ویدر و امپراطور در کاخ امپراطور نشسته اند و دارند نوشابه های خارجی برای هم باز می کنند
و همچنین تلویزیون روشنه و داره جادوگر تی وی رو نشون می ده.
مجری توی تلویزیون: بنا به گزارش خبرنگارا چهار نفر مرتبط با انفجارات دیروز دستگیر شدند، و تلویزیون تصاویر 4 نفر رو نشون می ده.
امپراطور: پناه به ریش مرلین این چقدر شبیه مملی خودمونه!
ویدر: کو؟... کو؟... کجا؟ ،اون که شبیه چرچیله؟ ،راستی امپراطور مرلین ریشاشو از ته زده از این به بعد باید به ریش بز آبرو پناه ببری
امپراطور:نه اون که شبیه بزه!
،چی گفتی؟... مرلین ریششو زد؟! o-:
ویدر: آره دیروز جو گیر شد همشو زد...، توجه کردی اون یکی هم چقدر شبیه کرامه؟!
امپراطور: کدوم؟
ویدر: همونی که داره با اون ساحرهه صمیمی می شه!
امپراطور: مااااا... دهه ببین اون دوتا شبیه گیلدی و عله ان!
علۀ توی تلویزیون: نمید؟... نمید کجایی؟... من اغفال شده بیدم!
امپراطور و ویدر:
امپراطور: ویدر تو هم داری به همونی که من فکر می کنم فکر می کنی؟
ویدر:
اهوم!
امپراطور: فردا می ری خبرگذاری اعلام می کنی، سایت ماله امپراطوره ،خوب حالا فردا می ری چی می گی؟
ویدر: می رم می گم امپراطور سایتو بالا کشید!
امپراطور:
ویدر:
مجری: خوب گزارشگر ما مصاحبه ای با این دستگیر شدگان داشته که الان خدمتتون پخش می شه جیگگر!، تلویزیون تصاویر رو نشون می ده گزارشگر به طرف یکی از دستگیر شده ها می ره.
گزارشگر: سلام!
گیلدی سلام جیگگر!
گزارشگر: آقا انگیزۀ شما از این انفجارات چی بوده؟!
گیلدی: کدوم انفجارات؟!
گزارشگر: یعنی شما نمی دونید؟ زدین نصف پنتاگونو ترکوندید!
گیلدی: آهان... منو، عله، ممل و کرام داشتیم با هم کوییدیچ بازی می کردیم که...
گزارشگر: ببخشید کوییدیچ چه کوفتیه؟
گیلدی: یک ورزشه که شما سواره یک جارو می شی و دنبال توپ می افتین!
گزارشگر: خوب شما اگر پیاده برین دنبال توپ راحتتر نیستی؟ جارو مزاحم می شه!
گیلدی: نه... ما با جارو پرواز می کنیم!
گزارشگر: o-: ماااااا مگه می شه؟!
گیلدی: آره ما می شیم... خلاصه دو به دو شدیم عله مملو بلند کرد منم کرام رو، بعد ما داشتیم می بردیم که عله با مغز رفت تو زمین من هم که متخصص ورد های درمانیم!!! رفتم پایین که علی رو درست کنم منظورم جمجمه اشه! خلاصه یک اشتباه... می دونی یک اشتباه جزئی کردم و همه جا شپلخ شد!
گزارشگر: خوب حالا هر چی... این قضیه مشکوک می زنه جا قحطی که نبود... می رفتین یک جای دیگه! درضمن منظور شما از ورد چیه؟ یک اصطلاح تروریستیه؟
گیلدی: آقا شما دیگه ساحره اینطرف ها ندارین!
گزارشگر: ساحره؟ یک اصطلاح تروریستی دیگه؟ نه چطور؟
گیلدی: هویجوری!
یک خواهش داشتم!
گزارشگر: بفرما!
گیلدی: لطفا منو ببرین زندون زنان!
گزارشگر: o-: ماااااا