سر تا سر استاديوم كوييديچ مملو از چلغوزاى جادوگري كه اصولا كاري جز خوندن نوشتن و چوب تو كو...له پشتی خود كردن نداشتن و ميزدن دكو پوز خود را با طلسم هاى مزخرف و تسترالى پايين ميآوردن بود.
اين افراد همچون اورانگوتان مناطق حساس بدن خود را ميخاروندن و منتظر بودن تا پرى هاتر... اِ؛ نه؛ اشتباه شد
؛ هري پاتر ، عضو جديد تيم چزغولاك تپه سفلي، نوادگان جودريچ جيريفيندور، وارد صحنه شه و پايين تنه خود را شرقو غرب كنه و اون توپ كوچولو كه شبيه تخم خروس(!) ميباشه را از آن خود كنه و همراه با خنده وسط زمين عر بزنه. بوزوي كبير به عنوان بزرگ حوري فروشان نيز مهمان اين مسابقه شخمي بود و در جايگاه مَهامين، روي جريانات خود نشسته بود.
فادل عردوسي تور به عنوان مجري اين برنامه پا هايش را باز كرده و دست به ميكروفون، از دهانش آب ميچكيد، زيرا چند دقيقه قبل حوري هاي بوزوالدوله اينقد به او غذا داده بودن كه بالا آورده بود.
فادل عردوسي پور با آن صداي شخمي شروع به پشم خوردن كرد و گزارش را آغاز كرد:
-با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت اون دوستان عزيز كه پشت تيفيليسيونند و دارند برنامه 85 را تماشا ميكنند!
-برار هنو مسابقه تموم نشده چطور رفتي رو 85؟
-آها بله عذر ميخوام، اين حوري هاي بوزو خان هي حواس مارو پرت ميكنن، ولي خوب، لباس خوبي پوشيدن و ما ميتونيم برنامه رو به طور كاملا زنده پخش كنيم. بله بازيكنان وارد زمين ميشن، در ور راست اسليترين و در ور چپ...
صداي شخمي اي از دهان مرحوم سر نيكلاس بلند شد و گفت:
-اي بي ادب بي شخصيت كپه اوغلي!
-عه، خيلي منحرفيد! در سمت چپ گريفيندور را داريم كه گويا يه بازيكن جديد با شماره 84+1 دارند!؟ بله اسم اون اينطور كه اينجا نوشتن پري هاتر... عه وا نه، چه بدخطه اين آقا! آهان بله به سمعمون رسوندن هري پاتره كه در پست جستجو گره!
بله از سخنان اين مجري مزخرف ميايم بيرون و به ادامه بازي ميپردازيم...
بازي شروع ميشه، ويزلي توپو در دستش داره، پاس ميده اون يكي ويزلي، اون يكي ويزلي پاس ميده اون يكي ويزلي و بله توپو دفع ميكنن بازيكنان اسلي.
٨/٥ دقيقه بعدهمچنان بازي با نتيجه ٢٠-١٠ به نفع چوزغولاك تپه ادامه داره و بازيكنان خود را دارند با جارو مي آزارند. بله كميته ضد آزار كودكان وارد زمين ميشه و بازيكنان اسلي را توبيخ ميكنه! يكي از بازيكنان عنتر اسلي چوبشو به نشانه اعتراض پرت ميكنه... و اوه! شط! شــــــــط! قرار نبود اينجوري شه! هري پاتر رو زمين ميوفته! به خاك رفته اين بشر! داره از درد با خودش بازي ميكنه! اوه يس اوه شط!
٨/٥ دقيقه بعدتيم گريفيندور بالاجبار كور ممد رو وارد زمين كرده و قرار شده اون به عنوان جستجوگر اون گردالي زرده رو دنبال كنه! اون زياد دنبل ميزنه و كمرشم خيلي گُوده! اون نميتونه ببينه براي همين كور ممده...
به ادامه بازي ميپردازيم؛ بازيكنان اسلي خيلي جوگيرن، اونا دارن به سختي تلاش ميكنن تا ٤٠ امتياز خودشونو جبران كنن با اينكه اندازش كمه ولي خوب سخته كه بهش دست پيدا كنن!
اوه كور ممدو ميبينيم كه داره دنبال يه چيزي ميره، انگار پيداش كرده! اوه نه، اون رفت تو كله زرد يكي از حورياي بوزو! شاه حوري بوزو اونو ميزنه ميگه:
-مگ خودت خارمادر نداري بچه پررو!
بله حالا كه دقت ميكنم حوريه موهاش بلوند بوده! واي ما داريم كجا ميريم! شط! بله اسليترين صاحب توپ طلايي ميشه! گريفيندور از دور مسابقات حذف ميشه و اين يه ننگ بزرگ براي اين تيم قدرتمنده! خاك تو سر بازيكناي گريفيندور!