1.يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟

آدمیزادگان موجوداتی هستند که در حالت معمولی اگر دچار حادثه یا بدشانسی خاصی نشده باشند روی دو پا راه میروند و از قدرت تفکر و اختیار ودرک برخوردارند.ضریب هوشی آدمیزادگان در محدوده خاصی قرار دارد و از آن محدوده تجاور نمیکند.به همین علت مثلا سنتورها که دارای ضریب هوشی بسیار بالایی هستند جزو آدمیزادگان محسوب نمیشوند.یا غولها که روی دوپا راه میروند ولی دارای ضریب هوشی پایینی هستند.
جانور به هر موجود زنده ای غیر از انسان و گیاهان گفته میشود.جانوران دارای شکلها و رنگها و خصوصیتهای بسیار متفاوتی هستند و تعدادی از آنها بسیار خطرناکند.با اینحال زندگی بدون کمک بعضی از جانوران برای انسانها بسیار سخت میشد.برای نزدیک شدن به هر جانوری باید کاملا احتیاط کرد و به طبقه بندی وزارت سحر و جادو درباره درجه خطرناک بودن جانور کاملا توجه کرد.و درصورت برخورد با جانوری ناشناخته بلافاصله جانورشناسان وزارت سحرو جادورا مطلع کرد.
----------------------------------------------------------------------
2.بگيد گرگينه ها ادمند يا جانور چرا؟

گرگینه ها زندگی دوگانه ای دارند.در تمام روزهای سال گرگینه ها مثل بقیه آدمها زندگی میکنند و از قدرت تفکر و اختیار و انتخاب برخوردارند و تفاوتی با بقیه انسانها ندارند به جز شبهایی که ماه کامل میشود.در این مرحله گرگینه ها علاوه بر تغییر شکل ظاهری قدرت انتخاب و اختیار خود را ازدست میدهند و به جانوری وحشی تبدیل میشوند.اگرچه در چند سال اخیر با استفاده از معجون این حالت کاملا تحت کنترل قرار گرفته ولی به هر حال هنوز هم در رده بندی وزارت سحرو جادو گرگینه ها جزوجانوران طبقه بندی شده اند که این طبقه بندی درمورد زمانی است که گرگینه تغییر شکل داده است.
-------------------------------------------------------------------------
3.مقاله در مورد زندگي سنتورها؟

سنتورها جانورانی بسیار باهوش هستند.شکل ظاهری سنتورها ترکیبی از اسب و انسان است ولی ضریب هوشی و قدرت درک سنتورها به مراتب بالاتر از انسانهاست.همین موضوع باعث شده سنتورها تبدیل به موجوداتی مغرور و گوشه گیر شوند که معمولا ترجیح میدهند با موجوداتی غیر از نوع خودشان ارتباط نداشته باشند.
سنتورها بصورت گروهی (گله)زندگی میکنند واز روابط اجتماعی بسیار خوبی برخوردارند.ولی درصورتی که یک سنتور قوانین را زیر پا بگذارد از سوی گله برای همیشه طرد میشود.سنتورها از قدرت بدنی بالایی برخوردارند.علاوه براین قدرت پیشگویی آینده و ستاره شناسی در سنتورها وجود دارد.سنتورها معمولابه زندگی دراعماق جنگلها و مکانهای تاریک علاقه خاصی دارند.بین سنتورها و ستاره ها رابطه ای خاص و عمیق وجود دارد که هنوز کسی قادر به کشف آن نشده.
سنتورها موجودات مغروری هستند که توهین را هرچند کوچک باشد تحمل نمیکنند.در برخورد با این موجودات احترام شرط اول است.سنتورها قادر به تکلم هستند ولی این موضوع نمیتواند پل ارتباطی بین سنتورها و انسانها شود چون سنتورها به انسانها علاقه زیادی ندارند.

به نام دوست

1.يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟

بايد بگم كه آدميزادگان در واقع موجوداتي هستند كه عقل دارند و براي انجام هر كاري فكر ميكنند !!!
درسته كه بعضي اوقات آدميزادگان هم فكر نميكنند و كارهاي خودشون رو از روي بي فكري انجام ميدهند ولي بعد از انجام آن كار ميگويند چرا ما فكر نكرديم !!! چرا اين طوري شد و چرا اون طوري شد !!!
اين در حالي است كه جانواران كارهاي خود را بدون فكر و اراده ي ذاتي انجام ميدهند بعد از اينكه اتفاقي هم برايشان افتاد ديگر فكر نميكنند كه چرا ما فكر نكرديم چون اصلا فكري ندارند كه بخوان روش تمركز كنند!!!

2.بگيد گرگينه ها ادمند يا جانور چرا؟

گرگينه ها در واقع جانور هستند ولي عده اي زيادي از گرگينه ها همان آدمي زاد هستند !!! چرا؟؟
چون گرگينه هاي اصلي آنها را گاز گرفتند و آنها ماهي يك بار تبديل به گرگينه ميشوند !!!
پس بنابراين اگر بخواهيم نتيجه بگيريم كه آدم هستند يا جانور بايد بگوييم كه نوع اصلي آنها كه از مادر گرگينه متولد شده اند جانور هستند ولي آنهايي كه از گاز گرگينه اي ديگر تبديل به اين موجود ميشوند در واقع آدم هستند!!!

3.مقاله در مورد زندگي سنتورها؟

سانتورها اصولا در جنگل زندگي ميكنند گمان ميرود زادگاه اصلي سانتورها در يونان باشد اما امروزه جوامع سانتورها در بسياري از نواحي اروپا يافت ميشود مقامات جادوگري نواحي سانتورنشين مناطقي را به سانتورها اختصاص دادند تا مشنگ ها موجب آزار و اذيت آنها نوشند !!!
با اين حال سانتورها نيازي به حمايت جادوگران ندارند زيرا روشهاي ويژه اي براي مخفي ماندن از ديد انسانها دارند!!!


اميدوارم كامل پاسخ داده باشم!!!

ارادتمند
استرجس پادمور

1.يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟

آدمیزادگان: مسلما هر موجود زنده ای که از انسان زاده شده باشد آدمی زاده است! اما خود آدم کسیست که اختیار دارد، احساسات انسانی دارد، دو پا دو دست دو چشم و چیزهای بدیهی دیگری که در مورد انسان می دانیم را داراست و از قوه عقل، تخیل و تامل نیز برخوردار است.
جانوران: تمامی جاندارانی که از دسته آدمی نیستند. این گروه بزرگ انواع و اقسام مختلفی دارد که ابدا در حوصله این مکان نمیگنجد. پس تعریف ساده و دقیق جانور این است که: جانوار جانداریست که در دسته انسانها قرار ندارد.

2.بگيد گرگينه ها ادمند يا جانور چرا؟

آنطور که ما در کتابها خوانده ایم گرگینه ها نیمه انسانند. اما به نظر من چون آنها تقریبا فقط دوازده شب در سال به صورت حیوانی در می آیند بیشتر به انسان می گرایند. بخصوص گرگینه هایی که عقلشان را از دست نمی دهند و با بیماری مبارزه میکنند.
متاسفانه گونه دیگری از گرگینه ها وجود دارند که به آن لیکانتروپی گویند و خوب درواقع یک بیماری روانیست که طبق آن فرد احساس میکند که یک گرگینه است و وقتی ماه کامل میشود با همان بدن انسانی شروع به دریدن حیوانات و انسانهای اطرافش میکند.

3.مقاله در مورد زندگي سنتورها؟

سنتور یا سانتور یا قنطورس یا هر چیزی شبیه به این نیمه انسانیست که اراده، اختیار، عقل و ادراک خاص خود را دارد. آنگونه که ما دریافته ایم سانتورها علاقه شدیدی به پیشگویی و حدس حوادث دارند. ستاره ها و حرکات آنها را سانتورها به خوبی می دانند. اما به زحمت بتوان از آنها در مورد حوادث آینده یا هر چیزی حرف کشید. آنها خود را فراتر از جادوگر و انسانها میدانند و از افرادی که آنها را جانور خطاب کنند متنفرند.
زندگی گروهی دارند و از هیچ چیز نمی ترسند. (یا حداقل من نمی دانم!) و اینکه هیچ وقت سعی نکنید بر پشت یک سانتور سوار شوید! چرا که بدون شک اگر شما را نکشد تا ابد دشمن خونیتان خواهد بود و در پی کشتنتان بر خواهد آمد!

.یک تعریف جامع در مورد آدمیزادگان و جانوران بنویسید:
آدمیزادگان:
به صورت کلی و جامع تمام موجوداتی که میتوانند به زیان انسانها صحبت کنند و روی دو پا راه میروند انسان به حساب می آیند ، اما این طبقه بندی نیز دارای مشکلاتع فراوانی نیز بود ، سنتور ها که هم میتوانستند با زبان انسانها صحبت کنند و هم میتوانستند روی دو پا راه بروند نیز در گروه آدمیزادگان حساب میشدند ، در صورتی که آنها خود راضی به این گروه بندی نبودند.اما صحیح ترین جمله برای تعریف اینست: آدمیزاد موجودی است که هوشمندی لازم برای درک قوانین را داشته باشد.

جانوران:
از تعریف های ابتدایی این بود که هر موجودی که در گروه آدمیزادگان نباشد جانور است که این طبقه بندی بسیار ناقص بود،حتی در زمان خودش.سپس بعدا این تعریفش بود که هر موجودی که نسبت به عقل آدمیزاد کمی داشته باشد . گرگینه ها همچنان در میان دو گروه آدمیزادها و جانوران سرگردان بودند. هم اکنون هم هیچ تعریف درستی از جانوران دیده نمی شود.


2.بگویید گرگینه ها جانورند یا آدم،چرا؟
گرگینه ها بخش عمده ای از اوقات خود را با شکل انسانی ( اعم از جادوگر و مشنگ)میگذرانند.با این همه ماهی یک بار تغییر شکل یافته و به صورت جانور وحشی چهار پایی در می آیند که طبعی درنده داشته و فاقد وجدان انسانی است.گرگینه ها در مواقعی که اثری از قرص کامل ماه نیست مانند انسان های دیگر بی آزارند.اما حتی هنوز هم وزارت سحر و جادو موفق به اینکه گرگینه ها در گروه جانوران هستند یا آدمیزادگان موفق نشده است.


3.مقاله در مورد زندگی سنتور ها؟
خلق و خوی سانتور ها شباهتی به خلق و خوی انسان ندارند.آنها در طبیعت بومی خود زندگی میکنند ، از پوشیدن هر نوع لباسی اجتناب می ورزند و با اینکه از هوش و خرد انسانی برخوردارند ترجیح میدهند دور از جادوگران و مشنگ ها زندگی کنند.
سنتور سر،نیم تنه و دست هایی شبیه به انسان دارد با بدنی همچون بدن اسب که در رنگ های مختلف یافت میشود.سانتور موجودی هوشمند و دارای قدرت تکلم است و به همین دلیل نباید در گروه جانوران جای بگیرد اما وزارت سحر و جادو بنا به درخواست شخصی سانتور ها آنها را در گروه جانوران طبقه بندی کرده است.
سانتور ها در جنگل زندگی میکنند. گمان میرود زادگاه اصلی سنتور ها یونان باشد.اما امروزه جوامع سانتور ها در بسیاری از نواحی اروپا یافت می شود.
مقامات جادوگری نواحی سنتور نشین مناطقی را به سنتور ها اختصاص داده اند تا مشنگ ها موجب آزار و اذیت آنها نشوند.با این حال سنتور ها نیازی به حمایت جادوگران ندارند زیرا روشهای ویژه ای برای مخفی ماندن از دید انسان ها دارند.
روش های استتار سنتور ها در پرده ای از ابهام باقی مانده است.آنها عموما نسبت به جادوگران نیز به اندازه ی مشنگ ها بی اعتمادند و ظاهرا هیچ تفاوتی میان مشنگ ها و جادوگران قایل نیستند.آنها به صورت قبیله ای زندگی میکنند و تعداد افراد قبیله بین ده تا پنجاه نفر است.
مهارت و استادی سنتور ها در زمینه ی شفای سحر آمیز ، پیشگویی ، تیراندازی با تیر و کمان و نجوم زبانزد خاص و عام است.

آدمیزادگان
آدمیزاد حیوانیست، بزرگترین آفریده ی آفرینندگان و یهوه، که یکم عقل وهوش دارد.
البته حیف که عقل و هوش دارد، اگر نداشت، دنیا همان میماند که بو.د، اما چون نباید آن میماند که بود، زیراکه برنامه ی آفرینندگان بود، شد آدمیزاد.
گرگینه ها آدمند یا جانور؟
بستگی دارد.
بعضیشان مثل ریموس لوپین جانور هفت خطند، بعضیشان مثل من آدمند، و البته اگر گرد کنیم، هنوز آدمند.
یک مقاله درمورد سانتورها
در زمان مرلین، یک پسری زندگی میکرد بس آی کیو، که عوض پشت اسب، روی سر اسب مینشست.
پدرش که روزی به منال آمده بود، به سر او زد و پسر درون اسب فرو رفت.
پدر با خود گفت: عجب جونوری خلق کردم...نوبله رو گرفتم.
پس جانور بوجود آورده شده را سانتر نام نهاد و در نوبل شرکت نمود.
بعدش هم یکی ازآن ماده هاش خلق کردند و شد چیز... سانتورها گسترش پیدا کردند.

به نام یزدان پاک
1.يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟

آدمیزاد
منظور از آدمیزاد همان انسان و یا آدم هست..این موجود بر خلاف موجودهای دیگر دارای قدرت تفکر و اندیشه هست ، میتواند تصمیم بگیرد و دارای اراده نیز میباشد..
این بشر دو پا پیچیده ترین موجود بر روی این کره ی خاکی هست ، تمام اعضای بدنش دارای پیچیده ترین بخش هاست طوری که کوچکترین ذره از آن میتواند مهمترین نقطه بدن باشد..(خب بسه دیگه..زیاد تو زیست انسان نریم )
بهترین تعریف و توصیفی که تا به حال برای انسان از سوی بزرگان و اندیشمندان صورت گرفته است این میباشد.." انسان ، حیوان ناطق "...

جانوران
در اینجا به دنیای پر رمز و راز جانوران پا میگذاریم..
تمام موجودات در این دنیا جاندار هستند و قدرت زیست و رشد دارند ، دسته ای از این موجودات جانور هستند و ما به آنها حیوان میگوییم..
در فرهنگ فارسی حیوان به معنی یک موجود پست و بدون ارزش معرفی شده است ولی اگر یه ذره دقت کنید میبینید که انسانی که دارای شخصیت و علم و .. میباشد گاهی از همین حیوان نیز پست تر میگردد..(هووم..چقدر من روشن فکر بودم و خبر نداشتم )

2.بگيد گرگينه ها ادمند يا جانور چرا؟

گرگینه ، این موجود انسان بی اراده هست..
منظور از اراده در اینجا یعنی که این موجود از خود هیچ اراده و قدرتی ندارد ( در مواقعی که تبدیل به نیمه گرگ میشود )
گرگینه نوعی حیوان نیز هست..
بحث در مورد گرگینه بسیار گسترده هست و چه بهتر که گرگینه نیز آدم شود تا این استاد فوق ارزشی این سوالات را ندهد
گرگینه را میتوان خطی بین انسان و حیوان فرض کرد

3.مقاله در مورد زندگي سنتورها؟

موجودی که نه اسب هست نه انسان ، سر و نیم تنه اش مرد هست و اصولا با مو و ریش های بلند قرمز رنگ و از کمر به پایین یک اسب کهر براق با دم های قرمز رنگ یافت میشود ، موجوداتی هستند که به محض اینکه از فکر انسان خطور کنند در همان اطراف آفتابی میشوند و بسیار توداد هستند ، همه چیز را میدانند بدون انکه بروز بدهند...
آنها بیشتر در مناطق سرد و تاریک زندگی میکنند و خودشان را به دیگر موجودات کمتر نشان میدهند..
آنها بیشتر وقتشان را به آسمان نگاه میکنند و از این طریق آینده را پیش گویی میکنند ، و در حقیقت آنها وارث این علم میباشند...
سانتورها یکی از بزرگترین و نجیب ترین موجودات بین دیگر موجودان هستند...

پایان

1.يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟

آدویزادگان به طور معمول کسانی هستند که روی دو پای خود قدم برداشته و میتوانند در صورت نیاز از طلسم آداورا کدا استفاده نمایند

جانوران به طور معمول روی چهار پای خود حرکت کرده و قادر به استفاده از طلسم مذکور نمیباشند

لازم به ذکر است جانورانی که روی دوپای خود حرکت کرده و همچنینت انسان های که از این طلسم استفاده نمیکنند جز آدمیزادگان به حساب نمی آیند


2.بگيد گرگينه ها ادمند يا جانور چرا؟

طبق تعریف بالا تنها معیار مشخص بای تشخصی این موضوع استفداه از طلسم آداوراکدا میباشد . پس در این مورد باید ((تک تک)) گرگینه ها را برسی نمود تا دید استفاده میکنند یا نه

توجه: تک تک خیلی مهمه

3.مقاله در مورد زندگي سنتورها؟

سنور ها از زاقارت ترین موجودات جادویی بوده که چون قادر به استفاده از طلسم ادراودا کدا میباشند ولی از آن استفاده نمیکنند بسیار چلمنگ در نظر گرفته میشوند هر نوع بحث و ..ر مورد این جانوان چلمنگ ممنوع و بحث ککنده به شکل مخوفی کشته میشود

تعریف در مورد ادمیزادگان و جانوران بنویسید؟

انسانها

به چندین دسته تقسیم می شوند:
1-سفید پوستان 2- سرخ پوستها 3- زرد پوستان

1- سفید پوستان در تمام نقاط قاره هستند.
2-سرخپوستان مردم بومی امریکا درزمان قدیم بودند هستند.
3-زرد پوستان که بیشتر در کشورهایی مانند مغولستان و نپال ساکن هستند.

جاندارانی هستندکه خود را متمدن ترین خالقان بشر می دانند. مثل همه جانداران دارای سر-دست وپا - گوشت پوست و استخوان و... هستند.دارای قدرت انتخاب و تصمیم گیری هستند.
وبرای بهتر شدن زندگی خود دست به هر کار می زنند.

جانوران:
موجوداتی که از نظر شکا ظاهری با هم متفاوتند. بعضی پوستی ضخیم و بعضی نازک بعضی دو زیست بعضی تک زیست هستند . درجه هوشی نسبت به انسان پایین است بنابراین داری قدرت تفکر و تصمیم گیری نیستند.

گرگینه ها ادمند یا جانور؟ چرا؟
گرگینه ها ادمند برای اینکه از یک انسان به دنیا می ایند. اگر یک گرگینه انسان را گاز بگیرد درشبی که ماه کامل میشود به یک جانور تبدیل می شود پس نتیچه می گیریم اگر انسان در یک شب به جانور تبدیل شود و دربقیه شبها کنترلی رو تمام حرکتهای خود داشته باشد انسان است.

مقاله درمورد سانتورها:
سانتورها موجوداتی هستند با دو نیمه متفاوت. نیم تنه بالایی انسان و نیم تنه پائینی اسب.سانتورها فکر می کنند درجه هوشی بالاتری نسبت به انسان دارند. انها می توانند مانند انسانها حرف بزنند. سانتورها برای دفاع از خود از تیروکمان استفاده می کنند. انها پیش گوهایی بهترازانسان هستند و می توانند به وسیله بعضی از ابزارهای خاص وقایع اینده را پیش گویی کنند.

1-يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟
آدميزاد از نظر خودشون ، يك جانور مهره دار ، پستان دار ، عاقل و ناطقه
اما از نظر بقيه موجودات مثل اجنه و سنتورها و... آدميزاد يك حيوون دو پا ست كه خيلي به عقلش مي نازه و زيادي خودشو دست بالا مي گيره..اما از نظر آدمهاي منطقي و عاقل انسانها يكي از آفريده هاي خدا هستند كه از خاك درست شده اند و مثل اوناي ديگه هستند با اين تفاوت كه حرف مي زنند ، عاقلند و وداراي قدرت انتخاب و اراده هستند (حالا اونايي كه نقب مي زنن ميان هاگ چين؟؟؟ ) و در كل مشكل اصلي اينه كه چون خودمون آدميم نمي دونيم آدم چيه...چون بهش فكر نكرديم زياد..
-----------------------------------
2.بگيد گرگينها ها ادمند يا جانور چرا؟
گرگينه ها از 2592000 ثانيه ي يك ماه حدود39600 ثانيه اش رو گرگند و بقيه اشو آدمند و چون كه ثانيه هايي رو كه اونا در اون آدمند خيلي بيشتره ما نتيجه مي گيريم كه آدمند(كي ميگه آدم نيستن بياد پيش من حالشو بگيرم
-----------------------------------
3.مقاله در مورد زندگي سنتورها؟
سنتورها مخلوقاتي هستند از گونه ي نيمه حيوانها ، به طوري كه يك بالا تنه ي انسان سوار بر كول يك اسبند. زادگاه اصلي اونا كله ي يوناني هاي باستان بوده( از مخ نداشته ي يه يوناني بيرون اومدن) و از قديم الايام وحشي بودن و فقط يكي از اونها متمدن بوده كه رنگ قهوه اي روشن داشته و اسمش هم كايرون (chiron ) بوده( اين قهوه اي روشناشون هميشه سنت شكن بودن) كه خيلي هم عالم بوده و مورد احترام همه بوده ننننننننه ولي تمامي سنتورهاي ديگر به طور گروهي و بعضا به ندرت جداگانه در جنگل ها مي زيستند و اگر آدمها رو مي ديدند مي كشتند . سلاح اصلي اونا تير و كمان است و در ضمن صورت فلكي ماه آذر هم يك سنتور هستش كه يك كمان كشيده در دست دارد(احتمالا نمايه اي باشه بياد كايرون) اما بر خلاف تمامي گله هاي سنتور جهان سنتور ها در انگلستان( در جنگل ممنوعه ي هاگوارتز) به شكل يه گله ي متمدن در اومدن كه در پيشگويي و ستاره شناسي استادند ولي هنوز هم همان رفتار خشن و وحشيانه رو با آدما مي كنن
و در انتها اينكه سنتورها دوست ندارن زياد با آدمها دمخور باشن و كمي زيايد گوشه گيرند
اهم ..يه سوال هم داشتم اگه حواب بديد خيلي خوبه:
جانوران جادويي اصيل ايران كدامند؟
{الف)الاغ ب) گاو....... ب)گاو.......... ب) گاو}

1.يه تعريف جامع در مورد ادميزادگان و جانوران بنويسيد؟

آدمیزاد همون طور که خودتون گفتید موجود دوپایی هستش که دارای قدرت تفکره و میتونه خودش با عقلش همه چیز رو تشخیص بده و به درستی انتخاب کنه!(کتاب دینی چقدر به دردم خورد!) اما جانور ممکنه رو دو پا راه بره ، ممکنه فکر بکنه اما محدوده و مثل آدمیزاد نمیشه! جانور نمیتونه زمینه ی فکر و تصمیماتش رو انتخاب بکنه و کارهایی که میکنه واسش برنامه ریزی شده، اما جانوران این طوری به دو دسته تقسیم میشن: جانوران معمولی که ویژگی های گفته شده رو دارن و دوم جانوران جادویی! جانوران جادویی اکثریت توانایی فکر کردن دارن! مثلا جن ها و غولها...و این باعث پیچیدگی این بحث درباره جانوران میشه! اما باز هم کارهایی که جانوران جادویی انجام میدن گاهی عاقلانه نیست و اینا خودشون رو لو میدن!
اما کلا تعریف دقیقی براش نیست!
-----------------------------
2.بگيد گرگينه ها ادمند يا جانور چرا؟

گرگینه ها همون آدم بدبختن که شدن جانور! در اما یه فردی که گرگینه ست یه جانوره چرا که با اینکه ممکنه بتونه روی دوپا حتی بایسته اما قدرت تفکرش به کل تعطیل میشه و کارهاش کاملا از روی بی عقلی هستش و به طور برنامه ریزی شده هار میشه ملت ر و آزار میده! خوب این جانور بودن اون رو نشون میده!
-----------------------------
3-مقاله در مورد زندگي سنتورها؟
سنتور ها جز جانوران جادویی هستند ،چرا که عقلشون کار میکنه و کارهای اونا مثل آدم ها میتونه باشه! اما ویژگی های جسمی اونها که چهار پا هستند ،باعث شده تفاوتهایی با انسان داشته باشن و گاهی رفتارشون متفاوت با رفتار آدمها باشه! موجوداتی که به صورت دسته جمعی در جنگل زندگی میکنن! و همه از یه قوانین و مقراراتی پیروی میکنن که خودشون مشخص کردن و اینا همش عقل اونا رو نشون میده! و اینکه عده ای از اون ها وحشی هستند (کلا وحشی هستن اما به روی خودشون نمیارن!) و یه دفعه قاطی میکنن و عده ای اهلی هستن! کلا با آدما رابطه ی خوبی ندارن! سرشون تو کار خوشونه! و خلاصه این طوری هستن! دیگه چیزی ندارم بگم!(بازم کتابای هری پاتر اینجا یه خرده یادش افتادم!)