هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۴:۳۳ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۹ جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۲۸ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۶
از امدن و رفتن من سودی کو!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 674
آفلاین
تست!


فراست بیش از هرچیزی، بزرگترین گنج انسان است که وقتی بر سر نهاده شود، هوش و خرد می آورد ...

Only Raven


هیچ چیز غیر ممکن نیست


جادوگران ، ریون ، ارباب=♥♥♥

تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۵ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲

مینروا مک گونگالold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۹ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۹ پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲
از کلاس تغییرشکل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 116
آفلاین
1- یک پیشگویی ساده انجام دهید و بگویید چگونه شرایط را به نفع خودتان بر میگردانید(10 امتیاز)
من پیشگویی میکنم که امروز آنتی ساحریان دود میشه میره هوا.
دستور عمل ورد اینسندیو را در آنجا اجرا میکنم وسازمان میره هوا

2- یک پیشگویی درباره ی لرد سیاه انجام دهید و بگویید چگونه جرئت دارید تا شرایطو تغییر دهید(بنویسید که چگونه تغییر دادید!)(10 امتیاز)
مثلا لرد به سلیستینا علاقه مند میشه وآیلین ازمن میخواد که جلوی ازدواج آنها را بگیرم ومن چه میکنم شرایطو تغییر میدم یعنی با طلسم فرمان سلیستینا را به نا کجا آباد میفرستم وحافظش را پاک میکنم.

3- چرا پروفسور کلاسو تغییر داد؟(5 امتیاز)
برای آنکه بتونه شرایط را تغییر بده ونقشش را در خصوص غیب کردن ارنی وجیمز عملی کنه.

4- عاقبت هر کس که به رون بگوید رونالد چه میشود؟(5امتیاز)
پرفسور بلایی به سرش می آورند تا دیگر ازاین حرف ها تکرار نکنند
روش 1=بسته میشه به زمین وبا کامیون از رو مغزش رد میشن.
روش2=غیب شده ودر وسط جنگل ممنوعه پیش سانتور ها ظاهر میشن.

تکالیف پیشرفته:
یک پیشگویی درباره ی 25 سال دیگه انجام بدید و با توجه به این که ممکن است مرده باشید چگونه شرایطو تغییر میدید؟(10 امتیاز)
مثلا اگر قراره توسط یک جادوگر کشته شوم خودم همون اول او ن جادوگر را میکوشم این طوری اوضاع را تغییر دادم و نمردم.

سوال امتیازی:
چند مورد از وجنات پروفسور ویزلی را بگویید!(5 امتیاز)
ایشون بسیار باهوش ،عاقل ،زرنگ ، حساس اما با محبت هستند.


قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!

نشان سازمان حمایت از ساحره ها =


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۱:۰۳ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲

یاکسلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۳ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۲۱:۰۹ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵
از دهلي نو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 95
آفلاین
1- یک پیشگویی ساده انجام دهید و بگویید چگونه شرایط را به نفع خودتان بر میگردانید(10 امتیاز)

من پیشگویی میکنم که امروز یک سنگ روی کله ی الستور مودی (برای مثال) فرود می آید.من از بدعنق استفاده میکنم و یک سنگ ۱۰ کیلویی به او میدهم و میگویم آن را روی کله او بیندازد.به همین راحتی.


2- یک پیشگویی درباره ی لرد سیاه انجام دهید و بگویید چگونه جرئت دارید تا شرایطو تغییر دهید(بنویسید که چگونه تغییر دادید!)(10 امتیاز)

من که جرئت نمیکنم این کارو بکنم ولی یک پیش بینی خوب فکر نکنم مشکلی داشته باشد.من پیشگویی میکنم که برای نجینی خواستگار می آید و بعد با اجرای طلسم فرمان یکی را برای خواستگاری نزد ارباب و نجینی میبرم.


3- چرا پروفسور کلاسو تغییر داد؟(5 امتیاز)

این که معلومه.پروفسور میخواست با چند تا تقلب و دوز و کلک(یا به قول خودش تغییر شرایط)پیشگویی هایش را به نتیجه برساند.


4- عاقبت هر کس که به رون بگوید رونالد چه میشود؟(5امتیاز)

رون ویزلی که زور نداره بخواد کسی رو بزنه فقط تهدید میکنه که او را به زمین می بندم و با کامیون از روی او رد میشوم.

تکالیف پیشرفته:
یک پیشگویی درباره ی 25 سال دیگه انجام بدید و با توجه به این که ممکن است مرده باشید چگونه شرایطو تغییر میدید؟(10 امتیاز)

پروفسور.سؤالتون خیلی سخته.ولی این رو بگویم که پیشگویی های من همیشه درست است.

سوال امتیازی:
چند مورد از وجنات پروفسور ویزلی را بگویید!(5 امتیاز)

پروفسور بسیار مهربان و باهوش و متفکر هستند.


آينده در دستان توست.كافيست به گذشته فكر نكني.


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۰ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۳ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۳:۲۶ پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴
از اسمون داره میاد یه دسته حوری!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 305
آفلاین
جلسه ی سوم



تعداد زیادی از بچه ها منتظر بودند تا نردبان پایین بوفته و برن تو. ناگهان دافنه دوان دوان به سوی بچه ها اومد و نفس زنان گفت: بجنبین! کلاس تو طبقه ی سوم راهرو ی سمت چپ برگزار میشه.
دانش اموزان با جیغ و ویغ شروع به دویدن کردند و وقتی به کلاس رسیدن تعجب کردند. مه غلیظی کل کلاس را پوشانده بود و هیچ چیز دیده نمی شد.
- اینجا که مثه کلاس قبلیه
ناگهان صدایی گرم و رسا توجهات را به خود جلب کرد: بچه ها لطفا سکوت.
صدا از پیکر سیاهپوشی از ته کلاس به گوش میرسید. بعد چیزی که به نظر می امد چوبدستی است تکانی خورد و منظره ی کلاس مشخص شد.
کل ملت:
در کل کلاس میزهای بلندی از جنس ام دی اف(MDF) وجود داشت. کنار هرمیز هم صندلی هایی از فایبرگلس چیده شده بود، کف کلاس پارکت شده بود و کاغذ دیواری های زیبایی به دیوار ها زده شده بودند.
مورفین گفت: یادم باشه این معلمرو بکنم مشئول دیژاین وژارت.
ارنی به ته کلاس اشاره کرد و گفت: اون پروفسور رونالد ویزلیه!
چشمان پروفسور قرمز شد بعد گلاب بروتون ارنی خودشو ...
- یادمه اخرین نفری که به من گفت رونالد، بستمش به زمین و بعد با کامیون از رو مغزش رد شدم.
کل بچه ها:
پروفسور جلو امد و وردی را زیر لب گفت و بعد ارنی غیب شد.
- بابا اجازه؟
رون که از دیدن دخترش خوشحال شده بود گفت: بفرمایید.
- چون منو ارنی تو یه گروهیم میخوام بعد کلاس برم دنبالش. کجاست؟
- وسط جنگل ممنوعه پیش سانتورا.
بچه های هافلی:
- خواهش میکنم بشینین.
بعد از نشستن بچه ها پروفسور به سمت میزش رفت و گفت: کارمونو با یک پیشگویی شروع میکنیم. تا چند لحظه ی دیگه ایلین پرنس با صندلیش میوفته زمین.
شترق!
بچه های کلاس:
ایلین با عصبانیت گفت: در بی درمون. یه بار دیگه به من بخندین می دمتون دست اما...اما؟ داری میخندی؟
- بچه ها لطفا بس کنید. خانم پرنس لطفا بشینین سر جاتون.
ایلین در حالی که بلند می شد زیر لب گفت: تو کلاس معجون سازی حالتو میگیرم.
پروفسور شروع کرد به مطرح کردن یه سوال: برای هیچ کدوم از شما سوال پیش نیومد من چطوری این پیشگویی را کردم؟
دانش اموزان:
- بیشتر از اینها هم انتظار نمی رفت پس میریم سر درسمون من نمیدونم معلم قبل من بهتون چی گفته ولی من طرح درس خودمو دارم.
کلماتی بر روی تخته نقش بست:
تغییر شرایط

- کل ملت فکر می کنند پیشگویی یه درس سخته که باید استعداد داشته باشی تا بتونی در ان موفق شوی ولی خود من هیچ استعدادی
ندارم پس چطوری موفق شدم؟ الان می خوام درسشو بدم.
حالا یه پیشگویی دیگه می کنم. تا چند دقیقه ی دیگه جیمز غیبش میزنه!
جیمز به خود لرزید و گفت: من؟
پروفسور که انگاری کسی حرف نزده بود ادامه داد:
قبل از این که شما بیایید من به صندلی خانم پرنس نخ نامرئی بستم تا هر کس که روی ان نشست نخ را بکشم تا بیوفته!
ملت که از هوش ذکاوت پروفسور کف و خون قاطی کرده بودند شروع به کف زدن کردند. پروفسور: به این کار من میگن تغییر شرایط. حالا شما باید کاری کنید که... ته کلاس چه خبره؟
همه ی بچه ها برگشتند تا ته کلاسو ببینند.
- به این میگن تغییر شرایط به نفع خودمون. من کاری کردم که شما برگردید تا من به پیشگوییم تحقق ببخشم. حالا جیمز کجاست؟
به راستی جیمز غیبش زده بود. پروفسور از تو کشوشون یک عدد جیمز در اورد و به وسط کلاس شوت کرد.
- پیشگویی دوم من هم درست بود با چه کاری؟
بچه ها ها فریاد زدند: تغییر شرایط!
افرین! حالا میریم سر تکالیف:
1- یک پیشگویی ساده انجام دهید و بگویید چگونه شرایط را به نفع خودتان بر میگردانید(10 امتیاز)
2- یک پیشگویی درباره ی لرد سیاه انجام دهید و بگویید چگونه جرئت دارید تا شرایطو تغییر دهید(بنویسید که چگونه تغییر دادید!)(10 امتیاز)
3- چرا پروفسور کلاسو تغییر داد؟(5 امتیاز)
4- عاقبت هر کس که به رون بگوید رونالد چه میشود؟(5امتیاز)


تکالیف پیشرفته:
یک پیشگویی درباره ی 25 سال دیگه انجام بدید و با توجه به این که ممکن است مرده باشید چگونه شرایطو تغییر میدید؟(10 امتیاز)

انتونین دستش را بلند کرد و گفت: استاد اینا یه ذره سخت نیستند؟
- حق با توئه چاخانوف

سوال امتیازی:
چند مورد از وجنات پروفسور ویزلی را بگویید!(5 امتیاز)


- قبل از این که برید چند تا نکته هست:
نمرات تماما بر اساس خلاقیت شماست.
در سوالات 1 و 2 و همچنین تکلیف پیشرفته پیشگویی باید نوشته شود.
تکلیف پیشرفته کاملا اختیاری و امتیازی است.

-حالا میتونید برید.


شیفته یا تشنه؟

مسئله این است!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
1. در صورتی که اجازه ی پیش بینی کردن تنها یک چیزی را داشته باشید، در چه رابطه ای خواهد بود. (پیشبینی کردن اهداف والایی داره، بچه بازی که نیست)(5 امتیاز)
شبی که "ماه طلایی"خواهد درخشید!
هنگامی که ماه طلایی در آسمان بیاید موجب بوجود آمدن انرژی ای خواهد شد که هر جادوگری توانایی انجام قوی ترین جادو ها را خواهد داشت!
این نیرو انقدر قوی است که بیمارانی که زیر نور ماه آن شب باشند را شفا خواهد داد!
و کسی که بداند آن شب باید کجا باشد می تواند قدرتمند ترین ساحره یا جادوگر تمام اعصار باشد و اگر بخواهد به "دشت های طلایی" برود و زندگیش را در آن جا ادامه دهد!
اما این ماه هر سال اتفاق نمی افتد و حدود هر هت هزار ال و هفت سال یک بار اتفاق می افتد!
و بر اساس تحقیقات من شب "ماه طلایی" نزدیک است!

2. در آخر کلاس چه اتفاقی برای اما، دخترک دانش آموز افتاد؟ لحظه به لحظه بعد از نا پدید شدنش را توصیف کنید.(5 امتیاز)
با خالی شدن زمین زیر پای اما،او در آب گرم و بدبویی افتاد و به علت فاصله زیاد دست راستش شکست!

او با دست چپش در آن تاریکی شروع به شنا کرد تا شاید نوری ببیند،بالاخره بعد از حدودا یه ربع شنا کردن روزنه ای نور دید اما در همان حال دست سردی به بازویش کشیده شد!

اما جیغی زد که موجب رفتن کمی از ان آب در دهانش شد و سریع تر به طرف نور شنا کرد!

اما در حقیقت آن روزنه محفظه ای سنگین فلزی داشت و اما هر چه قد سعی کرد نتوانست آن را بردارد!

در همان حال آب نیز در حال مد بود و بالا میامد،او که دیگر نفسی برایش نمانده بود از مرلین تشکر کرد که حداقل مرگش چندان دردناک نیست!

اما شانس با او یار نبود و چراغ های قرمزی زیر آب روشن شدند و آن جسم های سرد که با او برخورد می کردند را معلوم کردند،جسد هایی که الآن مشغول شنا به سمت او بودند!

آخر سر معلوم نشد اما چگونه مرد، خفگی یا زامبی؟!

3. با مراجعه به کتاب های پیشگویی، و انتخاب یک روش مناسب، رخدادی را در هفته ی آینده پیش بینی کنید.(10 امتیاز)
با گرفتن فال قهوه که روشی سنتی است که از سالیان سال پیش تا به حال وجود داشته من سعی کردم تا وقایع هفته ی آینده را پیش بینی کنم!
در فنجان من، قلبی به سیاهی آسمان شب بدون ستاره وجود داشت که کم کم محو و نابود می شد!
نتیجه گیری من از این شکل این بود: در هفته آینده یکی از غمگین ترین تراژدی های عشقی در طول کل تاریخ هاگوارتز اتفاق میفتد، که حالا حالا ها از یاد نمی رود!
شاید هم من توهم زده ام...

4. نبرد بین جبهه ی سیاه و سفید به چه نتیجه ای میرسه؟ (5 امتیاز)
با نابودی هر دو جبهه از روی زمین،پایان می یابد!
سالیان سال بعد گروهی خاکستری بوجود می آید که هر دو گروه را نابود می کند،تا مردم عادی در آرامش به دور از جنگ های این دو زندگی کنند!
این گروه از اعضای شکست خورده و طرد شده ی هر دو گروه سیاه و سفیدند که از زندگی تماما "سفید" یا تماما "سیاه" خسته اند و شورشی بر پا می دارند و کم کم اعضای بقیه گروه ها را به سمت خود می کشند و در آخر با کشتن دو رئیس اصلی گروه ها خود بر دنیا چیره می شوند!

5. یکی از راه های پیشگویی را که من نام نبردم رو نام ببرید و سپس روش انجامش را شرح دهید؟ (اینجا باید از خلاقیت خودتون استفاده کنید. مثال: پیشگویی به وسیله ی اشکال ابرها! مثلا اگه عکس چاقو باشه، به این معنی هست که یکی از دوستان به زودی ازتون دور میشه... و چندین اشکالش رو توصیف کنین.)(5 امتیاز)

زیر نور ماه کامل، ساعت سه و نیم، کنار تک درختی در دستی وسیع، توی فنجان "عصاره علف" بازتاب اشکال شاخه های درخت را تماشا می کنیم!

در صورت دیدن یک صلیب شکسته، شخصی از پشت به شما خنجر خواهد زد.
در صورت دیدن قلب، یکی از دوستان صمیمیتان عاشق می شود!
در صورت دیدن هلال ماه یکی از بیماران خانواده شفا خواهد یافت!
اگر ستاره ببینید آرزویتان بر آورده خواهد شد و...

بر خلاف روش های دیگر پیش بینی به دلیل وجود جادوی ماه این روش تضمینی است و هیچ وقت اشتباه نمی کند!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۲:۰۸ یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۲

الادورا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۲ جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۱۵ یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
از مد افتاد ساطور، الان تبرزین رو بورسه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 572
آفلاین
1. در صورتی که اجازه ی پیش بینی کردن تنها یک چیزی را داشته باشید، در چه رابطه ای خواهد بود. (5 امتیاز)

راستش اصن تو این مملکت هیچی قابل پیش بینی نیس که! در حدی که ما به کرامت رسیده ییم، اصن یه وضعیتی !!
با توجه به این مسئله، احتمالا چیزی که بخوام پیشبینی کنم قهرمان جام جهانی آینده س (تازه اونم به دلیل حضور ایران در جام جهانی چندان اعتمادی بهش نیست.... )

2. در آخر کلاس چه اتفاقی برای اما، دخترک دانش آموز افتاد؟ لحظه به لحظه بعد از نا پدید شدنش را توصیف کنید.(5 امتیاز)

بعد از ناپدید شدنش؟ قبل از ناپدید شدنش؟ یا در حین ناپدید شدنش؟

قبلش که خب خودتون سر کلاس بودین و دیدین چی شد ...تازه اصلا خودتون اینا(!) نقش کلیدی و استراتژیکی تو ناپدید شدن یارو داشتین. حالا ما نمیخواستیم رو کنیم ولی خب به هر حال...

در حین وقوع حادثه هم که خب ما داشتیم می دویدیم که جونمون رو برداریم و از کلاس بزنیم به چاک کلاس رو علیرغم میل باطنیمون به موندن و استفاده از وجود پر فیض استاد ترک کنیم و حواسمون نبود به اطراف...

بعدش اما! ... اول

نقل قول:
صدای جیغی از سمت نیمکت اما اومد. وقتی دانش آموزان سرشون رو برگردوندن، مشاهده کردن که نه تنها اما، بلکه میزشم نیست و از داخل درزها و ترک های سطح زمین دود بلند میشه.


سپس

نقل قول:
نگاه ها به سمت دافنه برگشت . دافنه حلقه دودی که به شکل قلب داشت به هوا میفرستاد قورت داد و سرش رو به نشونه ی «چرا اینجوری منو نگا می کنین؟ » و «من هرگونه نقش داشتن در تولید دود رو تکذیب می کنم» و چند نشونه ی دیگه * تکون داد.


در ادامه

نقل قول:
پانسی آب دهنش رو قورت داد و پاورچین پاورچین به سمت سوراخ ایجاد شده در محل نزدیک شد. کمی خم شد، کمی نگاه کرد، کمی آب دهنش رو قورت داد، کمی باز نگاه کرد، بعد رنگش مثل گچ شد و با سر افتاد همانجا که عرب نی...یعنی همانجا که اما غیب شد. و با هم به ابدیت پیوستند
بعد از اون بقیه با سرعت دو سانتی متر در دقیقه به محل نزدیک شدن و ضمن در آوردن دوربین ها و موبایل ها و دیگر ادوات مشنگی و غیر مشنگی برای تصویر برداری از این واقعه، مشاهده کردن که سوراخ از آشپزخونه عبور می کنه، دیگ قرمه سبزی زیرش رو شتلپ زیر می گیره، دفتر آرگوس فیلچ که طبقه پایین تری بوده رو پشت سر میذاره و ضمن رد کردن دخمه ها، به پی ساختمون می رسه و فونداسیون رو از بیخ مورد عنایت قرار میده


به عبارهٍ أخری، اما به صورت «سیر به خط مستفیم» (که به علت «اینرسی ذاتی اجسام» هست) به همراه میزش سقوط آزاد دلنشینی رو تجربه کرد.
دلیل این واقعه، استفاده غیر مجاز استاد از دیو آتش برای پخت قرمه سبزی و داغ شدن بیش از حد سطح زیرین میز اما، و فرسوده بودن بافت کلاس گزارش شده. عمدی یا غیر عمدی بودن این حادثه توسط کارشناسان در دست بررسی ست.

خبرنگار واحد مرکزی خبر، الا، ررررررررم!

*از توانایی های وی، سر تکون دادن به نشانه ی یه پاراگراف مفهوم گزارش شده.

3. با مراجعه به کتاب های پیشگویی، و انتخاب یک روش مناسب، رخدادی را در هفته ی آینده پیش بینی کنید.(10 امتیاز)

کتاب های پیشگویی روش هایی مثل رفتن به کما با درصد هشیاری زیر 5% ، خوردن قهوه ی تلخ قجری، مطالعه آمار کنکوری های 91 رو برای پیشگویی پیشنهاد میدن که به علت خطرناک بودن از انجامشون خودداری می کنیم.

این کتابها ضمنا انتخاب هایی مثل گوی بلورین، تفاله چای، کف دست، دل و روده ی ماهی، یا دود عود رو برای پیشگویی پیش پای ما میذارن. این روش ها به علت دمدگی و رنگ و رو رفتگی و خز شدگی، از همون اول از دور انتخابات رد می شن.

در ادامه به علت ناکامی ما در انتخاب روش مناسب یک فالگیر خبره اجیر کرده، ازش درخواست کردیم برامون چیزی پیشنهاد کنه، که اونم در اومدن درب ورودی عمارت بلک از پاشنه، به علت هجوم خیل عظیم خواستگاران رو برای ما پیشگویی کرد. تاثیر یک گالیونی که اول کار کف دستش گذاشتیم در این امر رو از بیخ و بن تکذیب می کنیم.

4. نبرد بین جبهه ی سیاه و سفید به چه نتیجه ای میرسه؟ (5 امتیاز)

کیف داستان اینه که به نتیجه ای نرسه، اگه قرار بود به نتیجه ای برسه که زندگی اساسا بی معنی می شد باو!
جبهه ی سیاه علیرغم میل باطنیش برای کردن حال سفیدیون(!) در قوطی، جهت حفظ هیجان زندگی و روی فرم نگه داشتن اعضا از در هم شکستن اونا خودداری می کنه و این نبرد تا ابد الدهر ادامه خواهد داشت!

5. یکی از راه های پیشگویی را که من نام نبردم رو نام ببرید و سپس روش انجامش را شرح دهید؟ (اینجا باید از خلاقیت خودتون استفاده کنید. مثال: پیشگویی به وسیله ی اشکال ابرها! مثلا اگه عکس چاقو باشه، به این معنی هست که یکی از دوستان به زودی ازتون دور میشه... و چندین اشکالش رو توصیف کنین.)(5 امتیاز)

پیشگویی به روش خراب کردن کتاب!

یه کتاب زیر دستمون میذاریم، به صورت کــــــــــاملا سهـــــــوی یه چیزی می ریزیم روش اگر هیچ بلایی سر کتاب نیاد نشونه ی بی عرضه بودن ماست! اگر نصف کتاب نابود شه نشونه ی کمی تا قسمتی عرضه داشتن ماست! اگر کل کتاب خراب شد آنگاه کتاب رو به صورت شانسی باز می کنیم ، یک صفحه ای رو رندوم نگاه می کنیم ببینیم چه شاهکاری زدیم روش . بعد می گردیم دنبال شکلی، چیزی...
مثلا ممکنه عکس سس مایونز افتاده باشه که نشونه ی حلول عید فطره :zogh: (داریم چشم بسته غیب میگیم، کار رو متوقف کرده، میریم یه اسفند برای خودمون دود می کنیم، بر می گردیم )
یا مثلا عکس خر افتاده باشه که نشون میده در کنکور مشنگی افتخار افرینی کردیم و برای انتخاب رشته بار خر آورده، باقالی بار کنیم!
اگر دسته گل افتاده باشه نشون میده فالگیر سوال بالا کمی تا قسمتی حق داشته
گاز پنج شعله، یخچال، دیگ، ملاقه، ماشین ظرفشویی و... نشونه ی شیش و هشت بودن اوضاع مالیه و نداشتن توان مالی برای جهاز است
پارو، جارو، پودر ماشین نشونه ی شروع سریال دودکش است!

و غیره...




پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۱:۳۶ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1. در صورتی که اجازه ی پیش بینی کردن تنها یک چیزی را داشته باشید، در چه رابطه ای خواهد بود. (پیشبینی کردن اهداف والایی داره، بچه بازی که نیست)(5 امتیاز)

آخر تو زندگیت کامروا میشی یا نه؟ بدبخت و فلک زده میشی یا خوشبخت و شنگول؟ کلا آینده روشنه یا تیره؟

2. در آخر کلاس چه اتفاقی برای اما، دخترک دانش آموز افتاد؟ لحظه به لحظه بعد از نا پدید شدنش را توصیف کنید.(5 امتیاز)

از شواهد برمیاد که این دخترک دانش آموز شخصی پرخور و خوش اشتهاس! اما از اول تا آخر کلاس تمام تلاش خودشو به کار بسته بود تا اون بوی قرمه سبزی ای که از آشپزخانه ی واقع در زیر کلاس بلند میشد اونو برای بیرون جهیدن از کلاس وسوسه نکنه. بالاخره بعد از تلاشای فراوان اما برا جلوگیری از دنبال کردن بوی قرمه سبزی آخر کلاس چون دیگه قبلش خیلی تحمل کرده بود، صبرش به پایان رسید و تک تک اجزا و سلول های بدنش تجزیه شدن و بدون رضایت صاحبش(یعنی اما) و بدون دستور مغز، با دستور قلب سریعا به سمت کف زمین هجوم بردن و از لای زمین به سقف طبقه پایین که آشپزخونه س رخنه کردن و تنها دودهای حاصل از تجزیه ی این اجزا بر جای اومد!

اینکه چی شد صندلی هم همراش ناپدید شد هنوز بدست پژوهشگران ما در حال تحقیقه اما فعلا اینطور میگن که گویا علاقه ی شدید اما و تحمل به شدت بیشترش باعث ایجاد جرقه هایی تو چوبدستیش شده و اون جرقه ها باعث از بین رفتن میز شدن.

البته گروه دیگه ای از پژوهشگرا معتقدن که این علاقه ی اما در میز هم نفوذ کرده و اجزای میز هم همچون اجزای بدن اما برا رسیدن به قرمه سبزی به کف زمین حمله ور شدن.

و ما هم برای اینکه بتونیم ربطی بین دو نظریه ی متفاوت پژوهشگرامون بدیم میگیم که همون جرقه ها علاقه رو به میز منتقل کرده. اینطوری به هیچ کدوم از دو گروه برنمیخوره و همزمان از هر دو نظریه برا توجیه شما استفاده کردیم.
اینجا دنیای جادوییه و هرچیزی امکان پذیره پس این اتفاقا اصلنم عجیب نی!

3. با مراجعه به کتاب های پیشگویی، و انتخاب یک روش مناسب، رخدادی را در هفته ی آینده پیش بینی کنید.(10 امتیاز)

تو فال قهوه ی فردی(!) درختی رو مشاهده نمودم که چیزی مثل تبر وسطش فرو رفته و چیزی نمونده بود درختو دو نیم کنه. پیش بینی اینه که این شخص تو هفته آینده شکست عشقی میخوره!

4. نبرد بین جبهه ی سیاه و سفید به چه نتیجه ای میرسه؟ (5 امتیاز)

مسلما پیروزی جبهه ی سیاه! چیزی جز این حتی در رویاها هم مشاهده نمیشه. ارباب لرد ولدمورت کبیر پرچم پیروزی رو بر پشت خودشون برافراشتن و سر تک تک محفلیا و امثالهم جلوشون افتاده و موزه ی " کله ی فرزندان سفیدی " بوجود میاد تا عبرت همه ی سفیدهای عالم گردد!

5. یکی از راه های پیشگویی را که من نام نبردم رو نام ببرید و سپس روش انجامش را شرح دهید؟ (اینجا باید از خلاقیت خودتون استفاده کنید. مثال: پیشگویی به وسیله ی اشکال ابرها! مثلا اگه عکس چاقو باشه، به این معنی هست که یکی از دوستان به زودی ازتون دور میشه... و چندین اشکالش رو توصیف کنین.)(5 امتیاز)

پیشگویی بوسیله ی طرز چیدمان منجوق های جادویی(همینجوری مینویسن؟)!

تو این پیشگویی که ظرف مخصوص به خودشو داره، تعداد زیادی منجوق میریزن و بعد طرف باید چشمشو ببنده و ظرفو کج کنه و منجوقا چندتا چندتا و نه یهویی از دهنه ی باریک ظرف بیرون میریزن و همزمان اون شخص باید ظرفو به اطرافم تکون بده و هراز گاهی پیشگوی اعظم هم تکونی به دست طرف میده و در نهایت وقتی منجوقا تموم میشه، پیشگو با دقت به شکل ایجاد شده نگاه میکنه و سعی میکنه و موجودات یا اشیا یا کلمات یا حروفی رو توش پیدا کنه و بعدم که با توجه به اشکال میگه چه اتفاقی میفته.

چون این منجوقا جادویی هستن همین دخالت دست پیشگو و البته حرکت ظرف توسط طرف باعث ایجاد شکلی میشه که واقعا معنی دار باشه و تشخیصش توسط پیشگو خیلی خیلی سخت و نیاز به تفکر عمیق و شاید توصل به تخیلات پیشگو() نشه!

مثلا اگه شبیه استخون شد یعنی یکی میمیره، اگه غنچه در اومد یعنی قراره کسی از نزدیکان بچه دار بشه. اگه ابر در اومد یعنی برکت تو زندگی و گشایش درهای فرج مرلینی و ... دیگه بسه دیگه!

سوال امتیازی: تا به حال فال گرفته اید؟ یا چیزی را پیشگویی کردین؟ چگونه؟ آیا این اتفاق افتاد؟ کی؟ با کی؟ ...امممم...شرح دهید.

خیر! بله! چطوری؟ مثلا هوا ابری بوده لطف کردم فرمودم که قراره بارون بیاد! و یک پیشگویی تبدیل به اتفاق همیشگی شده و اون اینه که هروقت مشنگ همسایه مون ماشینشو بشوره مطمئنا روز بعد یا نهایتا چند روز بعد بارون میاد و تمام زحماتش بر باد میره. مرلین بده صبر به اوشون!




پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۲:۱۹ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲

پادما پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳
از چادر سرخ پوستى
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 271
آفلاین
1) این که در آینده چه بلایی سر جادوگر ها می آید.
2)شما جن های خانگی شیطانی را به مدرسه راه دادید و آن ها زیر طندلی او را سوراخ کردن و به آشپز خانه بردند و برای نهار پختند.
3)من با استفاده از گوی بلورین پیشگویی می کنم که هفته ی آینده هوا مهی است پس یعنی کسی در هفته ی آینده خواهد مرد.
4)هیچی بابا اینقدر باهم می جنگند و همدیگه را می کشند که فقط جبه ی بی رنگ ها می ماند.
5)اگر ظرفی را شکسدید و به تیکه های بزرگ تقسیم شد یعنی عضوی از بدنتان را از دست می دهید.
اگر پودر شد همان لحظه خواهید مرد.
6) من بعضی وقت ها لحظه هایی از آینده را خواب می بینم.



به ياد قديما


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۸:۲۴ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۰ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۵:۵۷ دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴
از هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 454
آفلاین

1. در صورتی که اجازه ی پیش بینی کردن تنها یک چیزی را داشته باشید، در چه رابطه ای خواهد بود. (پیشبینی کردن اهداف والایی داره، بچه بازی که نیست)(5 امتیاز)

دوست دارم بدانم در اشپزخانه هاگوارتز یا پناهگاه چه غذایی درست می شود.

2. در آخر کلاس چه اتفاقی برای اما، دخترک دانش آموز افتاد؟ لحظه به لحظه بعد از نا پدید شدنش را توصیف کنید.(5 امتیاز)

ما داشتیم از کلاس می رفتیم اما امد پیش شمابعد یه اوادا روش رفتین ما برگشتیم دیدم هیچی نبود.

3. با مراجعه به کتاب های پیشگویی، و انتخاب یک روش مناسب، رخدادی را در هفته ی آینده پیش بینی کنید.(10 امتیاز)

من از سیاره ب 612و خ511 نتیجه گرفتم هفته ایند شورش بزرگی علیه وزارت درست می شود ودوباره کارگاهان حمله می کنند به شورش کنندگان.

4. نبرد بین جبهه ی سیاه و سفید به چه نتیجه ای میرسه؟ (5 امتیاز)
به برد جبهه سفید .
اینقدر این دوتا جبهه جنگ می کنند در طالع که من سفید برگزیدم.

5. یکی از راه های پیشگویی را که من نام نبردم رو نام ببرید و سپس روش انجامش را شرح دهید؟ (اینجا باید از خلاقیت خودتون استفاده کنید. مثال: پیشگویی به وسیله ی اشکال ابرها! مثلا اگه عکس چاقو باشه، به این معنی هست که یکی از دوستان به زودی ازتون دور میشه... و چندین اشکالش رو توصیف کنین.)(5 امتیاز)
پیشگویی اینترنتی
اگر صفحه باز نشد می میرید.اگه خواب رفتی درحال بز کردن صفحه می میری.اگه صفحه نصفه باز شد اوادا می خوری می میری-اگه درحال باز کردن صفحه رایانه خاموش شد به درک واصل می شی.




مراقب خودت باش.


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۳:۳۰ یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۲

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
با سلام به پرفسور دابز


1. در صورتی که اجازه ی پیش بینی کردن تنها یک چیزی را داشته باشید، در چه رابطه ای خواهد بود. (پیشبینی کردن اهداف والایی داره، بچه بازی که نیست)(5 امتیاز)

در مورد چیزهای کلی و آینده نسل ساحره و جادوگر. فرضا اینکه چه کسی بر ما مسلط میشود و او از چه جبهه ای است، سیاه است یا سفید؟ و اینکه در نبرد بین خیر و شر و سیاه و سفید و تاریکی و روشنایی کدامیک پیروز میشود و امثال این موارد. حتی آینده کلی جادوگران در این سیاره و یا کل جهان. در کل، موارد جهان شمول و کلی. ولی از پیش بینی آینده شخصی خودم اجتناب خواهم کرد چون انگیزه و امید انسان را ممکن است بگیرد و کسی چه میداند شاید همین پیش بینی باعث بشود آن اتفاق رخ بدهد و اگر آن پیش بینی را فرد جادوگر نداند به تلاشش ادامه بدهد و به هدفش برسد! بنابراین نتیجه میگیریم استفاده از پیشگویی مثل چاقوی دو لبه است و بسیار خطرناک.



2. در آخر کلاس چه اتفاقی برای اما، دخترک دانش آموز افتاد؟ لحظه به لحظه بعد از نا پدید شدنش را توصیف کنید.(5 امتیاز)


با توجه به اینکه شما گفتید به موقعیت کلاس توجه کنیم و اینکه کلاس پیشگویی در بالاترین قسمت برج مدرسه جادویی ما یعنی هاگوارتز واقع است نتیجه میگیریم که آن دختر یعنی "اما" که تصادفا یا عمدا هم اسم شما هم هست بصورت کمپلت همراه با میزش از درزها و ترک های کلاس به پایین فرو رفته و در حال سقوط، انواع و اقسام افکار وحشتناک و نزدیک به مرگ به سراغش می آید. سقوط وحشتناک و یک باره او به همراه میزش در کنار پیشگویی ای که او از پرفسور دابز در ذهنش داشت همه و همه دست به دست هم میداد تا او در مدت زمانی که در حال سقوط از بالاترین قسمت برج بسیار بلند هاگوارتز بود مرگ را در برابر چشمانش ببینید... و در نهایت او در پایین ترین قسمت برج درست روبروی دفتر معاون مدرسه یعنی استرجس پادمور پخش زمین شد و ... در روزها و سالیان بعد همه روحی سفید را میدیدند که چند روز یک بار از بالاترین قسمت هاگوارتز به پایین شیرجه میزد و درست در جلوی دفتر معاونت مدرسه به زمین سقوط میکرد و در زمین فرو میرفت.


3. با مراجعه به کتاب های پیشگویی، و انتخاب یک روش مناسب، رخدادی را در هفته ی آینده پیش بینی کنید.(10 امتیاز)


در کتاب های پیش گویی روش هایی چون پیشگویی بواسطه قدرت درون که ذاتی است و فقط در بعضی افراد خاص نهادینه شده، پیشگویی از طریق حرکت سیارات و ماه و همینطور ابرها، پیشگویی از طریق رمل و اسطرلاب، پیشگویی از طریق گوی بلورین و مواردی دیگر ذکر شده که بنده پیشگویی از طریق گوی بلورین را انتخاب کردم. همانطور که میدانید در این نوع از پیشگویی باید از قدرت تمرکز درونیمان کمک بگیریم و اشکال و تصاویری که در گوی مشاهده میکنیم را تفسیر کنیم. چیزی که من با تامل زیاد در گوی دیدم این بود که دو منطقه وجود داشت و در بین آن ها یک دریاچه بود. در یک طرف عده ای سوار بر جاروی پرنده و اژدها بودند و با خوبی و خوشی تفریح میکردند و در سمت دیگر دریاچه عده ای کاملا رسمی با کت و شلوار و لباس های رسمی دیگر قرار داشتند که هیچ گونه نشانی از جادو نداشتند و دل نگران بودند. تفسیر من این است که طبق این بینش و دیدم، مملکت ما جادوگران در هفته آینده دستخوش تحول خاصی نمیشود و آرام و خوب به فعالتش ادامه میدهد اما مملکت مشنگ ها دستخوش تغییری بزرگ میشود یعنی یکی از مسئولان ارشدشان میرود و مراسم تحلیف مسئول جدیدی برگزار میشود.


4. نبرد بین جبهه ی سیاه و سفید به چه نتیجه ای میرسه؟ (5 امتیاز)

به این نوع از پیشگویی ها پیشگویی چند مجهولی میگویند که سخت ترین نوع پیشگویی و تابع عوامل مختلف است. پیش بینی من این است که اگر پسر هری پاتر سنگ احظار مردگان که یکی از سه یادگار مرگ بود را در جنگل هاگوارتز پیدا کند و بوسیله آن بتواند روح لرد ولدمورت را به جهان فانی برگرداند با راهنمایی او میتواند پدرش را از تخت به پایین بکشد و خودش با قدرت تاریکی جایگزین او و یکی از ادامه دهندگان راه لرد ولدمورت و منشا اتحاد مرگخواران باقی مانده شود. اما همانطور که گفتم این پیشگویی چند مجهولی است یعنی اولا مشخص نیست پسر هری پاتر به آن قسمت از جنگل ممنوعه که پدرش سنگ را در نبرد آخر انداخته برود و یا خیر و اگر برود، آن سنگ را پیدا بکند و یا خیر و اگر پیدا بکند اشتباهی انجام بدهد و مسئولان مدرسه متوجه بشوند و سنگ را معدوم بکنند و یا خیر و همینطور صدها مجهول دیگر که ممکن است داستان را صد و هشتاد درجه برگرداند و یا طبق پیشگویی پیش برود.


5. یکی از راه های پیشگویی را که من نام نبردم رو نام ببرید و سپس روش انجامش را شرح دهید؟ (اینجا باید از خلاقیت خودتون استفاده کنید. مثال: پیشگویی به وسیله ی اشکال ابرها! مثلا اگه عکس چاقو باشه، به این معنی هست که یکی از دوستان به زودی ازتون دور میشه... و چندین اشکالش رو توصیف کنین.)(5 امتیاز)


نقل قول از پرفسور دابز:
نقل قول:

برای مثال، من امروز با در نظر گرفتن دو سیاره ی ژوپیتر و مارس، به این نتیجه رسیدم امروز شخصی به اسم اما در این اتاق به سختی جان میدهد.


پس یکی از راه های پیشگویی در نظر گرفتن حرکت سیارات است. در این نوع از پیشگویی اولا باید از نجوم هم اطلاعات درخوری داشت ثانیا از نیروی جادویی درونی پیشگویان برخوردار بود که بتوان با تجزیه و تحلیل حرکت سیارات و همینطور ماه پیشگویی انجام داد. این نوع از پیشگویی را سانتورها نیز انجام میدهند. اگر بخواهم بیشتر توضیح بدهم در این نوع از پیشگویی که اتفاقا مشکل و تخصصی میباشد باید به حرکت تک تک سیارات به صورت منفرد توجه کرد و بتوان آن ها را تحلیل کرد و گذشته از آن حرکت سیارات را بصورت دو به دو یا سه به سه و همینطور تصاعدی به طرف بالا را تحلیل نمود و در نهایت حرکت کلی سیارات که بتوان در آخر از آن نتیجه مورد نظر را گرفت. گذشته از آن باید حرکت ماه که نزدیکترین و جادویی ترین قمر زمین میباشد را نیز لحاظ نمود و در کنار آن پیشگویی ها قرار داد. فرضا اگر مریخ موازی مشتری قرار بگیرد و ماه نیز در آن شب به نیمه رسیده باشد این سه تاثیری را بر هم میگذارند که در نتیجه آن در آن شب ممکن است انسان های کاملا بی آزار حرکاتی کاملا غیرقابل پیش بینی و حتی جنایت انجام دهند. به این نیرو نیروی شوم سه گانه نیز میگویند.



سوال امتیازی: تا به حال فال گرفته اید؟ یا چیزی را پیشگویی کردین؟ چگونه؟ آیا این اتفاق افتاد؟ کی؟ با کی؟ ...امممم...شرح دهید.


بله. یک بار در عنفوان کودکی ناخوداگاه حس کردم نیرویی بر من مستولی شد که از درونم نشات میگرفت و آن نیرو کمک کرد آمدن و رفتن چیزی را پیشگویی کنم. آن حالت هرگز تکرار نشد و البته این اتفاقات شخصی و محرمانه و غیرقابل گفتن هستند و نمیتوان بیشتر توضیح داد چون اولا ارزشش از بین میرود ثانیا ممکن است توهمی بیش نباشد و بقیه را منحرف کند و یا حتی درست باشد ولی بقیه برداشتی شبیه توهمی پوچ از آن داشته باشند و فرد تعریف کننده ضایع بشود.


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۷ ۰:۰۹:۲۸







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.