هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





یتیم خانه سنت دیاگون
پیام زده شده در: ۱۶:۵۹ سه شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲
#1

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
-شتـــــــــــــــــــــــــــــــرق!(افکت شکست بشقاب ته گود چینی)

-ماما جون من،به خاطر من نـــکن!به خاطر گابر حداقل...جیـــــــغ...چرا ظرفارو می شکنی؟!

ترجمه ی میزانی حرف و فحش به زبان فرانسوی:
-دختره ی احمق خنگ!خجالت نمی کشی با چنین کارنامه افتضاحی اومدی پیش من؟!شترررق(افکت شکستن یک لیوان دیگر)!

فلور کمی سرش را از پشت مبل بیرون آورد تا از مکان فعلی مادرش و ظروف چینی ای که پرتاب می شدند آگاهی یابد که ناگهان با بشقابی که بر طرفش در پرواز بود مواجه شد!

-جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ!مامان اون بشقاب هدیه عروسیتون بود...

ترجمه ی میزان دیگری از فحش(به همراه سانسور)و حرف به زبان فرانسوی:تسترال،هیپروگریف نفهم!خجالـت نمی کشی؟!با نمره ی نوزده و نود و نه صدم اومدی پیش من؟حیف اون همه هزینه ای که بابت هاگوارتزت کردم.اصن از اون اول نباید اجازه می دادم ارشد می شدی و مدیریتو قبول می کردی!

-مامان باور کن،عاشق شدن یه قسمت از مغزو از کار میندازه...از وقتی اون یارو بیلو دیدم،اونم وسط امتحانات...

خانم دلاکور که بالاخره به مخفی گاه فلور وارد شده بود یقه ی فلور را گرفت و بدون توجه به گابریل که با چشم های درشت شده آن ها را نگاه می کرد فلور را از در خانه پرت کرد بیرون و قبل از آن که در را بکوبد گفت:حالا برو ببینم تو این فصل سال که خونه ی ریدل دیوانه پرور تعطیله و اون بیل جون جونیت هم این جا نیست چی کار می خوای کنی!

فلور کمی به گابریل که از پشت پنجره قهقهه می زد و زبان در میاورد نگاه کرد که ناگهان در باز شد و پدرش با کوله پشتی پری به سمتش آمد.

فلور به امید اندکی حمایت به پدرش نگاه کرد اما پدرش با آهی گفت:فلور با ایننوزده و نود ونه تو کنکور قبول نمیشی...اونوقت بی کار می مونی و به جای متخصص فیزیک جادوی ستاره شناسی احتمالا ظرف شور میشی!

آقای دلاکور کوله پشتی را به فلور داد و با نگاه تاسف باری وارد خانه شد و در را بست.

فلور به اطرافش نگاه کرد.کجا می توانست برود؟!هیچ جا را نداشت!در سازمان تخته،ریون بسته،خانه ریدل تعطیل...دوستان صمیمی اش هم مانند آندرو و آماندا و تری یا متاهل بودند یا کارتون خواب! ( )

ناگهان انگار دست سرنوشت ورقه ای را روی صورتش انداخت.فلور به ورقه ی زرد و لگد خورده نگاه کرد...
نقل قول:

یتیم خانه ی سنت دیاگون

محلی برای یتیمان و نوجوانان و کودکان بی خانمان،این یتیم خانه که وزیر گانت خودشان به شخصه هر ماه به آن سر می زند داری انواع امکانات مدرن...


فلور متفکرانه به ورقه خیره شد و وسیله ای مشنگی به نام موبایل را از جیبش در آورد...!

نیم ساعت بعد،رو به روی یتیم خانه سنت دیاگون

فلور،آندرومدا و آماندا با تعجب به کاخ بزرگ و قدیمی باد و باران خورده ی رو به رویشان خیره شده بودند که فقط از علامت "یتیم خانه سنت دیاگون" که روی مقوای پار و پوره ای نوشته شده بود متوجه شدند یتیم خانه است!

- من در میزنم!مثه خونه ی قدیمی خون آشامی نفرین شده ی طلسم شده ی خودمه!که کلی تله داشت و هر کس پا توش میذاشت زامبی میشد!

سپس بی توجه به فلور و آندرو زنگ در را به صدا در آورد...


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.