هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۷

ویلیامسنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۶ یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۳۸ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 15
آفلاین
کلاه گروه بندي - گريفيندور - خوشحال - غرور - دامبلدور - قرمز - اميدوار - انتخاب - سخت - دوست

او نفس عمیقی کشید و به اطرافش نگاه کرد. سکوت خوشحال و شادمان از نبود هیچ رقیبی ، در دنیای او جولان می داد. او می دانست که حتی اکنون که دنیای او محدود به اتاقی سرد و متروک بود ، دوستی سخت میان او و سکوت همچنان پایدار باقی می ماند. این دوست مغرورتر از آن بود که تن به دسیسه های دامبلدور ، آن پیر خرفت ،بدهد و او را ترک کند.اما دیگر حتی امیدواری های او هم موثر نبود چون این انتخاب خود او بود که امروز در این جا قرمزی خونش را به چشم ببیند.

تایید شد!


ویرایش شده توسط man-of-the-last در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۲۶ ۲۲:۲۳:۴۶
ویرایش شده توسط man-of-the-last در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۲۶ ۲۲:۳۷:۵۲
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۲۷ ۰:۵۶:۱۰


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۷

هوگو ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۳ جمعه ۱۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۴:۰۷ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۸۷
از کنار لیلی لونا پاتر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 270
آفلاین
فلش بک
- آلبوس دامبلدور
این صدای پیرمردی بود که داشت اسامی بچه های سال اولی را صدا می کرد تا بیایند و کلاه گروهبندی گروه آنهارا مشخص کند .
دامبلدور صورتش قرمز شده بود . او دوست داشت همینطور که او در انتخاب دوستهایش اشتباه نمی کند کلاه گروهبندی نیز در انتخاب گروه او اشتباه نکند . امیدوار بود که کلاه گریفندور را برای او انتخاب کند .
کلاه گروهبندی وقتی که بر سر دامبلدور رفت کمی گروها را نگاه کرد و سپس گفت :
- گریفندور
دامبلدور با غرور به سمت میز گریفندور می رود و خوشحال است به خاطر این که کلاه از این انتخاب سخت او را به گروه درستی فرستاده است .

پایان فلش بک


چه کسی بود صدا زد هوگو ؟

تصویر کوچک شده


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۲۲ شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۷

پردفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۲ سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۳:۳۴ جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 56
آفلاین
كلاه گروه بندي - گريفيندور - خوشحال - غرور - دامبلدور - قرمز - اميدوار - انتخاب - سخت - دوست
-------------------------------------------------------------------
پرد گوشه ای در تالار هافل نشسته بود و داشت برای کلاس اولی ها داستان می گفت:می دونید وقتی کلاه گروهبندی رو روی سرم گذاشتند چه احساسی داشتم؟وای...هنوزم وقتی یادم میاد از انتخاب خودم تشکر می کنم.آخه می دونید اول کلاه گروهبندی گروه گریفیندور رو برای من در نظر داشت.هیچوقت نگاه دامبلدور یادم نمیره که چه طور نگاه می کرد.خوشحال بودم.دوست جدیدم می گفت قرمز شده بودم.شاید از احساس غرور بود.وقتی سر میز هافلپاف نشستم به خودم امیدوار شدم.سخت بود..خیلی...ولی حالا واقعا راضی ام.هی



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۸:۱۹ شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
بازي با كلمات نوع ديگري از داستان نويسيست براي كساني كه به نوشتن علاقه دارند.
با بكار بردن 10 كلمه يه داستان كوتاه و زيبا بنويسيد.

مقررات:
1-از 10 كلمه تعيين شده حتما بايد حداقل 7 كلمه در داستان بكار برده شود.
2-از يك كلمه چندين بار و به شكلهاي گوناگون ميتونيد استفاده كنيد ولي يك كلمه به حساب مياد(حركت => حركتي-حركت كردم...).
3-كلمات تعيين شده بايد با رنگي غير از رنگ متن مشخص شود.
4-برداشتن و يا اضافه كردن پسوند به كلمات همچنين تغيير در نحوه گفتن آنها بلامانع است (چطور=> چطوري---دلم ميخواست=> دلت ميخواست).
5- داستانها نباید بیش از ده خط شود.

كلمات جدید:

كلاه گروه بندي - گريفيندور - خوشحال - غرور - دامبلدور - قرمز - اميدوار - انتخاب - سخت - دوست




Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۰۱ دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷

شکارچی شهر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۱۸ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۷
از سیاه چال
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
وزارت-كانديد-حمايت-دولت-بلغارستان-هيجان زده-رای گيري-معروف-رقيب-روز آخر


دولت بلغارستان برای دهمین دوره در روز آخر ماه ، رأی گیری ای برای انتصاب فردی بر منصب وزارت سحر و جادو گذاشته بود .
کاندیدهای منصب وزارت هیجان زده بودند و دائما در فکر رقبای دیگر خود بوده . ولی معروف ترین آنها یعنی گلرت گریندل والد هیچ نگرانی ای نداشت .

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۲۲ ۱۷:۳۳:۲۱



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۶:۲۷ یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷

سارا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۳ یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۰۰ شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
ميشه بگي من الان بايد با چه كلمه هايي داستانم را بنويسم؟؟!!!!!


وزارت-كانديد-حمايت-دولت-بلغارستان-هيجان زده-رای گيري-معروف-رقيب-روز آخر


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۹ ۱۷:۲۹:۱۴

پاتر را عشق است.................................................................... hp:


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۰:۴۱ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۸۷

توبیاس اسنیپold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۴ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۳ شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸
از بن‌بست اسپینر
گروه:
کاربران عضو
پیام: 246
آفلاین
در روز آخر رأی گیـری، مردم ِ هیجان زدۀ بلغارستان برای انتخاب فرد مورد نظر خود به پـای صندوق های رأی می رفتند. ویکتـور کرام، کاندیدِ تحت حمایت دولت (رئیس جمـهور مشنگی)، معروف ترین رقیبِ ایگور کارکاروف برای تصاحب کلاه وزارت بود.

این پست برای تمـرین بود، فقط. درضمن کلمات موردنظر Italic شدنـد!
ممنون.



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۰۸ پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۷

الستور مودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۴ چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۱:۱۸ سه شنبه ۴ تیر ۱۳۸۷
از خونشون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 12
آفلاین
وزارت-كانديد-حمايت-دولت-بلغارستان-هيجان زده-رای گيري-معروف-رقيب-روز آخر


روز آخر تبلیغات برای رای گیری از برترین کارگاه بود وزارت سنگ تمام گذاشته بود. از بین کاندیدها بلغارستان و انگلستان از همه بهتر بود. تمامی مردم از معروف گرفته تا گم نام هیجان زده بودند و از کاندیدای منتخب خود حمایت می کردند.رقابت بین دو رقیب انگلستان و بلغارستان حتی روی مردم هم تاثیر گذاشته بود و همه به امید فردا برای پیروزی کاندیدای منتخب خود دعا می کردند.

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۶ ۱۷:۴۸:۴۷

به هیچ مرگ خواری اعتماد نکن


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۵۲ سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۷

هانا آبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۵ جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱:۱۹ چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۹
از قبرستون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 117
آفلاین
وزارت-کاندید-حمایت-دولت-بلغارستان-هیجان زده-رای گیری-معروف-رقیب-روزآخر


روزآخر تبلیغات هم به پایان رسید.همه کاندیدهابه امید پیروزی خود در سمت وزارت بلغارستان بودند.

روز موعود فرا رسید


رای گیری بعداز شمارش آرامشخص شد که دو رقیب قدیمی با اختلاف ناچیز پیروز وانتخاباب به دور دوم کشیده شد.مرحله دوم به سوم ،چهارم ،پنجمو...هشتاد ،نود ،صد آش ،ماش بیرون باش اِاِاِ حواسم نبود،کشیده شد.دیگر کارداشت به جاهای باریک می کشید که طی یک نظر سنجی روش معروف پریا پوچ انتخاب شد.

ناظر انتخابات پیر فرتوت وقد خمیده وریش هایش بارنگ سفید مزین شده بود.او یکی از بازنشستگان دولت بود.دونماینده توسط طرفداران خود مورد حمایت فرار گرفتند.کلوخ دردستان پیرمرد به رقص درآمدلحظه انتخاب بسیار حساس ونفس گیری بودسکوت بر مجلس حکم فرما بود یکی از حضار از فرط شوق هیجان زدهشدو از حال رفت صورت دو نماینده خیس عر ق شده بود.دستان پیر مرد با اشاره دو نماینه به آرامی باز شددر کمال ناباوری به همراه بهت در دستان پیر مرد دو کلوخ مشاهده شد.

ملت:

پیرمرد:
.......................................................................
توضیح:من می خوام تغییر شناسه بدم ،به همین خاطر پست زدم خواهشا این پست را برام نقد کنید.((تا یید شد یا نشد را حتما بزنید.))باتشکر

تایید شد!
کوتاه تر بنویس در ضمن برای تغییر شخصیت نیازی به گذروندن این مراحل نیست. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۴ ۱۷:۳۶:۲۵

[b][size=medium][color=0000FF][font=Arial]واقعا کی جوابگوی تصمی�


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۴۹ سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۷

دملزا  رابینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۴ جمعه ۲۲ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۷ سه شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۱
از ارومیه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 92
آفلاین
وزارت-كانديد-حمايت-دولت-بلغارستان-هيجان زده-رای گيري-معروف-رقيب-روز آخر

رای گیری انتخابات وزارت سحر وجادو از صبح همانروز شروع شده بود.نخست وزیر هیجان زده ی ماگل ها در اتاق خود با اضطراب راه میرفت.منتظر نتایج بود. تا یک ساعت دیگر انتخابات پایان می یافت.بر خلاف ماگل ها که حدود یک روز برای اعلام نتایج وقت صرف میشد،جادوگران در کمتر از یک ساعت نتایج را اعلام میکردند.البته بطبع شیوه ی برگزاری انتخابات جادوگران متفاوت از شیوه ی ماگل ها بود.در این بین هری پاتر مشهور هم کاندید بود و مورد حمایت دولت و مردم قرار داشت و رقیب سر سختی برای دیگرکاندید هابشمار میرفت.دربلغارستان و نقاطی از انگلستان خبر از تشکیل گروه اغتشاش گری بنام سیاه پوشان رسیده بود. نخست وزیر از طریق منشی جادوگر خود فهمیده بود که گروه،جادوگرند و نگران اوضاع بود. زیرا همه مثل همیشه او را مقصر میدانستند.می دانست که اگر پاتر انتخاب شود امروز روز آخر نگرانی های او خواهد بود.

تایید شد!


ویرایش شده توسط ملیندا گرنجر در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۴ ۱۷:۲۴:۴۸
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۴ ۱۷:۳۳:۲۱

لحظه های زندگی مثل توت فرنگی اند
یکی بی مز�







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.