نام و نام خانوادگی : سیریوس بلک ( Sirius Black )
تاریخ تولد : 3 نوامبر 1959
تاریخ وفات : 18 ژوئن 1996 (36 سالگی)
وضعیت تاهل : مجرد
وضعیت خونی : اصیل
ملیت : انگلستان
نام های مستعار : Padfoot , Snuffles
گروه در مدرسه هاگوارتز : گریفندور
مشخصات فیزیکی:مرد، موهای مشکی ، قد: 5 فوت و 9.5 اینج ، رنگ چشمان : خاکستری ، رنگ پوست : سفید
ویژگیهای جادویی:انیماگوس: سگ سیاه، بوگارت : لرد ولدمورت ، چوبدستی : از اندازه، نوع چوب و مغز آن اطلاعاتی در دست نیست
خصوصیات اخلاقی:به نقل از ویکی هری پاتر در وبسایت fandom: یک گریفندوری ایده آل. صادق، شجاع و حتی بی پروا. وفادار به دوستان. فداکاری تا حد مرگ برای کسانی که دوستشان دارد. جادوگری شوخ طبع و با استعداد اما از طرفی متکبر. انجام دهنده کارهای شرارت آمیز و دردسرساز. قلدر نسبت به کسانی که دوستشان ندارد.
زندگینامه:سیریوس بلک، زاده 3 نوامبر 1959، فرزند ولبورگ و اریون بلک و برادر بزرگ ریگولس بلک است.
اولین اشاره به وی بهطور مختصر، در هری پاتر و سنگ جادو بود و در این کتاب به عنوان شخصی معرفی شد که بعد از کشته شدن خانواده پاتر توسط ولدمورت، او موتور خود را به هاگرید برای بردن هری از آن محل به محل دیگری، داد.او در هری پاتر و زندانی آزکابان به عنوان یک زندانی فراری معرفی شد.
خانواده و دوستان:در زمان داستان هری پاتر، سیریوس آخرین فرزند خانواده بلک است، والدین وی، ولبورگ و اریون بلک، نام وی را سیریوس نهادند که نام ستارهای در آسمان است. این نامگذاری بر طبق سنت خانواده بلک برای نامگذاری فرزندان از نام صورتهای فلکی و ستارگان است. نامهای ریگولس، کیگانوس، اوریون و آرکتوروس نیز بر همین اساس انتخاب شدهاست.
سیریوس یک برادر کوچک به نام ریگولس، و سه دخترخاله به نامهای بلاتریکس بلک، نارسیسا بلک، آندرومیدا بلک دارد. نارسیسا و بلاتریکس نزد خانواده بلک عزیز بودند چون با خانوادههای خون اصیل بیعت کرده و با مردان جادوگر ازدواج کردند، در حالی که آندرومدا نزد آنها بیاعتبار بود، زیرا با مشنگی به نام تد تانکس ازدواج کرد.
برادر کوچک سیریوس، ریگولاس نیز به خاطر پیوستنش به گروه لرد ولدمورت یعنی مرگ خواران مورد تحسین قرار گرفت. سیریوس و آندرومدا به خاندان بلک شباهتی نداشتند. سیریوس از خانواده خود شرمسار بود و خود را بداقبال میدانست.
سیریوس با جیمز پاتر (پدر هری) بسیار صمیمی بود و همچنین با ریموس لوپین و پیتر پتیگرو دوستی نزدیکی داشت. این چهار نفر در کنار یکدیگر و در زمان تحصیلشان گروهی به اسم غارتگران (marauders) را تشکیل میدادند.
در سن شانزده سالگی سیریوس از خانه گریخت تا با خانواده پاتر زندگی کند. این بی آبرویی برای خانواده بلک باعث شد که آنها با چالاکی نام سیریوس را از شجرهنامه خود خط بزنند. آلفارد بلک، برادر ولبورگ (مادر سیریوس)، با سیریوس همفکری کرد و او را با مقدار زیادی پول یاری داد. ولبورگ با فهمیدن این مسئله نام آلفارد را نیز از شجرهنامه خانوادگی پاک کرد.
جیمز پاتر دوست صمیمی سیریوس با لیلی اوانز ازدواج کرد که در مراسم عروسی آن دو سیریوس بلک ساقدوششان بود. سیریوس بعدها به عنوان پدرخوانده هری پاتر، پسر جیمز انتخاب شد.
حبس (زندانی آزکابان) :پس از اینکه لرد ولدمورت به خانه لیلی و جیمز پاتر حمله کرد و آن دو را کشت، به هری، پسر آن دو حمله کرد اما طلسم او به ولدمورت بازگشت و ولدمورت از بین رفت. در این میان سیریوس از ماجرا با خبر شده و یک ساعت بعد خود را به خانه پاترها رساند. در آنجا به هاگرید برخورد و هاگرید به وی گفت که از طرف دامبلدور دستور دارد که هری را پیش او ببرد. سیریوس هری را به هاگرید داد و موتور پرنده خویش را نیز به وی قرض داد، سپس در حالی که به سمت خانه پاترها میرفت اندیشید که رازدار (کسی که راز مکان خانه را در دل خود حفظ میکند و هیچکس تا موقعی که او راز را به فرد نگوید نمیتواند مکان را ببیند) پاترها یعنی پیتر پتی گرو آنها را به ولدمورت فروخته است.
سیریوس به سراغ پیتر رفت و با او گلاویز شد. پیتر با جادو مشنگها را کشته و خود را به شکل موشی درآورد سپس انگشت خود را قطع کرد و به خانه یک خانواده جادوگر پناه برد. سیریوس به جرمی که پیتر انجام داده بود یعنی کشتن مشنگها و از بین بردن خود پیتر به زندان آزکابان افتاد.
سیریوس دوازده سال زندانی بود تا اینکه با دیدن یک روزنامه، که عکس خانواده ویزلی را درحالی انداخته بود که پیتر هم با شمایل موش همراه آنها بود، از زندان فرار کرد و به محوطه هاگوارتز رفت. وی بیگناهی خود را به هری پاتر و دو نفر از دوستانش (رون و هرمیون) ثابت کرد ولی با فرار کردن پیتر نتوانست خود را از گناهش تبرئه کند و از آنجا گریخت و سعی کرد از راه دور هری را یاری دهد.
مرگ سیریوس:سیریوس هرگز نتوانست بیگناهی خود را ثابت کند و به تا پایان عمر فراری ماند. سرانجام وی وقتی که در وزارت سحر و جادو با مرگخواران درگیر شده بود توسط دختر خاله خود یعنی بلاتریکس لسترنج کشته شد.
شناسه قبلیممنون.
معرفیتون باید تماما نوشتهی خودتون باشه. نه از معرفی شخص دیگه ای.
لطفا معرفی جدیدی بنویسید.