نام : بلاتریکس لسترنج
مشخصات : زنی اصیل ، جذاب ، با مژگانی بلند و نگاهی مغرور ، که در چشمانش تماما اثر شیفتگی به لرد ولدمورت دیده میشد .
بلاتریکس در جادوی سیاه ، طلسمهای ممنوعه و شکنجه بی پروا ، ماهر و قدرتمند بود و فرانک و آلیس لانگ باتم را تا مرز جنون شکنجه داد و به همین دلیل چند سال را در زندان آزکابان به سر برد . او همچنین پسرعمه خود سیریوس بلک ( پدرخوانده هری پاتر ) را کشت .
بلاتریکس جزو افراد مورد اعتماد ولدمورت بود و از هورکراکس جام هلگا هافلپاف در کنار گنجینه خانوادگی خود در بانک گرینگوتز نگهداری میکرد . او تا آخرین لحظه عمر مانند یک مرگخوار واقعی به لرد وفادار بود و در کنارش جنگید .
گروه : اسلیترین
تایید شد!
معرفی خلاصه و مفید و خوبی بود. به ایفای نقش خوش آمدید.
ویرایش شده توسط ShMiiM در تاریخ ۱۳۸۹/۱۲/۱۴ ۱۴:۰۳:۱۴
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۱۲/۱۴ ۱۴:۱۷:۱۴
?You dare speak his name
!Shut your mouth
!You dare speak his name with your unworthy lips
عنکبوت - شنا - پرواز - تنبیه - غروب - میخکوب - شنل - جغد - نعره - رون ویزلی
غروب بود . شب با نهایت قدرت همه جا را کم کم تاریک میکرد . هیچ جغدی در آسمان پرواز نمیکرد . کوچه ناکترن را سکوت وحشتناکی فرا گرفته بود . درون ویترین شکسته یک مغازه مقداری وسایل قدیمی و بدرد نخور شنا افتاده بود . رون ویزلی درحالی که با ترس و لرز زیر شنل نامرئی با هرمیون پچ پچ میکرد ، به سمتشان میرفت . ناگهان رون با نعره بلندی از زیر شنل بیرون پرید . هرمیون بقدری عصبانی شد که تصمیم گرفت همانجا رون را بسختی تنبیه کند پس چوب دستی اش را بیرون کشید ، ولی وقتی به جهت نگاه میخکوب شده رون برگشت ، متوجه عنکبوت بزرگی که پشت سرش ایستاده بود شد . انگار آراگوگ طاقت نیاورده و پشت سر آنها براه افتاده بود .
تایید شد!
خوب بود، جالب بود.
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۱۲/۱۴ ۰:۵۰:۱۶