تصویر شماره ۸ : دامبلدور در حال باز کردن نامه ای به کمک شمشیر گریفندور
پرفسور پرفسور دانبلدور ...پرفسور
این را جولین اسمیت شاگرد جدید هاگوارتز با صدای بلندی میگفت .
دانبلدور برگشت و با تعجب رو به جولین گفت :
چی شده جولین چرا اینقدر منو بلند بلند صدا میکنی ؟!
جولین :
آه پرفسور ببخشید اما خب کاره مهمی باهاتون داشتم .پیک فکر کنم اشتباهی نامه شما رو برای من اورده .
دانبلدور سرش را تکان میدهد و میگوید :
آخ از دست این جغد پیر خب تو که نامه رو باز نکردی ؟!؟
-نه نه به هیچ وجه پرفسور
-خوبه پس نامه رو بهم بده جولین
جولین نامه رو به دانبلدور میده . همزمان با نامه دادن جولین به دانبلدور
اسنیپ از راه میرسه و با شک و تعجب به نامه دانبلدور نگاه میکنه و از اونجا رد میشه .
دانبلدور که اوضاع رو این طوری میبینه نامه رو از جولین میگیره و به اتاق سری و مخفی خود میره تا نامه رو بخونه .
دانبلدور هر کاری میکنه که نامه رو بخونه نمیشه حتی با ورد معروف باز کردن قفلها اسپیاکتویوس
خسته از این همه تقلا رو به ققنوس میکنه و میگه معلوم نیست این نامه چیه که هیچ جوره باز نمیشه
ققنوس سرش کج میکنه و شروع میکنه به بال زدن
دانبلدور که تعجب کرده از این کار ققنوس از جاش بلند میشه و سمت ققنوس میره و سعی در آرام کردن ققنوس داره که نگاهش به یک شی نورانی میفته که زیر لانه ققنوس داره برق میزنه به زور اون شی رو در میاره اون شی چیزی نیست جز شمشیر اصیل گریفندور
دانبلدور با شمشیر نامه رو باز میکنه و شروع به خوندن میکنه ...
هر لحظه چشماش گرد و گرد تر میشه و نامه را مچاله میکنه میندازه در آتش .
-این چه شوخیه مسخره ای بود .کار کی میتونه باشه
به زودی میفهمم
...
درود فرزندم.
داستان رو کمی سریع پیش بردی. درواقع میتونستی بیشتر به کلنجار رفتن های دامبلدور بپردازی و توصیف کنی.فضاسازیات هم کم بود، یهو اسنیپ اومد و بعدش چی شد؟ دامبلدور یهو رفت تو اتاق؟ این قسمتای حساس رول هستن و باید دربارشون توصیف بشه.
دیالوگ ها رو حتما با خط تیره بنویس و با دوتا اینتر از توصیفاتت جدا کن. همین طور حواست به علامت گذاریا باشه.
نقل قول:خسته از این همه تقلا رو به ققنوس میکنه و میگه معلوم نیست این نامه چیه که هیچ جوره باز نمیشه
ققنوس سرش کج میکنه و شروع میکنه به بال زدن
خسته از این همه تقلا رو به ققنوس میکنه و میگه:
- معلوم نیست این نامه چیه که هیچ جوره باز نمیشه .
ققنوس سرش کج میکنه و شروع میکنه به بال زدن.
افعالت و جمله ها بهتره کمی مرتب بشن. فعل ها برن ته جمله.
و این که... دامبلدور.
با تمام این ها، امیدوارم اشکالاتت با ورود به فضای ایفای نقش حل بشن...
تایید شد!
مرحله بعدی: گروهبندی