آلبوس سوروس پاتر به سمت کلاه گروهبندی رفت و با ترس و لرز روی سرش گذاشت ...
کلاه مدت مدیدی روی سر او سکوت کرده بود تا اینکه سرانجام فریاد زد:
- اسلیترین!
هرماینی خوشحال بود که حالا اگر هم در اسلیترین بیفتد می تواند به یکی از بچه های پاتر نزدیک شود ... ولی چیزی در اینجا اشتباه بود : همه سکوت کرده بودند و بر خلاف دفعات قبلی صدای تشویقی به گوش نرسید ... بلاخره یکی از بچه های بزرگتر اسلیترین به حرف آمد :
-ما نمی تونیم اونو بپذیریم !
- آقای رکس ! می تونم بپرسم چرا ؟
این صدای پروفسور مک کونگال بود که شوک زده به نظر می رسید ...
-پسر هری پاتر بین ما جایی نداره !
سوروس همان طور بی حرکت ایستاده بود ... پروفسور مک کونگال نگاهی پرسشگرانه به پروفسور های دیگر انداخت ... سپس رو به سوروس گفت :
-فکر می کنم ایرادی نداشته باشه که یه بار بر خلاف گفته ی کلاه گروهبندی عمل کنیم ! ... پروفسور لانگ باتم ! از نظر شما ایرادی نداره که ...
- نه هیچ ایرادی نداره پروفسور ... این اسلیترینیا از اولشم ...
- خیلی ممنونم پروفسور لانگ باتم ... نفر بعدی ...
سوروس به سمت میز گریفندور رفت هرماینی احساس می کرد چشمان او بیش از پیش برق می زند !
-هرماینی ریدل !
هنگام خواندن ریدل لحن متعجب ولی بسیار وحشتزده ای داشت ! و این وحشت هنگامی افزایش یافت که دختری با چشم و موی سیاه و قدی بلند با غرور خاصی که پروفسور مک کونگال فقط در چشم های یک نفر دیده بود کلاه را بر سرش گذاشت و کلاه گروه بندی بلافاصله پس از تماس با موهای او فریاد زد :
-یه خون جادویی واقعی ! اسلیترین !
در واقع کلاه آن قدر سریع عکس العمل نشان داده بود که هرماینی حتی فرصت نکرد انتخابش که گریفندور بود را به کلاه بگوید ...
قیافه ی اسکورپیوس هم وحشتزده به نظر می رسید ...
هرماینی با قدم هایی لرزان به سمت میز اسلیترین می رفت که صدای وحشتزده ی مک کونگال او را بسیار خوشحال کرد ... گویی با خودش کلنجار می رفت :
-نه نمی تونم ... نباید اجازه بدم ... ریدل ! تو هم باید بری گریفندور !
هرماینی با اینکه گفته ی مک کونگال را باور نداشت بسیار خوشحال بود ... ولی نمی خواست غیر عادی به نظر بیاید ... پرسید :
-چرا ؟
- نمی تونم بگم ! کاری که بهت می گم رو انجام بده !
هرماینی با خود فکر کرد هر کس دیگری هم به جای من بود الان بی حرف به سمت میز گریفندور می رفت ... بنابراین او هم همین کار را کرد ...
__________
شما باید با توجه به عکس این صفحه نمایشنامتونو بنویسین!
اما چون من نمیدونم شما چه جوری مغز منو خوندین که می خوام عکس این هفترو دقیقا کلاه گروهب بندی بذارم.
تائید شد!