هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: دریای سیاه
پیام زده شده در: ۱:۲۸ پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
تیم حدس
سه مون vs چارشون


آرتور جلوی زمین کوییدیچ ایستاده بود و اون رو تماشا می کرد و به این فکر می کرد که آیا میتونه یه جستوجو گر خوب برای تیمش باشه یا نه.
در همین فکر بود که یهو ریگولوس سر و کلش پیدا شد:
-سلام آرتور. به چی داری فکر می کنی؟
-راستش به مسابقه.
-به مسابقه پانتومیم جادویی؟
-نه به مسابقه کوییدیچ. میدونی من سال سوممه که دارم تو هاگوارتز درس میخونم و اولین بارم بود که برای کوییدیچ تست دادم. فکر نمی کردم قبول بشم.

ریگولوس نگاهی به آرتور انداخت و با حالتی نا امیدوارانه گفت:
-آره منم فکرشو نمی کردم ولی بهتره به فکر مسابقه ی پانتومیم هم باشی چون امروز مسابقه داریم.
-آره راست میگی اصلا حواسم نبود. ریگولوس به نظرت من میتونم توی اولین مسابقم گوی زرین (اسنیچ طلایی) رو به دست بیارم.

ریگولوس با اینکه از آرتور عصبانی شده بود اما خودشو کنترل کرد و به آرامی جوابشو داد:
-خب بستگی داره. اون خیلی سریع و فرزه. اگه میخوای بگیریش باید از اون سریع تر باشی. اینم در نظر داشته باش که اون با اینکه خیلی کوچیکه ولی پدرتو در میاره. خیلی سریعه. وقتی پرواز کنه نمیتونی درست ببینیش. اگه بگیریش ...

آرتور حرف ریگولوس رو قطع کرد وهمون طور که به مسابقه فکر میکرد گفت:
-میدونم اگه بگیرمش در جا تیممون برندس.
-آره درسته حالا اگه فکراتو کردی بیا بریم که الان مسابقه پانتومیم جادویی شروع میشه.

در همین لحظه جیسون رسید و نفس نفس زنان گفت:
-بچه ها شما اینجایید. کلی دنبالتون گشتم. دو تا خبر دارم. یکی بد یکی خوب. اول کدوم؟

ریگولوس با قیافه ای داغون و بیحال که تو چشماش یه حس "باز دوباره این اومد" رو داشت گفت:
-جونت بالا بیاد بگو خبر بد چیه؟
-چی شده جیسون خبر بد چیه؟ اتفاقی افتاده؟
-خبر بد اینه که مسابقه پانتومیم جادویی شروع شده!

آرتور و ریگولوس هر دو یه سکته ی ناقص زدن و نقش زمین شدن.
-خبر خوب رو هنوز نگفتم.

ریگولوس در حالت دراز کش و با دهانی کج (سکته ناقص رو زده بود) گفت:
-بنال خبر خوب چیه؟
-خبر خوب ابنه که تیم حریف از مسابقه با ما استعفا داد. آخه میدونن حریف ما نمیشن.

آرتور قبل از اینکه ضرب و شتمی بین ریگولوس و جی صورت بگیره از جاش بلند شد و ریگولوس رو گرفت و گفت:
- اگه نزنیش اولین گوی زرینی که توی مسابقه کوییدیچ به دست آوردم رو میدم به تو.

ریگولوس خشم خودش رو کنترل کرد و هر سه به آرامی و با خیال راحت از اینکه مسابقه رو بردن به داخل قلعه برگشتن.

کلمه مورد حدس: گوی زرین



_________________________________
تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۱۴ ۱۸:۱۸:۲۲

معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۲۳:۲۶ سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
1- هدف و انگیزه تون از عضویت در محفل ققنوس؟!
چون نمی خوام مرگخوار بشم.

2- سیاهی دل مرگخوارا رو با چه چیزی تمیز و پاکیزه میکنین؟
صابون گلنار

3- چند مورد از فواید ریش پروفسور دامبلدور رو نام ببرید!
1-پشمک حاج عبدالله
2-حوله
3-پتو مسافرتی

4- خلاقیت سفیدتون رو به کار بندازین و سه تا لقب ناقابل برای ولدمورت اختراع کنین!
1-دماغ عملی
2-کچل کچل کلاچه
3-خوش صدا

5- به نظرتون بهترین راه نابودی و از صحنه روزگار خارج کردن سیاهی و تاریکی چیه؟
چراغا رو روشن کن!

6- با چه روشی ولدمورت رو به عشق دعوت میکنین؟
فیلم گلهای داوودی رو براش بزارید.

7- اسم رمز ورود به دفتر پروفسور دامبلدور؟
شربت لیمو.

آرتور دوست قدیمی!

اخیرا بیشتر فعالیت داشتین. هرچند بیشتر توی تالار خصوصی بوده ولی خوبه. تا جایی که من پست های شما رو خوندم، بیشتر حوادث پست های شما حول سه شخصیت اصلی کتاب یعنی هری، رون و هرمیونه. اگر میخواین توی ایفای نقش فعالیت کنین و موفق بشین، باید شخصیت های سایت رو بشناسین. برای این کار بهترین مکان چت باکسه. بیشتر توی چت باکس فعال باشین، رول های بقیه رو بخونید و سعی کنید روی شخصیت های سایت تمرکز کنین.

برای شروع به نظر من یک پست اینجا بزنید و سوژه رو ادامه بدین. اگه پست تون مطلوب بود تایید میشین. سعی کنید از شخصیت های سایت استفاده کنین. هیچ عجله ای برای پست زدن و ورود به محفل نیست. اصلا عجله نکنید! حتی اگه لازمه برای ادامه سوژه و آشنایی با شخصیت ها یک ماه تمام هم وقت بذارین اصلا اشکالی نداره! من اینجا منتظرتون می مونم پس عجله نکنید!

سوالی داشتین از طریق پیام شخصی در خدمتم.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۱۳ ۱۸:۱۷:۴۲

معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: كلوپ جادوگران
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶
مسابقات پانتومیم جادویی

سه مون vs شیششون


آرتور نگاهی به جمع انداخت و دید که همه یا سرشون تو کتابه یا دارن با چوبشون ور میرن. برخی هم انگار مجبور بودن بیدار بمونن داشتن به در و دیوار نگاه میکردن.

یکم فکر کرد و با خودش گفت من باید این جمع رو متحول کنم. انگار از جنگ با ارتش گریندل والد برگشتن.

از جاش بلند شد و روی یه مکان بلند ایستاد که همه ببیننش.

بلند داد زد.
-همه گوش کنید! چرا عین جنگ زده های بدبخت میمونید؟ یکم جنب و جوشی تفریحی چیزی. حوصلمون پوکید.

گیبن نگاهی به آرتور انداخت.
-خب تو میتونی ساکت شی ویزویزی. کسی که کاری با تو نداره.

آرتور گیبن رو تهدید به حمله با افسون آداوراکداورا کرد اما از اونجایی که عضو محفل بود نمی تونست اینکار رو بکنه.

جیسون در یک لحظه از ته سالن اومد کنار آرتور.
_چطوره پانتومیم بازی کنیم؟ به چند تا گروه تقسیم میشیم و بعد مسابقه میدیم.

ریگولوس از جاش بلند شد.
_موافقم. من و آرتور و جی هر چند زیاد ازش خوشم نمیاد، تو یه گروه. ببینم کی می خواد جلو ما وایسه.

گیبن که دید ریگولوس داره کری میخونه، گروهشو تشکیل داد و گفت:
_چطوره ما دوتا گروه با هم مسابقه بدیم. خب من و گرنت و رودولف هم با همیم. اول کی اجرا میکنه؟

جمعیت به دو گروه مقابل هم خیره شده بود که یه دفعه لینی وارنر از بین جمعیت بیرون اومد.
_حالا که می خواید مسابقه بدید منم داورم. اول گروه آرتور اجرا کنه. خب کی داوطلب میشه اولین اجرا رو انجام بده؟

آرتور دستشو بالا گرفت.
_اول من اجرا میکنم.

آرتور نگاهی به گیبن انداخت و براش خط و نشون کشید. اول از همه دستاشو بالا برد و شروع کرد به تکون دادن.

گیبن گفت:
-خب این چیه؟

آرتور همون کار رو ادامه داد.

-میشه یکم واضح تر اجرا کنی؟

آرتور نگاهی به جیسون انداخت.
_میشه تو پانتومیم کمکم کنی؟

جی گفت:
_البته!

آرتور نگاهی به جی انداخت.
_امیدوارم زیاد درد نکشی!

جیسون با تعجب به جمعیت خیره شد. آرتور با سرعتی معادل سرعت نور به سمت جی حمله ور شد و شروع کرد به زدن جیسون.

جیسون که داشت زیر مشت و لگدای آرتور نابود میشد به گروه گیبن گفت:
_شما رو به مرلین کبیر قسم حدس بزنین.

گیبن که داشت حرکات رزمی آرتور رو نگاه میکرد رو کرد به رودولف و گفت:
-این مسابقه پانتومیمه یا حرکات رزمی؟!

گرنت گفت:
-من فهمیدم! داری میزنیش.

کل جمعیت به حالت پوکر فیس دراومد و محل ارتکاب جرم را ترک کرد.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: سوال و پاسخ کوتاه
پیام زده شده در: ۱۷:۳۴ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
نقل قول:

1273871588 نوشته:
سلام. من تازه واردم.1سوال دارم .میشه 1نفر به من بگه چطور میتونم عضو یکی از گروه های اصلی بشم؟


برو به این تاپیک تا بتونی عضو یه گروه بشی.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۷:۳۰ دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶
کی؟
موقع درس دادن


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: جنگل ممنوعه
پیام زده شده در: ۲۳:۲۰ یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵
هری گربه رو به هرمیون برگردوند و ازش تشکر کرد ولی هرمیون هنوز به هری شک داشت.
هری به سرعت به سمت دستشویی دخترا رفت.

- خیل خب. حالا باید مهره باسیلیسک رو پیدا کنم. تو دستشویی دخترا یه باسیلیسک رو کشتم. پس دیگه مشکلی ندارم.

هری به زبان مارها جمله ای گفت: ها سه که سیلی که سا سو شه!

راه مخفی باز شد و هری به سرعت به سمت استخوان های باسیلیسک دویید.
یکی از مهره های باسیلیسک رو گرفت و سعی کرد اون رو جدا کنه. اما خیلی سفت بود. هری تمام سعیش رو کرد تا اینکه بالاخره مهره باسیلیسک کنده شد.

- اینم از مهره باسیلیسک. خب فکر کنم دیگه می تونم معجونم رو آماده کنم.
- تو اینجا چیکار می کنی هری؟

هرمیون که به هری شک کرده بود اون رو دنبال کرد و توی دستشویی دخترا مچشو گرفت.

- امم. هیچی. راستش...
- تو گربه منو نمی خواستی به کسی نشون بدی. درسته.
- امم. خب...
- تو به من کلک زدی. می خواستی موی سیبیل گربه ی منو بکنی و حالا اینجا به دنبال مهره ی باسیلیسک می گردی. درست میگم.

هری که دستش رو شده بود نمی دونست چی بگه و فقط به هرمیون نگاه می کرد.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: سپر مدافعت چه شکلیه؟
پیام زده شده در: ۲۱:۰۶ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵
سپر مدافع من یه گریفینه

تصویر کوچک شده


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵
با کی؟

با گری بک


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: برای نقش دامبلدور در فیلم 6،ریچارد هریس رو مناسب تر میدونید یا مایکل گمبون؟
پیام زده شده در: ۲۰:۴۱ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵
از نظر من مایکل گمبون بهتر بود. هر چند نسبت به شخصیتی که ریچارد هریس داشت خشن تر بود ولی شخصیت دامبلدور بیشتر بهش میخورد.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۰:۳۰ دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵
1- هدف و انگیزه تون از عضویت در محفل ققنوس؟!
چون دنبال جادوی سفیدم نه سیاه.

2- سیاهی دل مرگخوارا رو با چه چیزی تمیز و پاکیزه میکنین؟
صابون گلنار

3- چند مورد از فواید ریش پروفسور دامبلدور رو نام ببرید!
1-پشمک حاج عبدالله
2-حوله
3-پتو مسافرتی

4- خلاقیت سفیدتون رو به کار بندازین و سه تا لقب ناقابل برای ولدمورت اختراع کنین!
1-دماغ عملی
2-کچل کچل کلاچه
3-خوش صدا

5- به نظرتون بهترین راه نابودی و از صحنه روزگار خارج کردن سیاهی و تاریکی چیه؟
چراغا رو روشن کن!

6- با چه روشی ولدمورت رو به عشق دعوت میکنین؟
فیلم گلهای داوودی رو براش بزارید.

7- اسم رمز ورود به دفتر پروفسور دامبلدور؟
شربت لیمو.




آرتور... فرزندم...

خوبه که می بینمت اینجا. خوبه که اعضای ویزلی ها دوباره برمیگردن محفل. ولی آرتور، هنوز هیچ فعالیتی نکردی پسرم. تازه وارد ایفای نقش شدی، فعالیتت رو داشتم بررسی می کردم و خب، هنوز جای پیشرفت خیلی زیادی داری.
برگرد و فعالیت کن آرتور، برگرد و همون آرتور ویزلی ای شو که همه مون میشناختیم. همون آرتوری که همگی می تونستیم بهش تکیه کنیم تو روز های سخت و من مطمئنم که از عهده این ماموریت برمیایی. درسته... ماموریت! بهت این ماموریت رو میدم که بری و قدرتمند بشی و برگردی پیشمون. مطمئنم که یه روزی دوباره وارد محفل ققنوس میشی و دوباره توی برگشتن محفل ققنوس به روز های اوجش، کمکمون می کنی و می تونیم روی تو حساب باز کنیم.
مطمئنم که اون روز خیلی دور نیست ولی تا اون روز، نمی تونم تاییدت کنم...

حتما اینجا رو هم بخون و هر سوالی داشتی، خوشحال میشم از من یا سیوروس بپرسی!
تایید نشد!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۵/۱۱/۱۸ ۲۰:۴۶:۰۸
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۵/۱۱/۱۸ ۲۰:۴۷:۱۵

معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.