دوساعت داشتم پست ميزدم تا آمدم بزنم ارسال ديدم برادر توبياس پستيد...من بشدت خشانتم الان پستم را ميفرستم هركدام را دوست داشتيد پاك كنيد يا ادامه بدهيد يا يقه منرا بگيريد!!!-------------------------------------------------------------------------
ملت خشانت پرور اسلي در تالار نشسته اند ومشغول انجام كارهاي روزانه خويش همانند پرت كردن اشياء بزرگ از پنجره هاي تالار برسرمردم درحال گذر،شكنجه ملت شريف گيريفيندوري،گوش دادن به نوارسخنراني هاي ارزشي لردجامعه،تماشاي بازي مانتي وگل گوشتخوار ويا ديدن ماتريكس 4هستند(دعواي بلا ورودولف به اختصار ماتريكس 4 ناميده ميشود)!!!
مرگخواران بدور ضبط صوت حلقه زده اند وبا سخنراني لرد جامعه قبلي گريه ميكنند:
-پشت سنگر نشسته بوديم...
مرگخواران:
-بچه هاي مرگخوار يك جعبه گريفي آوردند...
مرگخواران:
-همه مرگخواران دور جعبه حلقه زدند ويك صدا خواندند...
مرگخواران:
جشن بزرگانه ايشالا مباركش باد!!!
درسوي ديگر مانتي مشغول بازي مهيجي با گل گوشتخوار است درحالي كه بليز با پرچم وبوق وي را همراهي ميكند...بازي ازاين قرار است كه هركدام بتوانند باسيليسك رابطرف خودشان بكشند برنده هستند وبراي اينكه مثل دفعات قبل باسيليسك بانگاه كردن به ملت اسلي تلفات ندهد يك عينك دودي خفن هم به چشمش زده اند!!!
ناگهان اجمعين تالار به لرزه درميايد وطبق معمول ملت بلافاصله به رودولف وبلاتريكس نگاه ميكنند:
ملت اسلي:
بلاتريكس ورودولف:
عده از ملت اسلي به طرف مركزيت صداي ايجادشده حركت ميكنند وبناگاه به آنجا ميرسند(آنجا معادل محترمانه كلمه مستراح است...باعرض پوزش!!!)
جنگ بزرگي در آنجا درگرفته واجمعين لوازمجات موجود درآنجا درحال پرواز به طرف همديگرهستند درحالي كه اينيگو و توبياس بشدت درحال نفرين فرستادن بطرف همديگرهستند...ملت اسلي اندكي چپ چپ به وي ها(جمع وي يعني آنها)نگاه ميكنند وبعد دوباره به تالا بازميگردند تادرمورد اين معضل اجتماعي جديد بحث وتبادل نظر وگفتگو كنند!!!
--------درتالار:
اجمعين ملت اسلي درغور تفكرغرق شده اند ودرحال فكركردن هستند...حتي مانتي و گل گوشتخوار هم دست از سرباسيليسك برداشته اند وباسيليسك كه دومترونيم به درازايش اضافه واز پهنايش كم شده درحالي كه عملا به ورق مبدل شده بود درحالي كه حرفهاي بسيارزشتي ميزد از تالار خارج شد:
ملت اسلي:
سرانجام قيافه بليز روشن ميشود...نه چيزيعني بالاي كله اش يك لامپ روشن ميشود:
بليز:
ملت اسلي:
بليز بالاي سكو-نه خدايي وسط تالار سكو چيكارميكنه؟!- ميرود وبراي ملت اسلي سخنراني ميكند:
-ميدانيد براي چه مابه نتيجه نميرسيم هرچه فكرميكنيم؟
-چون دوهفته در روز ماهي نميخوريم؟
-خنگ اون دو روز در هفته هستش وبعدهم هيچ ربطي نداره...البته درمورد تو شايد صدق بكند ولي آيا ميدانيد چرا يك ساعت وچهل دو دقيقه و سي ثانيه هست فكرمان به هيچ جايي نرسيده؟
-42 دقيقه!!!
-
-خوب حرفتو بزن چرا عصباني ميشي؟!
-ما به هيچ نتيجه نميرسيم مگراينكه يك ميزگرد برگزار كنيم وهمه باهم درمورد اين مساله بغرنج صحبت كنيم تا بتوانيم به يك نتيجه عقلاني درست حسابي برسيم...دراصل در ميزگرد ماميتوانيم به نتايج بسيارمهمي درمورد علت دراز بودن ريش دامبلدور،كچل بودن لرد جامعه،زن ذليل بودن رودولف وخشن بودن بلاتريكس برسيم...وما...
بليز درحالي كه عملا چهارشاخ شده به اجمعين ملت اسلي كه درحال گردش بدور ميز بزرگ وسط تالار هستند خيره ميشود:
-الان داريد چكارميكنيد؟
-خودت گفتي ميزگرد...داريم ميزگردي ميكنيم به نتيجه برسيم!!!
-
ميزگرد نه خنگ خداها...ميزگرد!!!
-خوب البته قبول داريم كه اين ميزگرد نيست ومستطيل است...يعني الان كارما جواب نميده؟
---------نيم ساعت بعد:
ملت اسلي درحالي كه همه يك شكل هستند به آرامي نشسته اند تا ميزگرد برگزار شود:
ملت اسلي:
يك ميزگرد بزرگ در وسط تالار گذاشته شده وبليز درحالي كه بشدت خوش تيپ كرده پشت ميزنشسته ومقادير زيادي ورق جلويش ريخته درحال لبخند زدن به دوربين مشاهده ميشود:
-باسلام خدمت جامعه جادوگري سياه درخدمتتان هستيم با اولين ميزگرد مرگخواران مستقر در هاگوارتز...من بليز زابيني داراي دكتري حل اختلاف به هرشكل ميان ملت اسلي هستم به همراه همكارم گل گوشتخوار...
-نون!!!
-ودرخدمت سه تن از اساتيد تالار هستيم...دكتر رودولف لسترنجس داراي فوق دكتري زن ذليلي وداراي ملاقه طلايي از انجمن جهاني زن ذليلان وداراي مدال طلاي مسابقات جهاني مقاومت در برابر كروشيو،مهمان عزيز ديگر ما خانم بلاتريكس لسترنجس داراي دكتراي...
-رودولف دكتري داره يعني من پروفوسورا دارم
-
بله داراي مدرك پروفوسوراي خشانت از دانشگاه لردسياه وداراي مدال طلاي پرتاب رودولف ودارنده كاپ طلاي خشن ترين بانوي جادوگر در سطح جهاني ومامان مانتيمورت!!!
بلاتريكس:
ملت اسلي:
-سومين مهمان ما...آني موني است،خوب ميزگرد راشروع ميكنيم...
-پس مشخصات من چي؟
بلا و رودولف ومانتي:
-خوب حالا كه فكرميكنم ميبينم زيادهم مهم نيست
ادامه بدهيد
حیف که رودولفی و دلم نمیاد بلایی سرت بیارم.اگه قبل از زدن پست رزرو کنین این مشکلات پیش نمیاد.گرچه رزرو کردن به نظر منم کار مضحکیه ولی چاره دیگه ای نداریم....رودی جان انگار خیلی بیکار بودی؟به جای پست طومار زدی.فکر چشمای بلا رو نکردی که قراره این پستو بخونه؟ضمنابهتره کمی ساده تر بنویسی.نفر بعدی لطفا از پست رودولف ادامه بده.
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۸۵/۱۱/۸ ۱۰:۵۶:۰۷