دکتر در حال پخش کردن اعلامیه های آنفولانزای کفتری در سطح شهر...
- ولک! عجب غلطی کردم ها! ما رو چه به این خوبیا! تازه کار تزریقات هم که کساده! هیچ کس سنت مانگو نمیاد... ها این چیه؟ باشگاه ترک اعتیاد؟ .... هییین....
.... اعتیاد... تزریقات! مرحبا! بسیار عاااالی(با ع غلیظ عربی بخونید!)...
دکتر به راه رفتن به سمت در ادامه میده که یه وقت پاش میره روی یه چیزی....
- آخ ! عناصر آستکبار حمله قزوینی انجام دادن!
- بسم الله! این چی بود؟
دکتر زیر پاش رو نگاه می کنه و می بینه یه بنده خدایی اون زیره!
- اخی! تو این زیر چه کنی؟
- تو مگه کوری؟ سه تا پست قبل رو بخون خب!
- مگه بیکارم! کدوم آدم عاقلی کل تاپیک رو می خونه بعدش پست می زنه؟ حالا بیا کمکت کنم از زیر برف بیایی بیرون مرد جوا...
دکتر حاجی رو از زیر برفا در میاره؟
- جوان...؟ ابی! تو آشنا می زنی؟
حاجی یه نگاه مشکوک به دکتر می اندازه و یه دفعه مثل اینکه یه چیزی یادش میاد و صورتش رو مخفی می کنه!
- من برادر؟ عمرن! من امثال شما بی آسلامان رو که حاجی دارک ها رو له می کنید نمی شناسم!
- ولک تو حاجی دارک هستی!
- لامصب برادر عجب حافظه ای داری! مثل ساعت خواهران ارزشی دقیق کار می کنه!
- ها ولک! تو همونی که سر وزیر سحر و جادوی مصر کلاه گذاشتی! با پسر عموی من حسن المصطفی الپسر العمو هم یه دوره روی قاچاق قالیچه کار می کردی! بعدش با مونیکا لوینسکی دوس شدی ! توی مصر هم شعبه قزوین رو زدی!
- تبارک الله برادر! انصافن که عرب قزوینی اصیل هستی!
- متشکرم! ولی یه مشکلی هستش...
- چی برادر؟
- شما کاراکتر سوخته ای! بعدش هم که ادعای امپراطوری کذب کردی! دچار تهاجم فرهنگی شدی! این جورج لوکاس هم خودش بچه قزوینه ولی فک نمی کردم این همه تعثیر گذار باشه!
- ببین برادر من می تونم قسمتی از بیت المال رو برای جامعه سفید پوشان سیاه! اختصاص بدم شما اینا رو فراموش کنی
- نه ولک من از بیت المال پول نمی گیرم! من به زور از مردم پول می گیرم اینطوری بیشتر فاز میده! من یه شرط دارم!
- چیه برادر؟
- تزریقات!
- چییییی؟ یک قزوینی اصیل هیچ گاه (...)
- خود سانسوری؟
- برادر تزریقاتی تو اومدی این جا برای اعتیاد یا گیر بدی به شخصیت من؟
- احسنتم! نسل جدید جادوگران قهرمانه! آمپلیوس اتکیوس ایمپریوم!
- آسلامیوس!
یک رد سبز سیدی در مقابل یک رد نارنجی الکل طبی به هم برخورد می کنن و از برآیند برخورد مقدار زیادی خمیر دندون روی زمین می ریزه...
حاجی: دو ناتینگ! هی ایز ماین تو فینیش!
دکتر: یه کم نوآوری! بعدن میگین فیلما بد بود!
ونوس وارد صحنه میشه...
خمیر ترک اعتیاد "به گل پا ونوس" ، معثر ، سریع... با فقط مقداری عوارض جانبی قابل استفاده برای: بر طرف کردن بوی بد کف پا و سایر مناطق... بر طرف کردن اثر آواداکداوری لرد ولدمورت بر روی پیشانی ... زنده کردن سیریوس و از قبر در آوردن دامبلدور... چسب زدن کله نیک بی سر و وب مستر کردن سریع شما... تحت لیسانس لابراتور دکتر گل چمن زاده نیشابوری از کشور فرانسه ...
ونوس از صحنه خارج میشه...
- تسلیم شو برادر مصطفی نیروی آسلام رو یارای مقابله نیست!
- لا مشکل! بمباردم!
- نامرد! این طلسم آفیشال نیستش! توی فیلم فقط بود!
طلسم قرمز گوجه به حاجی برخورد می کنه و حاجی می یوفته توی برف. دکتر یقه لباسش رو صاف می کنه و یه نگاه مدل من چقدر جیگرم توی دوربین می کنه و به سمت کلینیک حرکت می کنه!
- عجب وضعیه ها...
- گاریچی ناشی تو رو چه به تزریقات...؟
- با منی ولک؟ مای الله! یو آر الکابیتال الهادیوک!
- تو کی هستی بگو تن تن بیاد...
- یه لحظه... الو واحد اطلاع رسانی مدیریت سایت...؟ سلام... دکتر مصطفی هستم... نعم! نعم! آقا اینجا سایت هری پاتریه؟... جان خودت؟ .... لا مشکل؟ ... لا لا! به لوپین هم سلام مخصوص برسان!
... خب کاپیتان هادوک یه ربطی لابد به هری پاتر داره دیگه...
ونوس: سلام شوما دکتر هستین؟
دکتر: انا الله یحب الجمیل! به به !
... شما لب تر کن پرفسور هم میشم!
ونوس: میشه این مریضا رو یه نگاهی بندازین؟
- فی القلبی! حتما!
مریض اول:
- سلام یا اخی... ماذا مشکل تو؟
- من؟ من پشرم رو گم کردم!
- اسم الشریفه؟
- پدر پشر شجاع!
-
مریض دوم:
- السلام و علیکم!
- بلاخره شکستت میدم برونکا!
-
مریض سوم:
- سلام!
- داه ه ه ه ه ه ه! ش ش!
- ها؟!
- بابا نشناختی! منم شوبا!
-
مریض چهارم:
- خب موجود ناشناخته تو از کدوم داستانی؟
- هوووم؟ متوجه نیشتم آقای دکتر!
- میگم ماله کدوم داستان غیر هری پاتری هستی ولک!
- من؟ والا نمی دونم داشتانی که من توشم هیی پاتیی هشتش یا نه!
- اسمت چیه؟
- هیی پاتِی!
- چقدر زیادی معمولی! هیچ پسوند پیشوندی نداری؟ هری جیگر پاتر؟ هری کیلر پاتر؟ تقی نقی قلی سلی؟ اسی جفری پاتر؟ عددی چیزی؟
- نه ژون داداش!
- پرستار! این هیچ مشکلی نداره! زیادی معمولیه! بندازیدش بیرون!