هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: به نظر شما ممکنه ولدمورت از چیزی بترسد؟
پیام زده شده در: ۱:۱۳ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸
#11
اره
از دیدن اینکه گریشا (همکلاسیش در هاگوازتز که در گیریفنیدور بوده)


Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۱:۱۲ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸
#12
سلام سلام
من میراندا فلاکتون هستم
میخوام محفلی بشم
قبول کنین
پلیز

دامبلدوربه سلامت باد.
پاتر به سلامت باد.
تمام



سلام میراندا
سلامت باشی عزیزم،
فکر می کنم جغدم به دستت رسیده باشه.






ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۱ ۱۳:۲۴:۴۵

Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: یک سوال مطرح شده، متناسب با هر یک از گروههای هاگوارتز به آن جواب دهید
پیام زده شده در: ۱۰:۵۱ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸
#13
۱.به کدام یک از خصوصیات خودتان افتخار میکنید:
الف)اصالتتون
ب)خوشبینی تون
ج)هوش و ذکاوتتون
د)مهربانیتون

۲.در صورت تکرار قصه ی سه برادر کدام یک را انتخاب می کردید:
الف)سنگ زندگانی
ب)شنل نامرئی✔
ج)ابرچوبدستی
د)دانش پس از مرگ

۳.از بین اشیا صندوق جادویی کدام را برمیدارید:
الف)کلید طلایی
ب)بطری زیبا و خالی
ج)کتاب نقره ای
د)شمیشر جواهر نشان

۴.هنگام عبور از پل با دوستان صمیمیتون غولی اجازه ی عبور نمیدهد آنگاه شما چه میکنید:
الف)تسلیم شدن و تعظیم کردن بدون هیچ جنگ و خونریزی
ب)پاسخ به معمای غول برای عبور ✔
ج)داوطلب شدن برای مبارزه
د)عبور از پل دیگر که پس از عبور شما خواهد شکست

۵.از جادو برای چه استفاده میکنید:
الف)به دست آوردن قدرت
ب)در راه پیشرفت
ج)راحتی و آسایش
د)محبت و کمک به دیگران

۶.در برابر چه چیزی کمترین مقاومت را دارید:
الف)جهالت
ب)خواری
ج)گرسنگی
د)تنهایی

۷.از چهار جام کدام را مینوشید:
الف)جام پر از مایع خونی رنگ
ب)جام پر از مایع نقره ای رنگ
ج)جام پر از مایع شفاف یا بیرنگ ✔
د)جام پر از مایع طلایی رنگ

۸.کدام را مورد دوست دارید قبل از بقیه مطالعه کنید:
الف)غول
ب)سانتور
ج)دیوانه ساز ✔
د)انسان

۹.به کدام جادو علاقه خاصی دارید:
الف)جادوی سفید
ب)جادوی خاکستری
ج)جادوی سیاه ✔
د)همه ی موارد

۱۰.از چه حادثه ای بیشتر می ترسید:
الف)از بین رفتن گنجینه ی دانشتان
ب)شکستن چوبدستیتان
ج)از بین رفتن کل زحماتتان
د)مرگ یکی از دوستانتان ✔


Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: باغ وحش
پیام زده شده در: ۱۰:۴۸ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸
#14
سو با شور و هیجان میخندید.
-میگم لودو. به نظرت کار درستیه که ما جانورنما بشیم؟
لودو که کمی شادی اش فروکش شده بود گفت:
-نمیدونم. اما به نظرم کار خطرناکیه. شاید مغزمون پر از نارگل بشه.
سو کلاهش را مرتب کرد و گفت:
-نارگل دیگه چیه؟
-نمیدونم! خودمم نفهمیدم. ولی به نظرم باید بریم پیش لونی لاوگود.
-عاها. نه بابا ولش کن . حوصله ندارم.
لودو با شور وهجان بیشتر اصرار کردو در اخر سو قبول کرد که برن پیش لونا.

ازطرفی لینی و کریس که داشتند از حرص خوردن دیوانه میشدند؛ به طرف سالن عمومی ریونکلاو که حالا پر از عکس حیوانات شده بود راه افتادن.
وقتی اسم رمز رو گفتن و وارد سال شدن. صدای رویاگونهِ لونا لاوگود رو شنیدند که سعی داشت چیزی رو به چند نفر دیگه بفهمونه.
با دیدن سو و لودو کنار لونا نیششون تا بناگوششون باز شد و به سمتشون حمله ور شدند.
سو و لودو که هول شده بودند بلند شدن و تلپی افتادن زمین. سو دوتا دستشو روی کلاهش گذاشت تا خیالش از بابت اون راحت بشه.

-بلاخره گیرتون اوردیم.
کریس در ادامه ی حرف لینی گفت:
-بیبینین ما کاری به کارتون نداریم. فعلا. اما میخوایم بهتون یه پیشنهاد بدیم. قبوله؟
سو که به فکر دوتا کلاه جدید بود گفت:
-بگو.
کریس دستش رو توی ردایش فرو برد وچوبدستی اش را بیرون کشید.
-طلسم فرمان چطوره؟
همه ، حتی لونا با دهان باز به او چشم دوختند.
لینی اروم دم گوش او گفت:
-کریس. فکر نمیکنی یکم داریم زیاده روی میکنیم؟
-نه اصلا.
-هرطور میلته. فقط من جواب گو نیستم. زت زیاد.
و بعد به سمت خوابگاه دختران راه افتاد.
کریس زیر لب گفت:
-اوف. کِی من فقط میکنم برم به خواهش و تمنا برای راضی کردن خانم؟!
و وقتی سرش رو برگردوند، سو و لودو غیبشون زده بود.

- رفتن بیرون.
این صدای خوابالود لونا بود که با او صحبت میکرد.


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۷ ۱۳:۳۵:۳۷
دلیل ویرایش: حذف خلاصه

Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: الگوی شما کدام شخصیت هری پاتر است؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۳:۲۹ سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸
#15
دامبلدور
بخاطر نترس بودنش
اروم بودنش
خونسرد بودنش


Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: عضویت در تیم ترجمه‌ی جادوگران
پیام زده شده در: ۲:۳۷ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۸
#16
سلام
من میراندا فلاکتون هستم
میخوام تو تیم ترجمه عضو بشم
زبان عربی و انگیلیسیم خوبه به نظرم میتونم کمکتون کنم


Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۲:۳۵ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۸
#17

اسم و نام فامیل: ( در صورت تمایل):
فاطمه خواجه

جنسیت ( در صورت تمایل ):
دختر دیگه
سن( درصورت تمایل) :
15

شهر محل تولد ( در صورت تمایل):
جاجرم . خراسان شمالی

شغل ( در صورت تمایل ):
دانش اموز

تحصیلات ( در صورت تمایل):
نهم- اول دبیرستان

فعالیت های جنبی ( در صورت داشتن و تمایل):
نقاشی.ساخت چوبدستی جادویی
نحوه آشنایی با هری پاتر و میزان علاقه( ضروری):
بچه بودم 9 سالم بود فک کنم سی دی جام اتش از تو سک سک دراومد بعدش یه مدت نگاه نکردم تا پارسال که دوباره کلشو دانلود کردم
علاقه های شخصی خودتون ( در صورت تمایل):
موزیک-گیتار میزنم-کتاب میخونم خیلی زیاد
کتاب هایی که مطالعه کردید ( چند مورد رو ذکر کنید):
فصل پنجم سکوت
نبرد با شیاطین
دارن شان
جلاد لاغر
هری پاتر 1
هری پاتر 2
هری پاتر 3
هری پاتر 4
هری پاتر 5
هری پاتر 6
هری پاتر 7
هری پاتر 8
کلا کتاب زیاد میخونم


Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۵۳ جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸
#18
نام: میراندا فلاکتون
گروه خونی:دورگه
سن: 16
گروه بندی در مدرسه: ریونکلاو
علایق: درس دفاع در برابر جادوی سیاه، شطرنج، و کوییدیچ
نقش در کوییدیچ: جوینده
نشانه ای که همه منو از روی اون میشناسن گردنبندای عجیب و غریبیه که مندازم گردنم
چوب دستی:چوب ولیک، موی تک شاخ، 32 سانتی متر، انعطاف پذیری خوب.
جارو: ستاره ی دنباله دار
پاترونوس: گرگ
ویژگی های ظاهری:دختری با موهای بلند مشکی و پوستی روشن،چشمهای تیره،قدی بلند،(همیشه گردنبند یادگاران مرگ را همراه خود دارد)
ویژگی های اخلاقی: باهوش. لجباز. کمی رویایی و خیال پرداز. عاشق کتابخوانی و جادوگری

زندگی نامه:
یه روز تو خونه لم داده بودم که پستچی زنگ در خونه رو زد . منم که عاشق نامه گرفتن و نامه فرستادن رفتمو در رو باز کردم.
نامه ی هاگواتز رو که گرفتم کم مونده بود از خوشحالی منفجر بشم.
مادر و پدرم هم کمی از من نداشتن. مخصوصا مادرم که خودشم قبلا به اون مدرسه رفته بود.
خلاصه رفتم به کوچه ی دایگون و یه جغد با پرهای سفید و ابی گرفتم. یه پاتیل و کتابها.
وارد مدرسه که شدم از استرس دست و پام میلرزید.
گلاه گروهبندی هنوز روی سرم ننشسته بود که داد زد ریونکلاو
مادرم وقتی فهمید تو گروه ریونکلاوی ها افتادم خیلی خوشحال شد چون خودش هم توی همین گروه بوده.
الانم دارم خودمو برای امتحانای سمج اماده میکنم.

فعلا
پ.ن: با عرض معذرت بابت این اذیت هام
امیدوارم این یکی قبول بشه
ممنون


بالاخره موفق شدی.
تایید شد.


ویرایش شده توسط deraco.malfoy.m در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۱۳ ۲۱:۱۳:۴۲
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۱۳ ۲۱:۳۳:۰۰
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۱۳ ۲۱:۳۳:۵۵

Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: جادو رو به خاطر خودش مي خواي يا به خاطر هري ؟
پیام زده شده در: ۲۳:۳۲ چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
#19
به خاطر خودش
چون خودم ار وقتی فهمیدم سحر و جادو چیه و اون ورد مخصوصه(بی بی دی بابی دی بو) رو شنیدم، عاشق جادوشدم.


Ravenclow for ever
Hp


پاسخ به: اگه بخواین از پارک هری پاتر یه چیز بخرین اون چیه؟
پیام زده شده در: ۲۳:۲۳ چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
#20
چوب دستیش
قدح اندیشه
گوی زرین


Ravenclow for ever
Hp






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.