هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (shiva_nakisa@yahoo.com)



Re: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۹:۰۳ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷
#1
دوباره شب با همان پیام سکوت وارامش فرارسید.نورستارگان درخشان به شکوه خفته ی هاگوارتزجلای خاصی میداد.هاگوارتزمثل همیشه ارام وبیصداباچهره ای مرموزدراغوش شب فرورفته بود.سکوت سهمگینی سرسرا رادربرگرفته بود. امادیری نپایید که صدای گریه ی پسری چینی سکوت راشکست. اوکه بود؟ازچه چیزرنجیده خاطرشده بود؟اوبدون توجه به اطراف خود فقط می دوید.ناگهان صدای اقای فلیچ راشنید.غرورپسرک به اواجازه نمیداد که چهره ی گریانش را به کسی نشان دهد.برای پنهان شدن به طرف دستشویی دوید.اشک ازگونه هایش سرازیرشده بود.نورچراغ دستشویی چشمان پراشکش رااذیت میکرد .به همین دلیل دستش را جلوچشمانش گرفت.هاله ای سردرادراطراف خودحس کرد.دستش رابرداشت ونگاه کرد:شبح میرتل بود.میرتل چشمان اشک الودپسرک رادید!بالحن همیشگی فریادزد:دراکو!چراگریه میکنی؟!میرتل مدام فریاد میکشید وسوالش راتکرارمیکرد>گریه ی دراکو قطع شدولی تلاش اودرساکت کردن میرتل بی فایده بود>بالاخره شبح ازرمق افتاد!وساکت شد دوباره بغضی گلوی دراکورافشرد.شیراب رابازکردخنکی ابی که به صورتش میپاشید به اواحساس ارامش میداد اما غم واندوه فراوان همچون ماری بزرگ روی قلبش چنبره زده بود!سرش را بالااوردو به اینه نگاه کرد:چیزی جزیک چهره ی غمگین وافسرده برایش باقی نمانده بود.بدون توجه به نگاه پرسش گرانه ی میرتل ازدستشویی بیرون امدوغرق دریاس وناامیدی درحالیکه رازغم الودخودرادرسینه اش نگه داشته بود به طرف سالن اسلایترین حرکت کرد.






جمله بندی ها و نظم خوبی در نوشته ات نداشتی،رعایت پاراگراف بندی اهمیت زیادی داره، کمی کوتاه نوشته بودی، در ضمن از موضوع و سوژه عکس به نحو خوب و کامل تری می تونستی استفاده کنی. نوع نوشتار شما خیلی هم به نمایشنامه شباهت نداشت.

تایید نشد !


ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۱۹:۰۷:۰۱
ویرایش شده توسط [fa]اینیگو ایماگو[/fa][en]ΙΜДĠΘ[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۱ ۱۵:۱۴:۲۷


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۶:۴۳ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷
#2
دامبلدور باهمان ارامش همیشگی وارد اتاق خود شد.اماچهره اش خوشحال
تر به نظر میرسید کلاه گروه بندی
رادرجای مخصوص گذاشت.کلاه با غرورگفت:کاربسیارسختی بود. انتخاب گروهی برای هری پاترکارمشکلی است.دامبلدوردستی به شهبالهای قرمز و طلایی ققنوس که دوست اوقات تنهایی اش بود کشید.بله گیریفیندور میتوانست پله ی شروع هری پاترباشد.پله ای برای به اوج رسیدن!به اینده ی هری بسیار امیدوار بود.تجسم موفقیت های دورونزدیک هری لبخندی پرمعنارابرلبانش نشاند

تاييد شد!


ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۶:۵۲:۰۹
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۶:۵۵:۱۴
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۷:۵۷:۲۹
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۷:۵۸:۴۲
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۷:۵۹:۴۳
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۸:۰۱:۳۱
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۸:۰۳:۲۱
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۸:۰۴:۴۸
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۸:۰۷:۰۲
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۸:۰۸:۳۵
ویرایش شده توسط shiva wizard در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۸:۰۹:۵۲
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳۰ ۱۰:۲۳:۳۶






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.