اوه!لردولدموت کچل رو میگی؟



من ترجیح میدم جای اون نباشم , ولی اگه بودم از همون اول عین آدم(!) بشینم سر درس و زندگیم,اخلاقمو درست کنم و به خون اصیل نبودنم اهمیت ندم,وقتی هم عین آدم بزرگ شدم و دوره کشتن مامان هری جان شد اونو نکشم بجاش ببرمش باغ وحش(بچشو),گرچه اونجا با یه ولدی دیگه روبرو می شدم و اون جای منو می گرفت,بعدشم که هری رفت سال پنجم و اون لرد جدیده که جامو گرفته گل کرد و اومد من رو بکشه با دو قلوها مار ها رو بندازم به جون وزغ صورتی پیر بعد برم لرد تقلبی رو بکشم...بعدشم...لرد به این خوبی دیده بودید؟





لــــــــــــــــــرد ولـــــــــــــــــــــــــــــــــدموت در خدمت شمــْْـــــــا!

شجاعت , رفاقت , شوخ طبعی!(فرد!جرج!منیر!)

منم می تونم عضو شم؟

گریفندور....چون آدم شجاعی هستم....

من حدود صد بار خواب هری پاتر دیدم و برای اینکه هری پاتر تاثیر زیادی روی خودمو زندگیم گذاشته هر شب می بینم

یه بار خواب دیدم هرمیونم با هری و رون و فرد و جرج هم اتاقیم و دارم کتاب می خونم..بعد اومدم بیرون دیدم با کل هاگوارتز و اساتید اومدیم اردو..بعد یهو دیدم چارلی با یه اژدهای گنده اومد زد دیوار اونجا رو ویران کرد...بعد افتادیم پایین چیزیمون نشد ولی یهو دیدیم ناگینی داره دنبالمون میکنه و ما هم داریم فرار می کنیم بعد رون به هری گفت مگه تو مار زبون نیستی و هری هم صدای کلاغ در آورد و ماره دود شد و رفت!(دست چارلی درد نکنه خیلی خوابه حال داد!وگرنه تا آخر باید می نشتم کتاب می خوندم!)

یه بار دیگه هم خواب دیدم من رفتم یه جایی (یه اتاق کوچیکی بود)دیدم جیمز و ریموس و سیریوس و پیتر خوابیدن(اشتباه نکنم غارتگران بودن)بعد یهو رفتم یه جای دیگه

دیدم منم و فرد و جرج و آرتور و یکی از کارمندا(همکار آرتور ویزلی)

بعدش می خواستیم بریم پناهگاه جدید اونم از طریق وزارت سحر و جادو

بعد دیدم وزارت رو بازسازی کردن خوشکل شده بعد با آرتور اینا رفتیم یه جایی توی وزارت بود عین تونل(ولی از نوع هواییش)جارو هامونو برداشتیم و رفتیم پناهگاه خلاصه(جاتون خالی پرواز توی خواب خیلی کیف داد)

بعدش رفتیم پناهگاه که شباهت عجیبی به خونه مادربزرگم داشت تانکس و ریموس و سیریوس و اسنیپ و مک گونگال و هری و رون و هرمیون هم اونجا بودن و خلاصه...با هم کلی حرف زدیم ولی نمی دونم چی شد من یهو فهمیدم خوابم و اینا رویان بعد به تانکس گفتم :تو رو خدا بزارید توی این خواب تا تموم نشده لذت پرواز رو دوباره بچشم:
بعد تانکس چشاش گرد شد و گفت تو از کجا فهمیدی که خوابی؟

....و خواب من پایان یافت...

اوه اوه چه شود...

اگه واقعی باشه و سر کارم نذاشته باشن و من جادوگر باشمو ...می پرم کوچه دیاگون خریدامو می کنم بعد میرم ایستگاه کینگزاس می پرم روی قطار(نتیجه:توی راه به سقف یکی از تونل ها گیر می کنم و سرم میره هوا)

با موفقیت! :hungry1:

فقط چند نفر می درخشیدند توی هری پاتر!

مگی اسمیت(مک گونگال)

آلن ریکمن(سوروس اسنیپ)

جیمز و الیور فلپس(فرد و جرج ویزلی)»»»جان من خیلی قشنگ بودن،نه؟

گیلدوری لاکهارت»»»خداییش خیلی خوش تیپ بود...

اما واستون(هرماینی گرنجر)

و حال می رسیم به زیباترین بازیگر (شخصیت) هری پاتر (و تمام دنیا)



معرفی می کنم...



.














.











.
















.












.

امـــــــــــــــــــــــــــــــــا تــــامپسون(پروفســـــــــــــور سیبیل تـــــــریلاونی!)

خب...من تصمیم گرفتم اول اینجا بدم...نمیدونم چرا...

ریموس ، جیمز ، پیتر و سیریوس اعضای گروه "غارتگران" مشغول کشیدن نقشه بودن.

ریموس:سیریوس ، بهتره یه اسم خوب برای نقشه انتخاب کنیم ، نظرت چیه؟

سیریوس:خوب معلومه،ولی مشکل اینجاس ، چی بزاریم؟

پیتر در حالی که داشت به گفت و گوی اون دو تا گوش میداد گفت:من یه پیشنهاد خوب دارم...می تونیم بزاریم نقشه ی در جستجوی اسنیپ!

همه بچه ها به پیتر خندیدن.

پیتر گفت:خب مگه چی گفتم؟؟؟

جیمز:هیچی بابا... میگم می تونیم بزاریم جانوران!

سیریوس:جیمز!اینکه بدتره!

ریموس:خب اگه راست می گی خودت بگو سیری!

سیریوس:خب...بهتره به اسم گروهمون بخوره ، می تونیم بزاریم "نقشه غارتگر" !

همه بچه ها با سیریوس موافقت کردن.

سیریوس:خب؛اینم از اسم...خب حالا یه رمز بگید برای باز شدنش!

جیمز یکم فکر کرد و گفت:اسنیپ کله کدو!

پیتر: گلابی های بالغ چی؟

ریموس:نه،می تونیم بزاریم "گرگینه ها بر می خیزند"

سیریوس همونطور که داشت دعوای سه تا دیوونه رو تماشا می کرد چند ثانیه به نقشه خیره شد،چوب دستیشو روی نقشه گذاشت و گفت:قسم می خورم شیطنت کنم!...

...

تأیید شد.
طنز نوشته ضعیف بود. می تونستی بشتر روی اسم هایی که جیمز، سیروس، پیتر و ریموس به اسنیپ نسبت می دن فکر کنی و این بخش ازنوشته رو بیشتر پرورش بدی. رمز های پیشنهادی برای نقشه هم که ...! گلابی های بالغ؟!
ولی از پاراگراف آخر خوشم اومد و این پایان تا حد زیادی پستت رو نجات داد.
راستی من بکار بردن لحن محاوره رو برای توصیفات پست زیاد نمی پسندم و به نظرم این لحن برای دیالوگ مناسب تره. با این وجود اگه دوست داری کل پست رو با لحن محاوره بنویسی سعی کن دیالوگ ها و توصیف ها رو تا حد ممکن از هم متمایز کنی. حتماً از جادوکارهای ویزنگاموت کمک بگیر.
موفق باشی.

شبیه ترین:هرمیون ، خود هری ، اسنیپ و لونا!

و تنها کسانی که اصلا شبیه نبودن: فلور دلاکور و جینی ویزلی!