شلام
اون بالا نوشته که: «شخصیت خودتون رو معرفی کنید.» ولی من قبلا شخصیت خودمون رو معرفی کردم و الان باشخصیتم. بی شخصیت خودتی!
من 6سال پیش خواستم یه چای نبات درست کنم دیدم نبات آشپزخونه اسلیترین تموم شده. گفتم برم از هاگزمید نیم کیلو نبات جادویی بخرم و زودی برگردم. وسط راه یادم اومد یه بسته قره قروتم رو میز تالار نشیمن جا مونده، ممکنه بچه های سال پایین اسلی بردارن بخورن رودل کنن. این شد که برگشتم تو دخمه ها و یهو دیدم ای دل غافل! هر چی به مجسمه ی بابابزرگ سالازار میگم: باسیلیسک خون لجنی خور! میگه رمز ورود اشتباه است، دوباره سعی کنید! هر چی هم دوباره سعی می کردم باز می گفت اشتباه است، دوباره سعی کنید! بعدشم عکس چندتا خیابون و دوچرخه و چراغ سبز و زرد و قرمز مشنگی بهم نشون داد و گفت برای اینکه ثابت کنید کله زخمی معجون مرکب خورده نیستید بگویید چند وزغ شاخدار در تصویر می بینید. منم گفتم عینکم تو تالار جامونده الان هیچی نمی بینم، درو باز کن برم بیارمش بهت میگم. اونم چوبدستیمو گرفت, قورت داد و گفت متاسفانه تلاش های ناموفق برای ورود شما بیش از حد مجاز است، لطفا جهت دریافت چوبدستی خود به مدیر گروه مراجعه کنید. منم چون با کله چرب قهرم بهش مراجعه نکردم. همونجا نشستم تا بالاخره یه حشره ی پشه مانند مجهول الحال و معلوم الهویه که از اونجا رد میشد نامه ی زیر رو انداخت رو سرم:
نقل قول:
لینی.وارنر نوشته:
سلام.
ازونجایی که مدت زیادی از آخرین حضور و فعالیت شما تو سایت میگذره، طبق قوانین سایت دسترسی گروه خصوصیتون گرفته شد.
اما به پاس فعالیت خوبی که در زمان حضورتون تو سایت داشتین، دسترسی ایفای نقشتون باقی مونده تا بتونین به هر بخشی از ایفای نقش سایت که خواستین برین.
اگه هر زمان دوباره به سایت برگشتین و قصد فعالیت داشتین، بدونین که فقط زدن یک پست تو تاپیک معرفی شخصیت و مشخص کردن گروه ایفای نقشتون، برای برگشتن دسترسی گروه و از سر گرفتن فعالیتهاتون کفایت میکنه.
بیصبرانه منتظر بازگشتتون خواهیم بود.
آقا من قصد و جون فعالیت ندارم به سالازار. قره قروت و عینکم جامونده تو تالار. درو باز کنین برم بردارم، برگردم هاگزمید تا نبات جادویی فروشا نبستن.
***
اینم یه رولک به افتخار بچه های فعال سایت و تقدیم به همه اونایی که تا امروز چراغ سایتو روشن نگه داشتن!
از همینجا سلام می کنم خدمت همه ی بچه های قدیمی و جدید، خصوصا ارباب قدرقدرت قوی شوکت که همچنان افتخار مرگخواریت رو از بنده دریغ نکردن و سایه ی علامت شوم رو بر سر این حقیر مستدام نگه داشتند. جان نثارم ارباب!
متاسفانه علاوه بر تالار رمز چت باکسو هم ندارم و البته حوصله ی ثبت نام مجدد هم ندارم. تو همین پست چتامو می کنم دیگه. تعداد پستامم میره بالا خوبه. جاشه یه همر هم بزنم تو دلم نمونه:
خب... چه خبر؟
... آقا این تعداد کلمات چیه زیر این کادر تایپ؟!
... چرا هر چی تایپ می کنم هی از عدداش کم میشه؟
یعنی من فقط 500 کلمه دیگه اجازه دارم حرف بزنم؟!
یا نه... اشتباه دیدم.
... داره زیاد میشه... یعنی همچنان اجازه دارم حرف بزنم.
... خب... دیگه چه خبر؟
...
بله دیگه. خلاصه که باز یاد گذشته افتادم و گفتم بیام پستای قدیمو بخونم یکم تجدید خاطرات کنم. یکم بخندم. اگه حسش بود یه رولکی بزنم که خب حسشم نباشه با این بگیر ببندا آدمو مجبور میکنین بیاد پست بزنه دیگه.
مادر سیریوسا!
دسترسی تالارمو چرا گرفتین؟!
... هر چند من که می دونم اینجور آتیشا از گور اون دلوی چمبه ی بی خاصیت کودتاچی بیرون میاد! ولی به هر حال قوانین سایته دیگه. حالا اگه بند پ قانون اجازه میده و برنامه و آمار مدیران گروه و سایت به هم نمیخوره، که خب دسترسی بدین یه چرخی هم تو اسلی بزنم. اگر هم نمیده که بنده با رضایت و فروتنی تمام، در برابر قانون تسلیمم و کروشیو سند تو ال مادر سیریوسا!
خلاصه که نیومدم فعالیت کنم و بمانم و بترکونم. دسترسی هم بدین، میرم تو قره قروتمو برمیدارم، برمی گردم هاگزمید، بعد از خرید نبات میام.
پ.ن: اون تاپیک جدید لوموس ماکسیما که سیریوس بلک تو قدح اندیشه زده و الان تو بلاک تازه های انجمن دیده میشه خلاف قانون و بدون مجوزه. حذفش کنید! (شکلک قاضی کو پس؟!) ولی ایده ش خوبه. مثلا همین پست فعلی من جاش بیشتر اونجاست تا اینجا. ولی خب چون اون پشه ی مجهول الحال آدرس اینجا رو برای من توی نامه ش نوشته بود، مجبورم کرد بیام اینجا. در کل اگه بند پ قانون اجازه داد، بذارید بمونه. تاپیک خوبی میشه.
درست میبینم... وزیر گانت؟
پشهی مجهولالحال تاییدتون میکنه.
خوش برگشتی و باشد که هی حس رولیدن در تو دمیده بشه.