کیو.سی.ارزشی
پست پایانی
تعویض در تیم - مروپی گانت به جای لارتن کرپسلی
دقایقی بعد از اوج گرفتن بازیکنها در آسمون، درست لحظهای که جینی با استفاده از بگومگوی عله و ولدک موفق میشه کوافلو از بینشون رد کنه، خشم ولدک بالا میگیره و این، همون لحظهایه که...
- آآآآآآآآآآآآآآی زخمــــــــــــــــــم!
- بابــــــــــــــــــــــــا!!
- شوهــــــــــــــــــــــــــــــــــرم!
همین که جینی و جیمز توأمان به سمت عله شتافتند تا مانع از پوکیدن مغزش بر اثر برخورد با زمین شن، کوافل از دست جینی افتاد تو بغل تدی و اون همونطور که به سمت دروازهی حریف میشتافت، خطاب به لارتن جیغ زد:
- دفعهی بعدی، مروپی حق رأی نداره!
لارتن توپی که تدی بهش پاس داد رو یه دستی گرفت:
- باور کن ممد ناجور حال میکنه با این پیشنهادت!
لارتن با یه برگردون ِ خیرهکننده، توپ رو میشوته توی دروازهای که...
ویلبرت هوار کشیــد:
- بیدل!! میکروفون ِ لعنتی رو ول کن و برگرد تو دروازه! :vay:
و در همین حال، کت و شلوار و کراوات پیِر کاردینش رو تیکه پاره میکرد که از نظر ممد مایلی، مشتی بود بر دهان آستاکبار و عجیب حال کرد با این فرخنده اتفاق ِ پاره شدن کراوات.
از اونور، تدی متوجه شد صدای هیچ سوتی مبنی بر پذیرفته شدن گل درخشان ِ لارتن نمیاد. در نتیجه برمیگرده به سمت ِ داور که...
- Damn it!
فلیت همونطور که یهوری روی جاروش لم داده بود، با یه نیشخند مَکُشمرگ ِ ما داشت با هلگا در مورد علایقش، سلایقش، انتظارش از شریک آتی زندگیش (
) صحبت میکرد و حقیقتاً دفاعی قهرمانانه از دروازهشون رو به نمایش میذاشت. البته باید این موضوع خاطرنشان بشه که بعید هم نیست هلگا عامدانه تیم وزیر مخلوع و وزیر تخریبچی رو نادیده میگرفت.
و در طی این فرآیند ذکر شده، تا تدی دوناتیش بیفته که جریان چی به چیه، ارنی به عنوان تنها مهاجم باقیمونده توی زمین، مثل برق و باد به سمت دروازهی کیو.سی.ارزشی میشتابه.
تدی سر مروپی جیغ میزنه:
- داداشت باز کجا رفته؟! دیه مواد نمیزنه که بگیم رفته فضا!
مروپی که همراه تدی و لارتن، داره هجوم میبره تا ارنی رو متوقف کنن، میگه:
- عروج کرده خاکبرسر! دیشب که خودت شاهد بودی، من یه لنگهشو گرفته بودم، شیرینعسلم اون لنگشو، داشت میرفت با این دخترهی گوربهگوری، دیانائه، میراندائه، کیه، با اون محشور شه!
بیتوجه به جیمز که جیغ میزد «نارنیــــــــا!
»، تدی رفت که جلوی...
- خخخخ!! ویکتوریا ایز مای لاو...!
به نظر میرسید لنگ ِ کسی توی حلق ِ تدی گیر کرده. همهی بازیکنان دو تیم لحظهای متوقف شدند، به آسمون نگاه کردند و چهرهی مدافع قدرتمند ِ تیم، بابالنگدراز رو دیدند که به تدی اینا، لایک نشون میداد.
حقیقتاً مدافعین این تیم، سبکی نوین در دفاع از تیم رو بنیان نهادند، باس چماق طلایی بهشون اهداء شه در پایان مسابقات.
خانوادهی زوپسنشین ِ عله، به بازی برمیگردن و دقیقاً همینموقع، جینی با استفاده وضعیت رو به خفگی ِ تدی، مروپی که داشت مستقیم میرفت به آسمون هفتم دنبال برادرش و اون دخترهی بیحیا و لارتن ِ درگیر با اون یکی لنگ ِ بابا لنگدراز، توپ رو قاپید و مث قرقی رفت که گُل ِ... نمیدونم.. گُل ِ N اُم رو بزنه.
جیمز که همزمان با سایر اعضای خانوادهش به میدون برگشته بود، با دو حملهی یویویی، جفت پاهای بابالنگدراز رو مثل گوشای زیزیگولو، تـابهتا میکنه:
- تـــــــــــــــــدی!! داره میره گل بزنــــــــــــــه!
تدی یه نگاه به جینی میکنه، یه نگاه به عله میکنه که هالهی-نور-دور-سر-چرخان تازه به میدون برگشته، یه نگاه به ولدک میکنه همچو کودکی دردمند، اشکریزان و عووَ عووَ کُنان به دنبال مادر و داییش میگرده (
) و فکری تو سرش جرقه میزنه:
- ولـــــــــدک!! عله، مامانتو بلاک کرد!!
نگاه خونآلود ِ ولدک روی عله متمرکز میشه.
عله:
- نــــه! من نبودم! من پسر برگزیدهم! من کار بدی نمیکنم! نــــــــــــه! زخمــــــــم! اکسپلیارموس!
- بابــــــــــــــــــا!
- شوهـــــــــــرم!
- کوافل!
و اینگونه بود که کیو.سی.ارزشی هی فرت و فورت گل زد تا زمانی جیمز در یکی از شیرجههای «بابــــــــــــا!
» گویانش، گوی زرین رو قورت داد و مسابقــــــــــه...
همین لحظه، سالازار هلک و هلک وارد زمین بازی شد:
-
هلگاییه! اینجا چیکار میکنیه!!؟
هلگا که بین یک دل و دو دلبر مونده، نگاهش بین فلیت و سالی مردد میمونه:
- بازی رو داوری میکنم عجقم.
- کدوم بازیه؟! داور این بازی منیَم!
تو داور بازی ترنسیلوانیا و فانوس بودیه.
هلگا با دقت برنامهش رو نگاه میکنه و متوجه باگ عظیمی که تولید کرده، میشه:
- اوه.
برمیگرده، یه بوسی روی نوک ِ بینی فلیت که وا رفته میشونه و همونطور که برای همه دست تکون میده، به مقصد ورزشگاه فانوس رهسپار میشه. سالازار خیره میشه به بازیکنان و چشماشو تنگ میکنه:
- تو این نوهایَم مروپی و نوهی مفتخوریَم، مورفین بازی میکنیه؟! این تیم برندهایه!!
و همونطور خمیازه کشان، ورزشگاه غرق در سکوت و بازیکنان خشک شده در هوا رو ترک کرد.
تدی:
لارتن:
جیمز:
اعضای تیم اتحاد ارغوانی:
خوانندگان سر کار رفته در طی این سه پست:
و هیچکس حواسش به ولدک موهاهاهاها گویانی که علهی دستهجارو-در-حلقش-چپانده-شده رو دوباره کشون کشون میبرد سمت کمد جاروها، نبود!
عله در داخل کمد جاروها:
- اکسپلیارموس!
زخمم!
جینی!
جیمز!
و نفس عمیقی میکشه:
- خودتون خواستید...!
منوی مدیریت!!