.
-من به کمک تو نیازی ندارم روح مسخره.فقط من رو تنها بزار.


سوژه ت زیاد بد نبود. خیلی سریع از روش پریده بودی فقط. ولی به نظرم وقتی وارد ایفای نقش بشی، مشکلاتت حل میشن.
تایید شد!

مرحله بعد: کلاه گروهبندی


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۱۲/۲۵ ۱۸:۱۱:۲۷


تصویر شماره 8
پیام زده شده در: ۱۳:۳۰ یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۶
#20
تصویر شماره هشت

دامبلدور در اتاق تنها بود.مثل همیشه دستی به ریش هایش کشید،شمشیر گودریک گریفیندور را برداشت و به سراغ نامه ای رفت که ققنوس خودش برایش آورده بود.او میخواست نامه را باز کند اما متوجه مهر سیاه رنگی روی آن شد.آن مهر،مهر مخصوص مرگ خواران بود.
به آرامی اما با شمشیر در نامه را باز کرد که ناگهان نامه در هوا معلق شد و شروع کرد به حرف زدن

نامه : آلبوس دامبلدور..دوران تو دیگر تمام شده است لرد ولدمورت باز خواهد گشت.
دامبلدور : حتی اگر هم باز گردد،توان نابودی من را ندارد.من صاحب چوب دست کهن هستم.
نامه : تو و آن چوب مزخرفت نمیتوانید در مقابل ارباب بزرگ تاریکی قد علم کنید.همه شما خواهید مرد.
دامبلدور کمی عقب تر رفت و شمشیر را محکم تر گرفت
دامبلدور : نه تو و نه آن ارباب پستت نمیتوانید با قدرت و نیروی خوبی مبارزه کنید.ما از نور هستیم و این را بدان که نور همواره بر تاریکی برتری دارد.
نامه : دوران این سخن های مزخرف به اتمام رسیده است.بهتر است دیگر این همه یابه نگویی و خودت را برای مردن آماده کنی.
دامبلدور : اما من بعید می دانم.
سپس در کمتر از یک صدم ثانیه،با شمشیر نامه را به دو قسمت پاره کرد و خود نیز رفت تا برای نبرد با ولدمورت آماده شود.

درود بر تو فرزندم.

اول از همه باید بگم که سوژه رو خیلی خیلی سریع پیش بردی و تمومش کردی. سعی کن از موقعیت هایی که توی سوژه پیش میاد، استفاده کنی.
مورد دومی که هست، اینه که دیالوگ ها رو به صورت محاوره ای بنویسی که رستگار شوی.
و مورد سوم، در مورد ظاهر پست و دیالوگ ها هست که باید به این شکل باشه:

نامه :
- دوران این سخن های مزخرف به اتمام رسیده است.بهتر است دیگر این همه یابه نگویی و خودت را برای مردن آماده کنی.

دامبلدور :
- اما من بعید می دانم.

سپس در کمتر از یک صدم ثانیه،با شمشیر نامه را به دو قسمت پاره کرد و خود نیز رفت تا برای نبرد با ولدمورت آماده شود.


فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۱۲/۲۰ ۲۰:۱۳:۰۵






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.