جلسه دوم:ایگور سر کلاس نشسته بود و لی جردن واسکاور کنارش ایستاده بودند!زمانی که کلاس پر شد و تمام دانش آموزان آمدند او ایستاد و شروع کرد و گفت:
-خب،امروز اسکاور عزیز و لی جردن جان به من در تدریس کمک میکنند!قرار است امروز ورد آوداکداورا را به همه شما آموزش دهم!این ورد بسیار خطرناک است و از عهده افرادی ضعیفی مثل شما ها بر نمیاد!
ناگهان صدای خشم از طرف دانش آموزان ها بلند شد!هر کدام فحش بی ناموسی میگفتند و تف به طرف ایگور می انداختند!ایگور با خونسردی به آنها نگاه میکرد و زمانی که آنها ساکت سر جایشان نشستند دوباره شروع کرد:
-خب،مقداری هم دلقک بازی گریفیندوری ها رو دیدیم!کلی لذت بردیم!حالا ورد آوداکداورا رو براتون تشریح میکنم!جناب اسکاور،شما میتوانید شروع کنید!
-خب با سلام خدمت شما عزیز!خیلی خوش آمدید!
برادر حمید از ته کلاس تیکه ای انداخت و کلاس خندید!
-خب خب!بذارید صحبت کنم دیگه!خیلی خوش اومدید!
از طرف دیگر کلاس تیکه ای پرتاب شد و محکم خورد تو صورت اسکاور!بینز ایستاد و به صدای بلند به حاضرین گفت:
-هر کی بپره وسط حرف اسکاور با من طرف هست!نا سلامتی من روح هستما!
به این ترتیب بود که کلاس ساکت شد ولی اینبار اسکاور به دم در رفت و به همراه چندی دیگر از اعضا رو به بچه ها کرد:
-ما میریم بستنی بخریم!البته اول باید بریم بستنی رو از مپ دو تا وارکرفت بیاریم!
و خارج شدند!ایگور رو به بچه ها کرد و گفت:
-آره جونه خودت!آناکین بستنی بگیره شما نمیگیرید.خب!طلسم آواداکداورا،وردی است که برای کشتن افراد استفاده میشود!این ورد دیگر قابل برگشت نیست...
راجر از ته کلاس گفت:مثل حذف شناسه؟
-بله دقیقا مثل حذف شناسه مدیران!پادورد هم نداره!پس اگر خواستید یک موقع اجرا کنید بیخودی شخصی رو نکشید!این ورد را سالازار اسلیترین در 200 سال پیش ساخته است و تا 30 سال پیش فقط نوادگان او از این ورد با خبر بوده اند!ولی امروزه هر افغانی این ورد رو بلده!
او سرفه ای کرد و دوباره ادامه داد:
-در میخانه دیگ سوراخ قرار است که این ورد بر روی یک زندانی امتحان شود!امتحان کننده این ورد هم مهم نیست چه کسی باشد!مهم توصیف چهره تماشاگران،ورود زندانی و ورود اجرا کننده دوئل و حالات چهره و ... است!این سه نقطه ها یعنی آخر داستان!حالا میتونه ورد اجرا بشه!میتونی اجرا نشه!میتونه زندانی فرار کنه!میتونی زندانی و اجرا کننده ورد بردار باشند و از این جور ماجرا ها!نکات دیگر را در جلسه قبل بهتون گفتم!تاپیک
ميخانه ديگ سوراخ منتظر توصیف های شماست!لطفا همتون هم شرکت نکنید!امتیاز دهی و نقدش خیلی سخت میشه و اونوقت من میدونم و شما!
ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]Igor[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۴/۱۶ ۱۲:۲۱:۱۱
ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]Igor[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۴/۱۶ ۱۲:۲۶:۳۸
ویرایش شده توسط [fa]ايگور کارکاروف[/fa][en]Igor[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۴/۱۶ ۱۶:۰۳:۴۵