~ انمیز تو لاورز - بخش دوم ~
بله! این جمله رو گادفری گفته بود که برای حمایت از... خب... امممم... افراد زیادی توی هر دو تیم وجود داشتن که گادفری بخواد به خاطر هواداریشون برای تماشای مسابقه کوییدیچ بیاد. از آکی و گابریل گرفته که همگروهیاش در ریونکلاو بودن تا سیریوس که اونو در خانه گریمولد پذیرفته بود. البته نباید فراموش کرد که نوشیدن خون گوارای ترزا که شخصا پیشنهادش رو داده بود هم میتونست یکی از دلایل دیگهی حضورش در اونجا باشه.
باری به هر جهت، بحث گم شد، از نو تکرار میکنیم. سیگنس و ترزا سرگرم درگیری لفظی بودن که ناگهان گادفری سر رسیده بود و با جملهای، کل معادلات ماجرا رو تغییر داده بود.
- مکالمههای شما دو تا باعث شد که شیپتون کنم: رابطه ی پرتنشی که به عشق منجر میشه. اوخی، چه رمانتیک!
سیگنس و ترزا با شوک نگاهی به هم میندازن و سیگنس اولین واکنش رو نشون میده.
- اِنِمیز تو لاورز؟ اونم با یه گندزاده؟ هرگز! ابدا! حاضرم با خودت شیپ بشم ولی با ترذا نه گادفری.
ترزا هم کاملا احساسی مشابه با سیگنس داشت.
- گادفری اصلا فکرشم نکن!
گابریل با شنیدن عشق و قلبهایی که در جملهی گادفری موج میزد، با ذوق و شوق جلو میاد.
- چه زیبا گفتی گادفری. چه نگاه زیبایی. چه زیبا.
اگه از گابریل بپرسین براتون از روونا قصد میخورد که خارج شدن قلبهای از همه رنگ از دهن گادفری رو میدید که پروازکنان به سمت سیگنس و ترزا رفتن و دورشون حلقهای تشکیل دادن. ولی خب، اینا فقط چیزایی بود که در دنیای رنگارنگ گابریل دیده میشد و قطعا سایرین شاهد چنین صحنههایی نبودن.
گابریل با رسیدن به ترزا و سیگنس، دست جفتشونو میگیره و تو دست هم میذاره.
- واهاهاهاهای! چقد به هم میاین!
سیگنس و ترزا به سرعت دستشونو از هم جدا میکنن و هر کدوم یه قدم به سمت مخالف همدیگه برمیدارن.
- گب تو هم؟ من مرگو به این سیگنس ترجیح میدم!
- از خداتم باشه ترزا!
کمکم جمعیت حاضر در محوطه که توجهشون به این گفتگو جلب شده بود زیادتر میشد. معلوم نیست کی و با چه سرعتی خبرش در جامعهی جادویی پخش شده بود که حالا از اقصی نقاط بریتانیا، جادوگران سرشناس برای این که از نزدیک شاهد ماجرا باشن حضور به عمل رسونده بودن.
- انمیز تو لاورز قشنگ ترین و پر هیجان ترین نوع عشقه... مبارکه.
- ایول یه عروسی افتادیم؟
به نظر اینقد ماجرا پرهیجان بود که حتی ایزابل و آلنیس که در جای دیگهای مسابقه داشتن هم برای ساعاتی از تمرینات تیمشون مرخصی گرفته و اومده بودن. اسکارلت لیشام و مروپ گانت هم خودشون رو میرسونن.
- انمیز تو لاورز های جادوگران از نسلی به نسل دیگه ادامه پیدا میکنه. سیگنس و ترزا هم بهزودی نامهی فدایت شوم مینویسن.
- فقط چند روز زودتر به مامان بگین که برا عروسی این دو نوگل نوشکفته تدارک باقالی پلو با خرچنگ یا سبزی پلو با گلابی ببینه.
و این در حالی بود که حتی مرگ هم رسیدگی به لیست مرگش رو کنار گذاشته بود و به تماشای دو شاگردش مشغول بود. اون که در ابتدا منتظر بود ببینه کدوم یک از شاگردانش ممکنه اون یکیو زودتر به قتل برسونه، حالا به نظر میومد باید انتظار دیگهای میداشت.
سوژه جادوگران حداقل برای مدتی به خوبی تامین شده بود و چی بهتر از این که هری پاتر از موقعیت استفاده کنه و بلیتهای بیشتری رو برای مسابقات کوییدیچ بفروشه!
نقل قول:
مسابقات لیگالیون کوییدیچ موجب رقم خوردن واقعهای شگفتانگیز بین دو بازیکن تیم رقیب شد:
⚔️ انمیز تو لاورز 💞
فرصت را برای تماشای داستان هیجانانگیز این دو از نزدیک از دست ندهید! اصیلزادهای از خاندان بلک و ماگلزادهای به نام مککینز.
زمان مسابقه دو تیم برتوانا (ترزا مککینز ❤️) و هاری گراس (سیگنس بلک 💚):
دوشنبه، نیمهشب 7 آبان ماه در ورزشگاه نقش جهان
هری حالا که بیشتر فکر میکرد، اصلا هم از تدارک دیدن هتل و رو در رو کردن دو تیم با هم پیش از مسابقات پشیمون نبود!