هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۰:۵۱ دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۴

سیوروس اسنیپ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ یکشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۴:۲۸ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 499
آفلاین
سخن پایانی مدیریت

خب من باز برگشتم!برای توضیح پست پایانی.در حقیقت همونطور که عزیزان مستحضرند این ترم هاگ چندان خوب برگزار نشد و پاره ای اتفاقات ناخوشایند و خارج از کنترل رخ داد که سبب شد هرچه بیشتر ترم رو به رکود و سردی بذاره.پس با همفکری پاره ای از دوستان قرار شد با ترتیب دادن چنین برنامه ای هم تکونی به جو ایفا داده بشه و هم اون سردی و رخوت خارج شیم و اقلا ترم رو با خنده و شوخی به پایان ببریم.

البته لازم نیست بگم مزه ی این کار به همین بود که بچه ها غافلگیر بشن با این همه کاملا مشخص بود این یه شوخی بیشتر نیست کما اینکه خیلی ها تو پیام شخصی به این ایده خندیدن و ازم خواستن ادامه دار باشه با این همه متاسفانه عده ای با جدی گرفتن این موضوع و صحبت هایی که هیچ علاقه ای به بازگو کردنشون ندارم در اینجا ماهیت شوخی رو زیرسوال بردن و نشون دادن قهرمانی فقط براشون مهمه و هنوزانقدر بز رگ نشدن تا در این برنامه مارو همراهی کنن.در همینجا براشون ارزوی موفقیت میکنم!
لذا برنامه ما در همینجا به اتمام میرسه و امیدوارم اون عده ای که به نظرشون این ایده خلاقانه بوده از این برنامه لذت برده باشن.

قهرمان ترم ۱۹ تابستان ۹۴ تالار ریونکلا ست.تابلوی شنی به زودی طبق نمرات کسب شده گروه ها اصلاح میشه.

با آرزوی موفقیت برای قهرمان این دوره.



ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۴/۶/۲۳ ۲۱:۰۹:۲۸


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۸:۲۵ دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۴

سیوروس اسنیپ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ یکشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۴:۲۸ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 499
آفلاین
یکی از ساعت های بعد از ظهر، سرسرای بزرگ هاگوارتز:

ملت دانش آموز در سرسرای بزرگ جمع بودند و به قطرات گرمای آتشین که از سقف جادویی بر سرشان میبارید نگاه میکردند و در همان حال فکر میکردند که چرا در این وقت روز در اینجا جمع شده اند.
- من فکر کنم میخوان عصرونه بدن!
- منم که گوشنمه!
- کوفت بخوری هاگرید!
- در کلاس های دانگ نورانی شرکت کنید!
- من اعتراض دارم نسبت به نمرات این جلسه! استاد بوق بوقیان بیست نمره به راونکلاو کم دادن و هشتاد تا به اسلیترین اضافه!

همچنان که وضعیت سرسرا کم کم در حال تبدیل شدن به میدان جنگ بود، سیوروس اسنیپ، مدیر فعلی مدرسه از روی صندلی بزرگ و مجلل خود بلند شد و به اساتید که در کنارش نشسته بودند نگاه کرد، تنها یک صندلی در سمت راستش خالی بود.
اسنیپ در حالی که مثل همیشه ابری از دود در بالای سرش شکل گرفته بود و چهره اش بسیار با ابهت بود،به ارامی ردای سیاهش را که دوردوزی های سبزداشت تکانی داد وسپس دستانش را بر هم زد.سالن در کسری از ثانیه در سکوت غرق شد.
- خب... خواستم اینجا جمع بشید تا پیرامون پاره ای مسایل با شما صحبت کنم.اولین مورد در خصوص مسله جام اتش هست...

تق!

با بلند شدن صدای در سرسرا، سر همه ملت نود درجه چرخید و آنها با تعجب به شخصی که در حال ورود بود نگاه کردند.
روایت است در این زمان دود بالای سر سیوروس اسنیپ شدت بیشتری پیدا کرد و غلیظ تر شد و او از پشت میز به جلوی میز آمد تا به آرسینوس خوش آمد بگوید.

آرسینوس با مشاهده مدیر که با وقار از پشت میز بیرون می آمد بر شتاب گام هایش افزود و به محض اینکه به اسنیپ رسید شروع به صحبت کرد.
- شرمنده ام سیوروس... به دیر کردن عادت ندارم... نمیدونم چی شد که دیر
_مهم نیست ارسینوس.قصد داشتم در مورد جام صحبت کنم که خودت به موقع رسیدی!

آرسینوس متفکرانه سرش را خاراند.
_جام?جام طوریش شده?
- آرسینوس!

آرسینوس نگاهی به دودی که بالای سر اسنیپ بود کرد، کمی فکر کرد، موقعیت را سنجید و گفت:
- خب... دانش آموزان عزیز و گرامی... جام آتش بدون هیچ برنده ای، به انتخاب اکثریت قهرمانان، به اتمام میرسه... امیدوار بودم که اتفاق بدی نیفته... ولی متاسفانه مسائلی پیش اومد که داشت حاشیه به وجود می آورد، پس با هماهنگی و نظر اکثریت قهرمانان همینجا تموم میشه.

ملت دانش آموز:
- شوخی میکنه؟!
- یعنی چی آخه؟!
- بدون برنده؟! پس امتیازای قهرمان ریونکلاو چی میشه؟!

آرسینوس در حالی که زمزمه هارا میشنید با بی اعتنایی شانه ای بالا انداخت.سپس چرخید تا روی صندلی خودش، تنها صندلی خالی، به غیر از صندلی مدیر بنشیند.
اسنیپ اهسته از سکو پایین آمد وبااین اقدام بار د یگر زمزمه ها بلافاصله فروکش کرد.همه حضار در سکوت به اسنیپ خیره شده بودند که میان میزهای طویل درون سرسرا قدم میزد. در حالی که قدم میزد شروع به صحبت کرد.
- همونطور که پیش از اومدن پروفسور جیگر با گاف مکسور داشتم میگفتم، امسال امتحانات قراره فوق العاده سخت باشن و البته عملی باشن... متوجه شدید؟

وی پس از گفتن این حرف تک تک دانش آموزان را از نظر گذراند. سپس متوجه شد دستی بالا رفته است، پس گفت:
- بله?

- اممم... جناب مدیر... یعنی چطوری اونوقت؟
- بله... عملی... و در واقع امتحانات از قبل گرفته شده، در طول ترم، و الان وقت اعلام نتایجه!

نفس تمام دانش آموزان در سینه حبس شد.

_ در واقع به دلیل بروز پاره ای مشکلات و مسایل غیرقابل پیش بینی تصمیم بر این شد تا ترم رو همینجا به پایان ببریم در نتیجه امتحانات برگزار نخواهند شد.
صدای هلهله وشادمانی بر فضای سرسرا سایه انداخت.اسنیپ در میان فریادهای" اسنیپ دوستت داریم" بار دیگر دستانش را به منظور برقراری سکوت بالا برد و بر هم زد:
_البته لازم به ذکره بگم به رغم اینکه نتایج اعلام شدن واز طریق تابلوی شنی قابل مشاهده هستن لازم د!نستم بگم همونطور که دامبلدور در دقیقه نود تغییرات رو اعمال میکرد منم تغییرات صورت گرفته رودر همینجااعلام میکنم.

سپس بی توجه به صدای زمزمه هایی که سرسرا را پر کرده بود نگاهی به میز اسلیترین انداخت.
در ابتدای کار باید بگم که به اسلیترین، به دلیل اینکه پسرخوانده خودم عضوشونه و در این لحظه میبینمش که داره با منوی مدیریت خودم تهدیدم میکنه، و همینطور چون کلا ازشون خوشم میاد، ششصد اضافه میشه. امتیاز نهایی اسلیترین هزار و هفتصد و پنجاه و چهار هست!

ملت دانش آموز، غیر از اسلیترینی ها:

- به گریفیندور، با اینکه تک تکشون رو مخ من هستن و ازشون کلا به خاطر کله زخمی متنفرم، پانصد و پنجاه امتیاز میدم، دلیلش هم به خودم مربوطه. نتیجه نهایی امتیازات این گروه هزار و هفتصد و چهل و دو هست!

ملت دانش آموز، اینبار غیر از گریفیندوری ها:

- به هافلپاف به دلیل سخت کوشی، قدرت، همدلی و همکاری و کلیه صفاتی که به تلاش کردن مربوط میشن، دویست و پنجاه امتیاز داده میشه، نتیجه نهایی هم هزار و هفتصد و پانزده امتیاز هست!

کلیه ملت دانش آموز:

- خب... تموم شد... از راونکلاو هم چون امتیازی کم نکردم، میتونه مرلین رو شکرگزار بوده و امروز کاملا جشن بگیره.

راونکلاوی ها:

و بدین ترتیب نوزدهمین ترم تابستانی هاگوارتز به پایان رسید... در حالی که همه شاد و خوشحال بودند و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کردند! کور شود هر آنکه نتواند دید اصلا، ترم تابستانی تمام شد، ولی تسترال پدر ریگولوس همچنان به لانه اش نرسیده!


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۴/۶/۲۳ ۱۸:۳۱:۵۳


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۰:۵۸ دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۴

ماندانگاس فلچر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۶ شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۵:۵۲ دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
از مرگ برگشتم! :|
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
درود

این پست اعتراض نیست!

دوستان عزیز، من تازه امشب این پست های اینجا رو خوندم. از یه طرف داورا و آرسینوس رو درک می کنم و از طرف دیگه مشکل شرکت کننده ها رو می فهمم.
شاید روی اعصاب ترین جمله ای که میشه شنید توی داوری ها، همین بحث مقایسه با نوشته های قبلی هر شخصه. شاید توی نقد های ویزنگاموت این چیزیه که باید بهش خیلی توجه بشه، اما توی مسابقه بدون نگاه کردن به نویسنده، باید به پست امتیاز داده بشه. همونطوری که اگه ببینی این یارو مثلاً خیلی شاخه و برای شاخ بودن و خفن بودنش نمره ی بالا بهش بدی کار اشتباهی کردی، بر عکس ش هم اشتباهه. یه جورایی می تونم بگم این اشتباه خیلی بدتریه که برای شاخ بودن و نوشته های قبلی یه نفر بهش امتیاز کم بدی. ما توی مسابقه اومدیم که با بقیه رقابت کنیم. اگه قرار بود با خودمون رقابت کنیم که این همه تاپیک تک پستی.

از طرف دیگه واقعاً نباید فراموش کرد که داوران و به ویژه مسئول برگزاری مسابقات خیلی قشر مظلومی ـن. من خودم هم داور بودم و هم مسئول برگزاری و می دونم زمانی که کلی وقت گذاشتی و برگزار کردی و داوری کردی و بعد یه سری میان با لحن تند ازت انتقاد می کنن و یه جوری هستن که آدم به خودش شک می کنه که نکنه واقعاً از عمد بهش نمره ندادم، خیلی اتفاق بدیه.

اما اصل دلیل اینکه اومدم اینجا بگم با وجود تلاش های همه ی دوستان، این مسابقه خوب برگزار نشد. همین اتفاقی که توی این مرحله برای وندلین افتاده، عیناً توی مرحله ی اول برای من افتاد و با نمره ای که گرفتم حس کردم در حقم ظلم شده. البته من به خاطر یه سری دلایل دوست نداشتم اعتراض کنم. اما همین اتفاق باعث شد که انگیزه ی من کم بشه و وقت خیلی کمی روی مرحله ی دوم بذارم و حتی اگه راه داشت و مجبور نبودم به مسابقه ادامه نمی دادم.
مطمئنم که همین اتفاق هم الان برای وندلین می افته و حتی اگه توی مرحله ی بعد شرکت هم بکنه، یه پست خیلی معمولی ازش خواهیم دید.
و یه جورایی می تونم بگم این اتفاقاتی که برای دو تا از با سابقه های این مسابقه افتاده مربوط به همون اشتباه مقایسه کردن با خود میشه.

یه نکته ی واقعاً عجیب و غریب دیگه ای که توی این مسابقات بود، مطرح کردن سوال هوش برای مشخص شدن اولویت یه مسابقه ی رول نویسی بود. مثل اینه توی دور تعیین خط مسابقات فرمول 1 توی پیست دو تا دروازه بذارن و گل کوچیک بازی کنن و تیمی که بُرد جلوتر مسابقه رو شروع کنه!


در کل من پیشنهاد می کنم که پایان جام آتش رو اعلام کنیم. که البته امیدوار بودم توی پایان مرحله ی اول و با رفتن سیریوس این اتفاق بیفته که متأسفانه نیفتاد. دیگه با همین فرمون بریم جلو مشخصه که فلور باید قهرمان بلامنازع بشه. جام رو بدیم بهش که اینقدر دیگه وقت و انرژی و اعصاب سر این قضیه صرف نشه.

موفق باشید.



پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۰:۰۳ یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
وندلین عزیز

قرار بر این شد من در مورد امتیاز خودم و پاره ای از مسائل شخصا توضیح بدم و این تنها پست من در این مورده.

امتیاز اولیه‌ای که شما از من گرفتی ۷ بود, به این دلیل که نیمی از امتیاز رو من برای سوژه پردازی قائل میشم و شما از این پنج نمره دو گرفتی چون سوژه‌ای که مد نظر بود رو ننوشتین. در واقع میخواستم هیچ امتیازی به سوژه پردازی ندم اما من هیچوقت صفر نمیدم اونم برای چیزی که روش فکر شده و وقت گذاشتن روش.

ایده‌ی مدیریت و تیم داوری این بود که شما (۴ قهرمان) داستان یک شب رو از‍ دید چهار کاراکتر مختلف که به نوعی با پاترها در تماس بودند روایت کنید چون همه کلیاتش رو میدونیم اما جزییاتش رو نمیدونیم و این انتظاری بود که من به عنوان داور از همه داشتم. حرفی از خروج از چارچوب و نوشتن سناریوهای دیگه نبود وگرنه من رولی که برای شروع نوشتم رو با فرود یک عدد مشت روی بینی ولدمورت تموم میکردم و نتیجه میگرفتم بینی نداشته اش یادگاری اون شب جیمز پاتره.

اما دیشب متوجه شدم که سوژه‌ رو خیلی واضح بیان نکردیم, حقیقتش قبلا دقت نکرده بودم دقیقا پستی که سوژه رو به قهرمانا داده چطور نوشته شده و بهمین دلیل تا حدی حق داشتین که برداشت آزاد ازش داشته باشین و تصور کنین میشه از چارچوب داستان خارج شد.

به خاطر همین و بخشی که مربوط به اشتباه من بود, یک امتیاز به پست شما اضافه میکنم اما بیشتر از این امکانش نیست چون همچنان سوژه پردازی این پست ضعف داشت و من رو به عنوان خواننده (نه داور) تشویق به ادامه‌ی خوندنش نمیکرد. انگار که چیزی که در ذهن شما به عنوان نویسنده بود جایی بین واژه ها و توصیف‌ها گم شده بود و اصل موضوع که گیرایی سوژه پردازیه فراموش شده بود.

امیدوارم مرحله ی آخر این مسئله کمتر در پست‌های همه ی قهرمان‌ها دیده بشه.

امتیاز نهایی وندلین: ۸


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴

سیوروس اسنیپ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ یکشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۴:۲۸ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 499
آفلاین
نقل قول:

لاکرتیا بلک نوشته:
سلااااام!
من تا پایان شهریور ماه نیستم....و با هماهنگی ای که با رز زلر انجام شد اگه صلاح بدونید ایشون واسه امتحان استاده...با تچکر!
دیگه...
همین!


با دورد

مسئله ای نیست بانو.ایشون جایگزین شما خواهند بود در جریان برگزاری امتحانات.

موفق باشید.



پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۱:۲۸ یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴

لاکرتیا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۸ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۵:۴۶ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
سلااااام!
من تا پایان شهریور ماه نیستم....و با هماهنگی ای که با رز زلر انجام شد اگه صلاح بدونید ایشون واسه امتحان استاده...با تچکر!
دیگه...
همین!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴

وندلین شگفت انگیز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۲ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
از اون طرف از اون راه، رفته به خونه ی ماه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 382
آفلاین
همین ویولت؟ همین واقعا؟من نقد نخواستم! توضیح خواستم! که چرا خلاف قوانین از من نمره کم شده! که چرا از خودتون قانون اختراع می کنین! که وقتی خودتونم نمیدونین خارج کتاب مجازه یا نه، پس من چرا و از کجا باید حدس بزنم هست یا نیست! چرا نباید بپرسم! چرا وقتی پرسیدم و اوکی دادین نمره کم کردین که چرا طبق کتاب ننوشتی! طبق کتاب به درک! به من میگید گزارش نوشتم!
گزارش؟ ویولت، گزارش!

جوابش دلمون می خواست عه؟ وطیفه مون نیست چرا توضیح بدیم دلمون میخواده؟هری طور برو مرحله بعد به امید خدا؟

هیجانش به نو بودنشه؟ من چرا هفت گرفتم؟ چون غلط تایپی داشتم؟-نداشتم!-چون فضاسازی مزخرفی داشتم؟-نداشتم!-چون بی سر و ته نوشتم؟-ننوشتم!- به من گفتید این پست نوعه!یه جور دیگه نوشته! قرار نبود باشه!

من چرا عصبانی ام؟ حدسی نداری واقعا؟
بی برنامه بودنتون عصبانیم میکنه! درلحظه قانون اختراع میشه! تعریف سوال مرحله سلیقه ایه! و هیچکس به نظرش مشکل نیست این مساله؟ من خیلی عصبی ام؟ سخت گیر؟ حساس؟ حسود؟ایده آل گرا؟ نچ! من تو بدترین شرایط ممکن برای هشت نفرتون ارزش و احترام قایل شدم، وقت گذاشتم و نیومدم بزنم زیر کاسه جام که بندازین عقب یا کنسل کنید یا هافل نمایندده نداره یا هر چی. و دارم جواب میگیرم که یهو الان تصمیم گرفتیم هرچی نوشتی خلاف قوانینه و برو خدا به همراهت! سخت نگیر و دنیا دو روزه و کارکاروف! اسم این کار چیه از دید شما؟


تصویر کوچک شده


دیدمش از این جا رفت، اون بالا بالاها رفت!


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۰:۱۲ شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴

ویولت بودلر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۰ یکشنبه ۱ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۵۳ شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
از اون یارو خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1548
آفلاین



آقا من رفتم دنبال یه شکلکی توی لیست شکلکا! هونصد جور همر دیدم! ما بچه بودیم یه دونه همر بود بدبخت بی نوا همه جا ایفای نقش می‌کرد! پیشرفت تکنولوژی رو می‌بینی!؟ :|

اهم!



ماهیتابه پرت نمی‌شه؟
فندک؟
طلسم صاعقه‌افکن؟!
پاتیل معجون سازی؟
روغن ِ مو؟
امنه؟!

خب!

از اونجا که از تک تک داورا درخواست نقد شده، من به جای سیب و تدی هم در این جایگاه حضور به عمل آوردم که خاطرنشان کنم داورها، حتی اگر به شرکت‌کننده‌ای نمره‌ی یک هم بدن، وظیفه‌شون نقد کردن نیست. همونطور که پیش از این حضوراً برات مثال ِ کارکاروف و پسر خفن برگزیده رو زدم که کارکاروف بهش چهار داد ( یا سه؟! ) و آیا کسی توانست بگوید چرو و چگونه؟ آیا اگر کسی می‌گفت چرو و چگونه، دوزار به اون نمره اضافه می‌شد؟! تهش رون چندتا مادرسیریوس نثارش کرد و هری هم چون خعلی خفن بود، نمره‌ی کارکاروف رو دایورت کرد و طور رف مرحله‌ی بعد!

من داور این مسابقه‌م، صحیح؟ وظیفه‌ی داور مطلقاً امتیاز دادنه. جایگاه ِ نقد، انجمن ویزنگاموت و محضر لردک و ققنوس‌خونه‌ی پروفس و سایر مناطق شناخته شده‌ست. نهایتاً اتفاقی که در لیگ کوییدیچ ما شاهدش هستیم که میُفته، درخواست ِ داور دوّمه. که متأسفانه در جادوگران فی‌الحال قحط‌ الرجال النساءـه و ما همینک داور دوّم هم نداریم، چه برسه به داور ِ پنجم!

این پاسخگویی هم از این جهت انجام گرفت که خو دیدیم سینوس بنده‌ی مرلین هی داره فندک می‌خوره تو سرش و پاتیلش غُر شده و معجوناش پاچیدن به در و دیوار و الخ، گفتیم بیایم توضیح بدیم که این طفلی هی سعی می‌کنه حق شرکت کنندگان رو از حلق ما داوران ِ حق‌خوار بکشه بیرون‌آ، زورش نمی‌رسه! اینجا اجمعین متفق‌القول یه لنگه پا واسادیم که وظیفه‌ی ما نقد کردن نی!

خلاصه که.. من درک نمی‌کنم چرا انقد عصبانی هستی واقعاً. مسابقه‌ست عزیز من. هیجانش به نو بودنشه. به ایده‌های جدیدشه. به "یه جور دیگه نوشتن"ـشه. باور کن من کم کم دارم وسوسه می‌شم برم اکانت فلور رو هک کنم، جاش بپرم وسط جام آتش.

سخت نگیرید انقد خلاصه..

با تشکر.

رونوشت به سیب و سینوس:

این دفتر مدیریت اینجاست؟!
چرو جادوگران بدون فیل‌شکن واس من بالا نمیاد؟!
من نمی‌دونم بالا نیومدن جادوگران چه ربطی به مدیریت هاگوارتز داره، ولی مطمئنم یه ربطی داره!

عقده‌ای شدم انقد هیچوخ اعتراض بر حق و غیر بر حقی نداشتم خو!


But Life has a happy end. :)


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۲:۰۲ جمعه ۱۳ شهریور ۱۳۹۴

آرسینوس جیگرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ دوشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۷
از وزارت سحر و جادو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1513
آفلاین
سلام بر مدیریت محترم مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز.

من امروز با دوشیزه ایلین پرنس صحبت کردم و ایشون من رو در جریان مشکل اینترنت و مسافرتشون قرار دادن و البته ایشون از من خواستند که استاد جایگزین بشم. اگر مدیریت محترم هم موافق این موضوع باشن بنده امتیازات کلاس مراقبت از موجودات جادویی رو همین امشب محاسبه کنم.



پر واضحه که رفتن مسافرت!الان من نباید به این درخواست ترتیب اثر بدم ولی چون میخوام زودتر برنامه امتحانارو مشخص کنم تا دیرتر از این نشده و همچنین اینکه مشخص نیست کی ایشون به نت دسترسی خواهند داشت موافقتم رو اعلام میکنم.

ممنون و متشکرم.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۴/۶/۱۴ ۱۲:۱۷:۲۱


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱:۲۸ جمعه ۱۳ شهریور ۱۳۹۴

آرسینوس جیگرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ دوشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۷
از وزارت سحر و جادو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1513
آفلاین
نقل قول:
آرسی ،خوبی؟ خب این مسابقه به چه دردی می خوره وقتی این حق رو برای داور قائلی که کاملا سلیقه ای نمره بده، و این حق رو برای شرکت کننده ها قائل نیستی که بدونن چرا اون نمره رو گرفتن؟ یهو بیا بگو من در لحظه میتونم حال کنم به یه پست بدم 10 به یه پست بدم 4 و معیارم اینه که حال نکردم دیگه!:| این منطقیست آیا؟


خیر... بنده این حق رو قائل نیستم که سلیقه ای نمره بدن. این کار یعنی احترام به نظر داوران، چون به اون اندازه شخصیت و قدرت و سابقه دارن که سلیقه ای نمره ندن، چون همونطور که میبینید دلیل کسر نمرات هم ذکر میشه و همینطوری صرفا، فقط نمره اعلام نمیشه.

نقل قول:

اگه معیار داور ها چیزیه که نمیشه تو جمع بگن و اسط و قسط نداره، که فاتحه مسابقه رو بخونیم. اگه معیار داور ها چیزیه که قابل دفاعه و واقعا مستنده، چه باکی باید باشه از اینکه بیای بگی آقا مثلا دو نمره غلط تایپی و نگارشی بود، شرکت کننده ایکس شما n تا غلط تایپی داشتی پس 10 نمیشی میشی 8 فرضا!


اون قسمت برای این گفته میشه که هرکسی نیاد و به خودش جرئت نده که تصمیمات داوری رو زیر سوال ببره، چون در واقع هرکسی در اون حد نیست که یه داور با سابقه و قدرتمند رو زیر سوال ببره و تصمیماتش رو نقض کنه. صرفا میتونه اعتراض کنه تا داور رسیدگی کنه. حتی توضیحات هم لطف داوراست، وظیفه داوران فقط ارسال نمراته.

نقل قول:

ضمن اینکه، در مورد محدوده اختیاراتمون در رول، منطقا مجازیم که بپرسیم فلان کار در محدوده قوانینه یا نیست. لااقل تا الان که شما این قانون رو به اطلاع برسونی کسی نگفته بود نرید ابهاماتتون رو از داور ها بپرسید!


باید این رو بدونید که اینکارشون کمک به شما منصوب میشه و برای افراد امتیاز منفی در نظر گرفته میشه و داور هم موظف نیست به شما کمک کنه. میتونه خیلی راحت یک جواب غلط به شما بده، چون همه در پیشگاه داور یکسان هستند.

نقل قول:
و من پرسیدم. و جواب این بود که که در محدوده قوانین بود تخیلاتم. داور هم نگفت چرا پرسیدی و آرسی می خوردت! در حالی که به ریگول گفتن خارج از کتاب بنویسی پذیرفته نیست! وقتی خود داورها اتفاق نظر ندارن که مسائل خارج از کتاب پذیرفته هست یا نه، به نظرت من شرکت کننده چه حسی باید به این مسابقه و این داوری داشته باشم به جز سردرگمی و عدم اطمینان به داوری؟ پس حق دارم بپرسم معیار چی بوده یا نه؟


هر داوری معیار های خودشو داره و دقیقا به همین خاطر چندین داور انتخاب شدن تا رول از زوایای مختلف بررسی بشه. این هم اشتباه شماست که میپرسید و بعد از خودتون استدلال میکنید که مثلا چرا این اینطوریه و اون اونطوری. داورا موظف نیستن به شما جواب بدن و در حقیقت، جوابشون به شما، لطفشون به شماست و هر داوری بر اساس معیارهای خودش نمره رو اعلام میکنه و برای جلوگیری از هوچی گری، دلایل رو هم میگه، و من باز هم تاکید میکنم که گفتن دلایل وظیفه داور نیست و فقط لطف داور به شماست.

هیچ پست دیگه ای در مورد تصمیمات داوری و شک و شبهه در مورد اونا جواب داده نمیشه. داور ها از اعضای با سابقه سایت و مورد قبول اکثریت هستند و طوری نیستند که با یه ایراد بچگانه و به قول بعضی ها، به چالش کشیدن، به صلاحیتشون شک کنیم.

نکته: اعتراض در مورد تجدید نظر در امتیاز بلامانع است.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.